بزرگنمايي:
چه خبر - اختلال افسردگي ماژور (MDD) چيست؟
اختلال افسردگي ماژور (MDD) يک بيماري روانپزشکي شايع و يکي از دلايل عمده ناتواني در جهان محسوب مي شود. بين 20 تا 25 درصد بزرگسالان ممکن است حداقل يک بار در برهه اي از زندگي خود افسردگي ماژور را تجربه کنند. کودکان، نوجوانان و سالمندان نيز مي توانند از اين شرايط رنج ببرند. افسردگي ماژور يا افسردگي باليني با خلق و خوي افسرده و گرفته در بيشتر طول روز، گاهي اوقات به طور ويژه هنگام صبح، و از دست دادن علاقه فرد به انجام فعاليت ها و روابط عادي بروز مي کند، که علائم، حداقل به مدت دو هفته هر روز ادامه دارند. بنابر DSM-5، راهنمايي که براي تشخيص اختلالات سلامت رواني مورد استفاده قرار مي گيرد، از ديگر نشانه هاي اختلال افسردگي ماژور مي توان به موارد زير اشاره کرد:
_ خستگي يا فقدان انرژي تقريبا در هر روز.
_ احساس بي ارزشي يا گناه تقريبا در هر روز.
_ ناتواني در تمرکز، ترديد.
_ بي خوابي يا هايپرسومنيا (خواب بيش از حد) تقريبا در هر روز.
_ از دست دادن علاقه يا رضايت براي انجام فعاليت هاي مختلف تقريبا در هر روز (اين نشانه به طور قابل توجهي توسط ديگران قابل گزارش است).
_ بي قراري يا احساس کرختي.
_ تفکرات عودکننده مرگ يا خودکشي.
_ کاهش يا افزايش چشمگير وزن.
به رغم تلاش هاي صورت گرفته براي بررسي و مطالعه لايه هاي مختلف افسردگي، از جمله دلايل اختلال افسردگي ماژور، درک دانشمندان از افسردگي همچنان محدود باقي مانده است. انجام مطالعات در اندازه هاي کوچک، زير مجموعه هاي بسيار افسردگي، روش هاي درمان مختلف، و جمع آوري و تفسير مختلف از داده ها امکان نتيجه گيري هاي يکسان و يکپارچه را دشوار کرده اند.
براي غلبه بر محدوديت هاي پژوهش هاي پيشين، دانشمندان طي مطالعه اي که در نشريه Molecular Psychiatry منتشر شده است، از يک متا-آناليز استفاده کرده که داده هاي 15 مطالعه مختلف را ترکيب کرده است. پژوهشگران اين مطالعه بر اين باورند که يافته هاي آنها نشان دهنده دقيقترين نتايج تاکنون هستند، زيرا با دلايل و اثرات نوروبيولوژي افسردگي مرتبط هستند. تيم پژوهشي از 8,927 اسکن مغزي انجام شده توسط دستگاه MRI استفاده کرده اند. 7,199 اسکن به افراد سالم و 1,728 اسکن به بيماران مبتلا به اختلال افسردگي ماژور تعلق داشتند. يافته هاي اصلي پژوهشگران به طور خلاصه شامل موارد زير مي شوند:
1. بيماران مبتلا به اختلال افسردگي ماژور، به طور قابل توجهي از حجم کمتري هيپوکامپ نسبت به افراد سالم برخوردار بوده اند. هيپوکامپ بخشي از سيستم ليمبيک مغز است و نقش هاي مهمي در ترکيب اطلاعات از حافظه کوتاه مدت و بلند مدت، و در حافظه فضايي که ناوبري را امکان پذير مي سازد، ايفا مي کند. هيپوکامپ بيماران مبتلا به اختلال افسردگي ماژور تقريبا 11.2 درصد کوچکتر از افراد سالم بوده است.
2. بيماران مبتلا به اختلال افسردگي ماژور، داراي آميگدال مغز کوچک تري نيز بوده اند. آميگدال، بخشي بادامي شکل از نورون ها در عمق لوب گيجگاهي مياني مغز است، که نشان داده است نقش مهمي در پردازش احساسات ايفا مي کند. آميگدال بيماران مبتلا به اختلال افسردگي ماژور، تقريبا چهار درصد کوچکتر از افراد سالم بوده است.
3. بيماران مبتلا به اختلال افسردگي ماژور بزرگ شدن بطن هاي جانبي مغز را نشان داده اند. بطن هاي مغز شبکه اي ارتباطي، از حفره هاي پر شده با مايع مغزي نخاعي (CSF) هستند. بزرگ شدن بطن هاي جانبي با کاهش حجم مغز، پيوند خورده است. اسکن هاي مغزي تفاوت حدود سه درصدي در اندازه بطن هاي جانبي بين دو گروه از افراد مورد مطالعه را نشان داده اند.
4. کوچک شدن مغز در بيماران مبتلا به اختلال افسردگي ماژور که نشانه هاي بيماري، در آنها پيش از سن 21 سالگي پديدار شده بود، چشمگيرتر بوده است.
5. تشخيص زودهنگام اختلال افسردگي ماژور، ممکن است برخي اثرات تغيير دهنده مغز را مهار کند.
سخن پاياني
درک اثرات افسردگي فرصتي براي درمان هدفمندتر را فراهم مي کند. همچنين، اثرات افسردگي بر مغز با درمان مناسب قابل بازگشت هستند. اخيرا دانشمندان دانشکده پزشکي هاروارد و بيمارستان مک لين دريافتند که درمان هاي غير دارويي، از جمله استفاده از تمرينات شناختي، به بهبود حافظه، عملکرد اجرايي و سرعت پردازش در بيماران مبتلا به افسردگي کمک مي کنند.
منبع: asriran.com