بزرگنمايي:
چه خبر - اختلال وسواس جبري
دکتر محمدرضا شالبافان ، روانپزشک و عضو هيات علمي دانشگاه علوم پزشکي ايران، شما را با اختلال وسواس جبري آشنا ميکند.
وسواس و گستردگي آن
برخي از افراد مبتلا به وسواس، در شرايط پراضطراب، اقدام به کندن موهاي سر بويژه جلوي سر خود ميکنند همچنين برخي ديگر، وسواس کندن پوست دارند. بعضي ديگر از مبتلايان، وسواس احتکار دارند و هر چيز دور ريختني را نگه ميدارند و نميتوانند وسايل بيارزش، لباسهاي کهنه خود و... را دور بريزند.
وسواس حتي در سنين نوجواني نيز ميتواند ايجاد شود. مثلا برخي از نوجوانها به دليل ابتلا به وسواس، براي خواندن يک صفحه کتاب، حدود دو سه ساعت وقت ميگذارند که انجام اين کار ميتواند بازدهي آنها را کم کند. چنين وسواسي نياز به درمان دارد. امروزه يک نوع ديگري از وسواس در افراد ديده ميشود که با تلفن همراه مرتبط است. افراد مبتلا به اين نوع وسواس، تلفن همراه خود را بدون هيچ دليلي دائم چک ميکنند، حتي در شرايطي که صداي تلفن همراه خود را روي حالت سکوت نگذاشتهاند.
يک نکته بسيار مهم: والدين بايد توجه داشته باشند که گاهي وسواس بهصورت ناگهاني در کودکان و نوجوانها شروع ميشود که در چنين شرايطي بايد سريعا به روانپزشک اطفال مراجعه کرد.
اين مساله ممکن است با عفونت گلو، سرماخوردگي، سرخک و سرخچه در ارتباط باشد که در نتيجه آن، قسمتي از مغز که مسئول کنترل افکار است، دچار التهاب ميشود و براي کودک يا نوجوان وسواس ناگهاني را بهوجود ميآورد.
چنين مشکلي چندان شايع نيست ولي والدين نبايد نسبت به آن بيتوجه باشند.
نقش وراثت در وسواس
نقش وراثت در انتقال وسواس، انکارناپذير است و حدود 50 درصد از علل وسواس، ميتواند به وراثت مربوط باشد. يعني در بسياري از موارد ميتوان متوجه شد که يک نفر از اطرافيان نزديک به فرد مبتلا به وسواس، از ابتلا به اختلال وسواس رنج ميبرد. البته در جامعه ما، بررسي دقيق اين مساله کار چندان راحتي نيست چون در نسلهاي گذشته، وسواس تااينحد شناختهشده نبود. علاوه بر وراثت، وسواس در برخي از جوامع و قوميتها، بيشتر ديده ميشود.
انواع و اقسام وسواس
اختلال وسواس، ميتواند به شکلهاي مختلف خود را بروز بدهد که شايعترين آن، وسواس شستوشو است. در اين وسواس فرد تصور ميکند وسايل و اجسام ميتوانند آلودگي و بيماري را منتقل کنند به همين دليل دچار اضطراب ميشود و به شستن اجباري وسايل و اجسام روي ميآورد. افراد همچنين ميتوانند به وسواس نجاست مبتلا شوند و دائما تصور کنند که لباس يا وسايلشان نجس شده است.
علاوه بر اين، وسواس فکري نيز در بين افراد ديده ميشود. همچنين برخي از افراد در انجام امور ديني ممکن است دچار وسواس شوند. مثلا برخي از افراد سوره حمد را در نماز خود بارها و بارها ميخوانند به اين دليل که فکر ميکنند نحوه تلفظشان ممکن است اشکال داشته باشد. مراجع محترم تقليد و علماي مذهبي هم چنين کاري را تاييد نميکنند.
وسواس همچنين ميتواند به صورت خود بيمار انگاري باشد و فرد دائما تصور کند که بيمار است. بويژه در سالهاي اخير ديده ميشود که برخي از افراد بدون هيچ دليل منطقي تصور ميکنند که اچ.آي.وي مثبت دارند يا مبتلا به سرطان هستند.
وقتي مغز درگير است
وسواس تا حدود هشت سال پيش، بهعنوان يک بيماري اضطرابي محسوب ميشد ولي با پيشرفت علم روانپزشکي و با آگاهي از مغز و تصويربرداريهايي که از آن انجام شد، امروزه آن را بهعنوان يک بيماري مستقل از اضطراب ميشناسند.
فکرهاي تکرار شونده و نامربوط در ذهن افراد شکل ميگيرند که بخشهايي از مغز، آن افکار را سانسور ميکنند و افراد متوجه همه آنها نميشوند. اما در افراد مبتلا به وسواس، اين افکار وارد بخش خودآگاه ميشوند و فرد را با مشکلات زيادي مواجه ميکنند. باتوجه به ماهيت وسواس، اين بيماري بايد حتما زيرنظر روانپزشک درمان شود و افراد نبايد تصور کنند که به مرور زمان بهبود پيدا ميکنند. درمان وسواس با دارو انجام ميشود و فرد براي اينکه داروها اثر بگذارند، بايد صبور باشد چون داروهاي وسواس، معمولا بعد از دو سه ماه تاثيرات خود را نشان ميدهند. اگر افراد مبتلا به وسواس داروهاي خود را درست و بموقع مصرف کنند، ميتوان به درمان اميد داشت.
درمان وسواس پس از يک تا دو سال قطعي نيست و ممکن است درمان تا زمان بيشتري ادامه داشته باشد. اما آن دسته از افرادي که به صورت خودسرانه داروي خود را قطع ميکنند، درمانشان سختتر خواهد شد و وسواس در اين افراد ميتواند به نوع ديگري خود را بروز بدهد.
يکي از مهمترين مواردي که افراد مبتلا به وسواس بايد به آن توجه کنند، پذيرش بيماري خود است و تا زماني که فرد بيماري خود را نپذيرد، درمان موفقيتآميز نخواهد بود. شروع درمان وسواس، درمان دارويي و توسط روانپزشک است و درمانهاي غيردارويي که عموما با کمک همکاران روانشناس ممکن است انجام شود، پس از تاثير مناسب دارو و براي کاهش و بهبود علائم باقيمانده است. شروع درمان وسواس با روشهاي غيردارويي و بدون مصرف دارو، چندان موثر نيست.
افکار يا رفتار؟
يکي از بيماريهاي شايع روانپزشکي، اختلال وسواسي جبري است و همانطور که از اسم اين اختلال مشخص است اين بيماري دو جزء دارد که يکي از آنها افکار وسواسي و ديگري رفتار اجباري است.
افکار وسواسي يعني اينکه فکرهايي دائما در ذهن فرد ايجاد ميشوند که قابل کنترل نيستند و براي فرد آزاردهنده هستند. علاوه بر اين، رفتار اجباري نيز در اين اختلال وجود دارد و فرد رفتارهايي را با گمان اينکه ناراحتي و اضطراب او کاهش پيدا کند، انجام ميدهد. براي اينکه بگوييم فردي به وسواس مبتلاست، يکي از دو جزء، کافي است و حتما نيازي نيست دو جزء وجود داشته باشد. هر چند عموما هر دو جزء در افراد مبتلا ديده ميشود.
بيشتر بدانيد : روش هاي درمان وسواس
بيشتر بدانيد : درمان وسواس با روش هاي طبيعي
بيشتر بدانيد : آيا تنها شستن زياد دست ها نشانه وسواس است؟
بيشتر بدانيد : وسواس، يک بيماري روحي خانمان برانداز
منبع : salamatnews.com