بزرگنمايي:
چه خبر - تاثير مخرب دروغ گفتن بر مغز و جسم انسان
يکي از درسهاي پايهاي که در دوران کودکي به بچهها در اشکال مختلف تعليم داده ميشود پرهيز از دروغگويي است. اما دروغ گويي علاوه بر روابط، بر مغز و بدن افراد نيز تاثير ميگذارد.
همه ما ميدانيم که نبايد دروغ بگوييم با اين حال همچنان گاه به گاه چيزهايي ميگوييم که در واقع همان دروغ گفتن است. نکته جالب توجه اين است که تقريبا بيشتر افراد هر روز دروغ ميگويند. تحقيقات نشان داده بيشتر آدمها به طور تقريبي يک يا دو دروغ در روز ميگويند.
آدمها همچنين براي دروغهايشان توجيه و دلايل متعددي ميسازند، “اين دروغگويي (در دروغگويي: فرد به طور هميشگي در حال دروغ گفتن است بدون اينکه منطقي پشت اين رفتار او باشد. اين رفتار به عنوان رفتاري مزمن تعريف ميشود) نيست، اين يک دروغ مصلحتي است” يا “من اين را گفتم چون نميخواستم احساساتش را جريحهدار کنم.” يا “نميخواستم دردسر درست کنم” حالا تصور کنيد اگر همه افراد با مبنا قرار دادن اين توجيهات دروغ بگويند چه اتفاقي ميافتد.
دروغ گفتن بر مغز و بدن افراد تاثير ميگذارد. در گزارش منتشر شده در لايف هک تاثيرات مخرب دروغ گفتن بر مغز و جسم افراد به لحاظ علمي بررسي و توضيح داده شده است.
مغز و دروغ گويي
تحقيقات بسياري به اين نتيجه رسيدهاند که دروغگويي تاثير قابل توجهي بر روي سلامت افراد ميگذارد. ميدانيد اين تاثير گذاري چگونه است؟ سلامت افراد بر اثر دروغ گفتن صدمه جدي ميبيند.
به محض اينکه دروغ از دهان فردي خارج ميشود ، بدن کورتيزول را در مغز آزاد ميکند. فقط چند دقيقه بعد، حافظه شما تلاش زيادي ميکند تا هر دو قسمت ماجرا يعني هم دروغ و هم واقعيت را به خاطر بياورد. در چنين حالتي تصميم گيري دشوار خواهد شد و حتي اين امکان وجود دارد فرد ناراحتي ناشي از اين اتفاق را در قالب خشم نشان دهد. همه اين اتفاقات فقط در 10 دقيقه ابتدايي واقع ميشوند.
دروغ گويي و استرس
بعد از اين واکنش اوليه ، نگراني شما درباره دروغي که گفتهايد آغاز ميشود. در واقع شما گرفتار دروغ گويي شدهايد. در اين حالت ممکن است شما در مقابل فردي که دروغ گفتهايد رفتار جديدي را برنامهريزي کنيد که ميتواند مهرباني بيش از حد در مواجهه با او باشد. يا اينکه ممکن است شرايط معکوسي اتفاق بيفتد به اين ترتيب که شما خودتان را قانع کنيد اگر دروغ گفتهايد به اين دليل بوده که طرف مقابلتان شما را مجبور به اين کار کرده است.
يک روز بعد از دروغ گفتن ،دو حالت ممکن است اتفاق بيفتد.اگر شما ذاتا دروغگو باشيد ممکن است شما خودتان هم آن را باور کنيد! اگر دروغ شما از روي عادت دروغگويي نبوده است پس احتمالا همچنان احساس بدي خواهيد داشت و سعي ميکنيد خودتان را از فردي که به او دروغ گفتهايد مخفي کنيد و وي را نبينيد. عذاب وجداني که بابت دروغ گفتن به آن گرفتار شدهايد، ميتواند در طول مدت چند روز آينده برنامه خواب شما را مختل کند.
نکته اينجاست که همه اين استرسهاي اضافي تبعات منفي را براي سلامت شما در پي خواهد داشت. اين استرسها ميتواند فشار خون را بالا ببرد، سر درد از ديگر تبعات آن است، پشت درد به همراه کاهش گلبولهاي سفيد خون از ديگر تبعات اين اتفاق هستند. بخش زيادي از انرژي ذهن افراد بابت دروغ گفتن و مراقبت از اين دروغ براي برملا نشدن خرج ميشود. به همين دليل در مواقعي فرد خشمگين ، عصباني و افسرده خواهد شد. البته اين مشکلات در همين نقطه متوقف نميشود. اين احساسات بر روي سيستم گوارشي افراد هم تاثير ميگذارند. نتيجه هم چيزي نخواهد بود جز اسهال ، ناراحتي معده ،تهوع و گرفتگي عضلات.
اتفاقا پروژه تحقيقاتي نوتردام هم نگاهي به اثرات دروغگويي داشته است. در اين پروژه 110 داوطلب مورد بررسي قرار گرفتهاند که از اين بين، نيمي از آنها قبول کردند که دروغ گفتن را متوقف کنند و نيمي ديگر هيچ دستورالعملي دريافت نکردند. در پايان 10 هفته گروهي که کمتر دروغ گفتند تقريبا 54 درصد کمتر دچار پيچيدگيهاي ذهني، مانند استرس و خشم شدند و 56 درصد کمتر در چالش مواجهه با مشکلات سلامت جسمي مانند سردرد و مسائل گوارشي قرار گرفتند.
توقف دروغگويي
بهتر است با خودتان صادق باشيد. اگر دروغ گفتن بخشي از برنامه روتين روزانه زندگي شماست ، بنابراين توقف اين روند آن هم به سادگي سخت خواهد بود. ميتوانيد به خودتان بگوييد فقط امروز را دروغ نميگويم اما احيانا در پايان روز، خودتان را در شرايطي ميبينيد که دروغ يا دروغهايي از دهانتان خارج شده است.
توقف دروغگويي زمان بر است. به خودتان بگوييد ميخواهيد بيشتر صادق باشيد و در اين مسير تلاش آگاهانهاي براي قطع کردن ريشه دروغ از زندگيتان بکنيد. قبل از اينکه به سوالي جواب بدهيد بيشتر درباره پاسخ آن فکر کنيد. آيا ميتوانيد از جواب دادن خودداري کنيد؟ آيا راهي وجود دارد که به سوال جواب بدهيد آن هم با حذف دروغ؟
راه ديگر کنترل دروغگويي، معاشرت با افرادي است که براي حقيقت ارزش قائل هستند. داشتن دوستاني که ترجيح ميدهند واقعيت را بشنوند و شما را هم ترغيب به گفتن واقعيت ميکنند ميتواند يک انگيزه قوي براي توقف دروغ گفتن باشد.
و خب در نهايت اگر هيچکدام از اين راهها جواب نداد ، دست کم به فکر سلامت خود باشيد.
منبع: nabzema.ir