بيماران رواني يا جن زده ها؟!
سلامت روان
بزرگنمايي:
چه خبر - هنوز با افراد دچار اختلال رواني به عنوان جن زده برخورد ميشود
هنوز فکر ميکنند بيماران رواني جن زده هستند؛ اين اظهار نظر را روز گذشته يک مقام مسئول در وزارت بهداشت در نشست هفته سلامت روان انجام داد. نرخ اختلالات رواني در ايران بيشتر از ميانگين جهاني نيست، اما تصورات نادرست نسبت به اين اختلالات و انگهاي فرهنگي و اجتماعي که مبتلايان به اختلالات رواني ميخورند، کار درمان اين افراد را مشکل کرده است.
بسياري از بيماران رواني درمان نشده و بيماري شان حاد ميشود، حال آنکه در بسياري موارد درمان به موقع اختلالات رواني ميتواند بيماران را به زندگي عادي بازگرداند. روز گذشته رئيس دفتر سلامت روان وزارت بهداشت گفت: «هنوز با افراد دچار اختلال رواني به عنوان جن زده برخورد ميشود.» همزمان معاون بهداشت وزارت بهداشت از افسردگي 12درصدي شاغلان در محيطهاي کاري خبر داد.
رئيس دفتر سلامترواني، اجتماعي و اعتياد وزارتبهداشت، درمان و آموزشپزشکي گفت: سطح سواد سلامت رواني در جامعه ما پايين است و هنوز با افراد دچار اختلالرواني به عنوان جن زده برخورد ميشود. احمد حاجبي در نشست هفته سلامتروان در وزارتبهداشت افزود: مهمترين مشکل در حوزهسلامت، انگي است که به اين افراد زده ميشود، هنوز اگر براي يک خانم خواستگار ميآيد و او برادري دارد که دچار اختلالرواني است، برادر را قايم ميکنند تا کسي نفهمد. او گفت: همسران زيادي هستند که براي درمان افسردگي به روانپزشک مراجعه ميکنند و مثلا قرص ساده فلوکستين براي آنها تجويز ميشود اما به محض اينکه با همسرشان درگيريلفظي پيدا ميکنند، همسر ميگويد، برو قرصهايت را بخور ديوانه.
حاجبي خاطرنشان کرد: بررسيهاي وزارتبهداشت نشان ميدهد که ضعف پوشش بيمهها براي خدماتروانپزشکي عامل مراجعه نکردن مردم به روانپزشک نيست و 4/67درصد اين بيماران گفتهاند که فکر ميکردند اين بيماري خودش خودبهخود خوب ميشود که البته قبول داريم نشانه ضعف آموزش و پايين بودن سطحسواد سلامتمردم است.
افسردگي 12درصدي شاغلان در محيطهاي کاري
معاون بهداشت وزارت بهداشت در نشست خبري هفته ملي سلامتروان با اشاره به پيمايشي که در سال 90 به منظور بررسي سلامتروان مردم کشور انجام شد، اظهار کرد: طي اين پيمايش مشخص شد که 6/23درصد افراد بالاي 15 سال در کشور دچار نوعي اختلال روان هستند که بيش از 60درصد اين آمار مربوط به افسردگي بوده است. با توجه به آمارهاي جهاني و همچنين آمارهاي داخلي ميتوان حدس زد که 10 تا 12درصد شاغلان افسردگي دارند. عليرضا رئيسي افزود: 10درصد افراد شاغل در محيط کار به دليل افسردگي، سالانه 36 روز مرخصي استعلاجي ميگيرند.
او با اشاره به رابطه مستقيم سلامتروان محيط کار و افراد شاغل تصريح کرد: ارتباط مدير با کارمند، ارتباط کارکنان با يکديگر، امنيت شغلي، حقوق و مزايا و بحث تعلق سازماني جزو عوامل موثر بر سلامتروان در محيط کار است. مديري که ميخواهد رابطه خوبي با کارکنانش داشته باشد، ابتدا بايد خودش از نظر روان، سالم باشد.
برخي محيطهاي کاري به دليل حجم زياد کار و کمبود نيرو، استرسزا هستند. همچنين ممکن است فشار کاري از طرف مسئولان بسيار زياد باشد، همه اين عوامل بر سلامترواني افراد شاغل تاثيرگذار است.
رئيسي درباره اقدامات وزارتبهداشت براي بهبود سلامتروان در محيطهايکاري ادامه داد: ما از شروع طرحتحول نظامسلامت با توجه به اهميت موضوع سلامتروان، بيش ازهزار و 300 کارشناس بهداشتروان را به نظام شبکهبهداشتي کشور اضافه کردهايم.
اين در حالي است که از ابتداي انقلاب تاکنون تنها حدود 300 کارشناس در شبکهبهداشت کشور فعاليت ميکردند. امروز مهمترين استراتژي دنيا در زمينه سلامتروان توانمندسازي است. يعني افراد در شرايط مختلف ميتوانند کيفيت زندگي خود را حفظ کنند. يکي از اين توانمنديها ايفاي نقش متناسب با هر محيطي که در آن حضور داريم، است.
محدوديت اجتماعي افسردگي ميآورد
يک روانشناس با تاکيد بر لزوم افزايش آگاهي مردم نسبت به بيماريهايرواني و علائم آنها ميگويد: اينکه برخي مردم بيماريهايرواني را به دليل جنزدگي ميدانند، ناشي از ناآگاهي آنهاست. در ايران مطالعات آماري درباره ميزان اطلاع مردم از انواع بيماريهايرواني و علائم آنها رخ نداده است. بنابراين به درستي نميدانيم که چه ميزان از افراد بيماريهايرواني را جنزدگي ميدانند.
اميرهوشنگ مهريار ميافزايد: البته بر اساس مشاهدات شخصي بيماران و همراهان آنها علت بيماري را عواملي جسمي ميدانند و اعتقاد به جنزدگي و بيماريهايرواني ندارند و بيماري خود را بر اساس عوامل ماوراءالطبيعه نميدانند.
او خاطرنشان ميکند: ناآگاهي نسبت به بيماريهاي اعصابو روان، منحصر به جامعه و فرهنگ ما نيست و بهطورکلي آگاهي زيادي نسبت به بيماريهايرواني وجود ندارد. به عنوانمثال سالها علت بروز و ظهور بيماريهايرواني عواملي مانند سحر، جادو، جنزدگي و ارواحخبيثه عنوان ميشد و تا قرن 17 در اروپا بيماريهايرواني را ناشي از تسخير بدن توسط شيطان ميدانستند.
مهريار ميافزايد: پزشکانايراني از قرن چهارم در کتبپزشکي به عامل جنزدگي براي بروز بيماريرواني معتقد نبودند و به دلايل پزشکي و روانشناسي براي بيماريهايرواني اعتقاد داشتند.
بيماريهايرواني در طبقهبندي کتابهايپزشکي تاريخي در ايران جزو بيماريهايمغزي به حساب ميآمد. او تاکيد ميکند: افراد باسواد جامعه مانند پزشکان علت بيماريهاي رواني را مشکلاتي در جسم يا روح افراد ميدانستند و افراد بيسواد جامعه نيز تحتتاثير تلقين برخي از مبلغان مذهبي علل بروز بيماريرواني را جنزدگي عنوان ميکردند.
او تاکيد ميکند: مردم بايد آموزشهاي لازم را به منظور افزايشآگاهي در مورد بيماريهايرواني ببينند اما نميتوان گفت اکثريت مردم با افراد داراي اختلالاترواني مانند يک جنزده برخورد ميکنند! سطح سواد افراد بسيار بالا رفته و دسترسي آنها به امکانات آموزشي افزايش يافته است. ميزان آگاهي افراد توسط راديو و تلويزيون بسيار بالا رفته است و اظهاراتي مانند اعتقاد به جنزدگي با ميزان معلومات آنها همخواني ندارد. اما در ايدهآلترين شرايط، هنوز افرادي وجود دارند که به عوامل ماوراء الطبيعه براي بروز مسائل معتقدند.
اين روانشناس در بخش ديگري از سخنانش با اشاره به آمار 12درصدي افسردگي در شاغلان ميگويد: اين آمار طبيعي است. 13درصد افراد بالغ در اکثر کشورها از انواع افسردگي رنج ميبرند. کشورهاي سوئيس، سوئد، نروژ و انگلستان نيز آمارهاي مشابهي از افسردگي در ميان تمام گروههايسني دارند.
عوامل بيولوژيکي، اجتماعي و رواني در بروز اين بيماريرواني دخالت دارند. احتمالا افراد عادي نيز به ميزان شاغلان به افسردگي دچارند. مهريار ميافزايد: هنگاميکه از هرگونه ابزارشادي و خوشحالي در اماکنعمومي در جامعه جلوگيري شود افسردگي در آن جامعه نسبت به جوامع ديگر بيشتر خواهد شد. فشارهاي اقتصادي، اجتماعي و محدوديتهاياجتماعي سبب افزايش ميزانافسردگي در جامعه ميشود.
منبع: سلامت نيوز
-
جمعه ۲۸ مهر ۱۳۹۶ - ۹:۳۳:۰۵ AM
-
۶۶۴ بازدید
-
-
چه خبر