بزرگنمايي:
چه خبر - آيا داروهاي گياهي انتخاب خوبي براي درمان افسردگي محسوب مي شوند؟
دکتر امير شعباني، عضو انجمن روانپزشکان ايران:
امروز در جهان، اختلال افسردگي در ميان شايعترين و آسيبزاترين اختلالات و بيماريها جاي دارد. شعار امسال سازمان جهاني بهداشت در سال جاري "بياييد درباره افسردگي صحبت کنيم" در نظر گرفته شده است. پژوهش معتبري که به تازگي انجام شده نشان ميدهد ميزان اختلال افسردگي در ايران بالاست و از بسياري از کشورهاي ديگر نيز فزوني يافته است. همچنين ميدانيم که افسردگي زمينهساز بروز بسياري از بيماريهاي جسماني است و بيشتر آنها بدون کنترل افسردگي، به بهبودي کامل نميرسند.
اگر مي خواهيد بيشتر بدانيد : نشانه هاي افسردگي کدامند؟ چگونه مي توان متوجه اين علائم شد؟
اگر مي خواهيد بيشتر بدانيد : افسردگي شديد چيست؟
از سوي ديگر وجود افسردگي در يک يا چند تن از اعضاي هر خانواده، سلامت روان ساير افراد خانواده را نيز تهديد ميکند و در مجموع به افت کارايي و کيفيت زندگي کل خانواده و از دست رفتن احساس خوشبختي منتهي ميشود؛ به همين دليل پيشگيري از بروز افسردگي از يکسو و مديريت و درمان مناسب آن از سويي ديگراهميت زيادي در مسير دستيابي به شاخصهاي سلامت فرد، خانواده و اجتماع دارد. درمان مناسب افسردگي بايد سه ويژگي مهم داشته باشد. غفلت از هريک از آنها ممکن است تبعات حاصل، درازمدت يا گاهي جبرانناپذير داشته باشد؛ چون افسردگي در صورت مزمن شدن، شديدتر شدن و يا عودکردن تغييرات مغزي و محيطي بيشتري به دنبال دارد و درمان آن بهتدريج دشوارتر و تبعات آن غيرقابل بازگشتتر ميشود.
درمان افسردگي بايد چه ويژگي هايي داشته باشد؟
درمان مناسب افسردگي بايد سه ويژگي مهم داشته باشد:
ويژگي اول درمانهاي مناسب افسردگي
ويژگي اول روش مناسب براي درمان افسردگي تشخيص و آغاز بهموقع است و در پژوهشها نشان داده شده است که تأخير در شروع درمان افسردگي به عود بيشتر آن منجر ميشود و هر عود افسردگي نيز بهنوبه خود با احتمال بالاتر عود بعدي و عواقب ناگوارتر همراه ميشود.
علاوه بر آن گاهي افسردگي در حدي است که تأخير در درمان، در همان زمان ميتواند تبعاتي جدي مانند از دست دادن شغل، ازهمپاشيدگي خانواده يا حتي خودکشي داشته باشد.
ويژگي دوم درمانهاي مناسب افسردگي
ويژگي دوم اين درمانها تشخيص درست نوع افسردگي است. شايد برخي ندانند که افسردگي انواع و اقسامي دارد و برحسب نوع، شدت و خصوصياتي ديگر، روش درماني مؤثر انتخاب ميشود. اين شيوه که خود فرد افسرده يا خانواده او بر پايه باورهاي پيشين، تمايلات شخصي يا القائات ديگران روشي را ترجيح دهند و روشي ديگر را کنار بگذارند، به معني دور زدن مرحله مهم تشخيص نوع بيماري است و چنين رويکردي در هر حوزه ديگر پزشکي نيز غيرقابل تأييد است.
بهعنوان مثال، ممکن است يک فرد ورزش کردن را براي درمان افسردگي خود کافي بداند، فردي ديگر سفر کردن را، يا مصرف دارو، رواندرماني، مشاوره، هيپنوز يا هيپنوتيزم، طب سنتي، يا طب سوزني را روش مناسب بداند.
اگر مي خواهيد بيشتر بدانيد : طب سوزني چيست و چگونه بيماري ها را درمان مي کند
بهکارگيري هر روش درماني بايد بر يک تشخيص درست استوار باشد. افسردگي ناشي از مشکلات متفاوتي است:
- افسردگي ناشي از يک بيماري داخلي، هورموني يا مغزي مشخص يا شناختهنشده
- افسردگي ناشي از مصرف يا قطع يک ماده
- افسردگي ناشي از يک علت محيطي
- افسردگي دوقطبي
-افسردگي فصلي
-افسردگي همراه با سوگ
و موارد ديگر هرکدام پروتکل درماني خاصي دارد.
اگر مي خواهيد بيشتر بدانيد : اختلال دو قطبي: گاهيخنده، گاهيگريه
اگر مي خواهيد بيشتر بدانيد : افسردگي فصلي چيست؟ علت، علائم و درمان افسردگي فصلي
ويژگي سوم درمانهاي مناسب افسردگي
ويژگي سوم روش هاي درمان افسردگي انتخاب روش مؤثر درمان است، روش درمان بر اساس نوع افسردگي و شرايط ويژه هر فرد تعيين ميشود و راهنماهاي باليني معتبري در جهان براي مشخص کردن جايگاه علمي و اولويت هر روش در ميان ساير روشها تدوين شده و مورد استفاده است. عدم بهرهگيري از نتايج مطالعات معتبر و نتايج مورد اجماع جهاني، و بهکارگيري روشهايي که به شيوهاي علمي آزموده نشدهاند به شکل بالقوه همان عواقب درمان ديرهنگام و تشخيص نادرست را به دنبال دارند.
جايگزيني داروي گياهي در درمان افسردگي؛ مردود يا قبول؟
فرد ممکن است با اين تصور که با ورزش کردن، اصلاح تغذيه يا استفاده از داروهاي گياهي و... را در پيش گرفته و به اين شکل از مصرف داروهاي ضدافسردگي جلوگيري کرده است، او در واقع با اين شيوه شروع درمان مؤثر را به تأخير انداخته و احتمال بروز تبعات بعدي را افزايش داده است.
هرچند ورزش کردن امري بسيار پسنديده و اصلاح تغذيه نيز در مواردي ضروري است، اما کنار گذاشتن روش اصلي و خط اول درمان افسردگي با انجام موارد فوق توجيه نميشود. همچنين اين توجيه که مصرف يک داروي گياهي به دليل کمعارضهبودن جايگزين مصرف داروي اصلي شود، به کل مردود است.
پيش از آنکه يک داروي کمعارضهتر جايگزين دارويي با احتمال عوارض جانبي بيشتر شود، مؤثر بودن روش و حتي مؤثرتر بودن آن نسبت به ساير گزينهها داراي اهميت اساسي است. اينکه يک داروي گياهي يا روش سنتي بخواهد بهعنوان خط اول درمان اختلال افسردگي بهکار رود بايد در راهنماهاي باليني در جايگاهي بالاتر از ساير روشها قرار گرفته باشدکه البته هيچ کدام از اين داروها تا کنون در اين جايگاه قرار نگرفتند. هرچند اقلام انگشتشماري از آنها در راهنماي مذکور تعيين جايگاه شدهاند، اما اين موقعيت اصلاً در اندازهاي نيست که به شکلي که اکنون در رسانههاي عمومي تبليغ ميشود بتواند آنها را فراتر از درمانهاي مؤثر موجود مانند داروها و رواندرمانيها قرار دهد.
بايد به اين نکته هم توجه شود که داروهاي گياهي معدود مورد اشاره در راهنماي باليني، اغلب با توصيههاي رايج در رسانهها متفاوتاند و اکثريت قاطع داروهاي گياهي رايج و تبليغشده جايي در راهنماهاي علمي مورد اجماع ندارند. داروهاي گياهي انواع زيادي دارند که بر پايه دانش امروز، تنها تعداد انگشتشماري از آنها ممکن است براي موارد «غيرجدي» افسردگي قابل تجويز باشند.
به گفته اين عضو انجمن روانپزشکان در ميان روشهاي علمي درمان اختلالات افسردگي که در خط اول درمان موارد متوسط تا شديد قرار گرفتهاند، کماکان داروها مهمترين هستند و بيشترين شواهد به نفع اثربخشي يا به عبارت دقيقتر هزينه-اثربخشي آنهاست. با اين حال، رواندرماني به ويژه از انواع شناختي-رفتاري و بينفردي داراي شواهد کافي براي بهکارگيري در موارد افسردگي خفيف تا متوسط است و هنگامي که در کنار درمان دارويي استفاده شود کارايي بيشتري از اثر مستقل هريک از درمانهاي دارويي و رواندرماني بهدست خواهد آمد.
تجويز نورو فيدبک Neurofeedback قابل تاييد نيست
ميتوان رواندرماني را در کنار درمان دارويي در موارد افسردگي شديد بهکار برد، روان درماني بهعنوان درمان نگهدارنده اختلال افسردگي براي جلوگيري از بازگشت افسردگي نيز در کنار درمان دارويي يا به تنهايي مؤثر است. با اين حال در بيشتر موارد اختلالات افسردگي متوسط تا شديد، با توجه به احتمال زياد عود و تبديل آن به شکل مقاوم به درمان، مصرف دارو ضروري است.
ابزارهايي هم براي درمان افسردگي در موارد مقاوم به درمان در دسترس است که بيشترين شواهد موجود براي اثربخشي آنها به درمان با تشنجدرماني الکتريکي* يا ECT تعلق دارد و پس از آن rTMS يا همان تحريک مغناطيسي* از طريق جمجمه نيز بهعنوان ابزاري با موارد تجويز محدودتر موجود است. ابزاري به نام نوروفيدبک (شيوه درماني بر مبناي تغيير در امواج مغز است) نيز ممکن است براي درمان افسردگي تبليغ شود، اما واقعيت آن است که تا کنون اثربخشي آن در اين زمينه ثابت نشده و تجويز آن قابل تأييد نيست. در اين مسير، پرهيز از راهکارهايي که فاقد مبنايي علمي است و صرفاً بر اساس شاخصهايي چون باورهاي رايج عمومي يا نظر افراد صاحبنام شکل گرفته و هنوز به شيوهاي قابلاعتنا به محک آزمون سپرده نشده، لازم است.
*تشنجدرماني الکتريکي يا درمان با ضربهٔ الکتريکي تشنج آور Electroconvulsive therapy يا ECT: درمان اختلالات رواني با استفاده از عبور جريان برق از مغز ميباشد.
* تحريک مغناطيسي مغز يا بطور دقيقتر تحريک مغناطيسي مغز از راه جمجمه (Transcranial magnetic stimulation) يا TMS: به يک روش تحريک مغناطيسي عصبي گفته ميشود که بر روي نواحي کوچک و محدودي از مغز اعمال ميشود. در اين روش، يک مولد ميدان مغناطيسي يا سيمپيچ را در نزديکي سر بيمار قرار ميدهند. اين سيمپيچ، از طريقِ القاي الکترومغناطيسي، يک جريان الکتريکي خفيف در ناحيهٔ زيرين خود در مغز ايجاد ميکند. سيمپيچ مذکور در عينحال به يک دستگاه ضربانساز يا محرک متصل است که جريان برق را به آن هدايت ميکند. اين روش آسيب هاي وارد شده به مغز را بررسي و اندازه گيري مي کند. rTMS يعني تحريک مغناطيسي مکرر يا Repetitive Transcranial magnetic stimulation
اگر مي خواهيد بيشتر بدانيد : نوروفيدبک و اثر بخشي استفاده از آن در کودکان بيش فعال
منبع: isna.ir