بزرگنمايي:
چه خبر - ونداليسم Vandalisme چيست؟
حتما تا به حال به چشمتان خورده افرادي اسم خود، تبليغ کالا و خدماتشان، ابيات شعر، دلنوشته، خاطره، فحش و ناسزا، نقاشي و چيزهايي از اين قبيل را روي آثار تاريخي و باستاني و اموال عمومي (مثل صندلي اتوبوس، ديواره پلهبرقي، پلهاي عابر و...) حک کردهاند! يک حرکت عجيب و ناراحتکننده که نسخه مجازياش هم، همان به اصطلاح ترول هاي شبکههاي اجتماعيانــد که با کامنتهاي فحش و ناسزا، صفحات چهرههاي شناختهشده را آماج حمله قرار ميدهند. دو شکلِ سنتي و مدرن پديدهاي به اسم ونداليسم Vandalisme که امروز ميخواهيم بيشتر با ابعاد آن آشنا شويم.
ونداليسم Vandalisme چيست؟
ونداليسم به معناي تخريب ميراث و اموال عمومي است که يک ناهنجاري اجتماعي به حساب ميآيد و آن را در زمره انحرافات و بزهکاريهاي جوامع جديد دسته بندي ميکنند. ونداليسم عکس العملي خصمانه و واکنشي کينه توزانه به برخي از فشارها، تحميل ها، ناملايمات، اجحافها، شکستها و.. است. نوعي روحيه بيمارگونه که تمايل به تخريب آگاهانه، ارادي و خود خواسته اموال و متعلقات عمومي است. ناسازگاريهاي حاکم بر روابط فرد و جامعه، تضعيف و فروپاشي اخلاق، تزلزل نهادهاي جامعه مثل خانواده و مدرسه در انتقال ارزشهاي اجتماعي، سلطه شرايط نابهنجار بر جامعه و... ميتواند از دلايل شکلگيري ونداليسم باشد.
شدت بروز ونداليسم از خفيف (مانند ديوارنويسي، رنگ پاشي روي تابلوها، پنچر کردن خودروها، خطانداختن خودروهاي پارک شده، يادگاري نوشتن روي تنه درخت و آثار تاريخي و...) تا شديد (مانند شکستن شيشههاي مغازهها و غارت آنها در هرج و مرجها) بسته به ميزانِ اين اختلال در افراد، شکل ميگيرد. وندالها يا خرابکاران از قديم الايام وجود داشتهاند اما کارشناسان معتقدند وندالهاي کهن چيزي را ويران ميکردند که خود نساخته بودند اما وندالهاي مدرن چيزي را نابود ميکنند که خودشان آن را ساختهاند؛ فرقي ندارد يک ساختمان يا يک قهرمان.
وندالها چه کساني هستند؟
وندالها يا تخريب گرها به طبقه يا منطقه خاصي از اجتماع يا منطقه خاصي از شهر تعلق ندارند و تنها در محدوده مشخصي از شهر به خرابکاري نميپردازند و فرد خرابکار براي انجام فعاليت نابه هنجار خود، هيچ محدوديت زماني و مکاني قائل نيست. البته مواردي چون وجود خرده فرهنگها و مهاجرنشيني در يک محدوده مشخص از شهر، ميتواند از عوامل موثر بر به وجود آمدن پديده ونداليسم باشد. ضمن اين که اين پديده نابهنجار اجتماعي که نوعي هرج و مرج طلبي شهري و ضد رفتارهاي شهرنشيني تلقي ميشود، بيشتر از همه در بين نوجوانان و جوانان ديده ميشود. افرادي که با سرخوردگيها، شکستها و ناکاميهاي مختلف در زمينههاي تحصيلي، حرفهاي، مالي، خانوادگي و اجتماعي مواجه بوده و داراي شخصيتي پرخاشگر، بي ثبات، ضداجتماعي، ناآرام، انتقامجو و در عين حال مأيوساند. جامعهشناسهاي غربي، ونداليسم را يک بيماري مدرن دانستهاند که به عنوان يک معضل اجتماعي تا نيم قرن پيش اصلا مطرح نبوده و وجود نداشته است.
آمارها در ايران نشان ميدهد که 67 درصد از افراد دستگير شده وندال در گروه سنّي 10 تا 25 سال قرار دارند که در آن سهم مردان بيشتر از زنان است، به طوري که 75 درصد را مردان و 25 درصد را زنان تشکيل ميدهند. به لحاظ تحصيلي هم 4/35 درصد تحصيلات راهنمايي و 9/22 درصد تحصيلات ابتدايي داشتهاند. همچنين موارد ونداليسم در مناطق شهري به مراتب بيش از مناطق روستايي است.
علت ونداليسم چيست؟تضاد طبقاتي و ونداليسم
افزايش چشمگير فاصله ميان طبقات اجتماع خاستگاه عمده ونداليسم محسوب ميشود. اختلاف طبقاتي نوعي حس بيعدالتي و خصومت را به جامعه القا ميکند، جوري که افراد، برتريهاي شهروندي را برنميتابند. مفاهيمينظير تقسيم شهر به بالا و پايين و وجود حاشيهنشيني در شهرهاي بزرگ، از تفاوت در بهرهمنديهاي شهروندي و تسهيلات رفاهي زندگي اجتماعي حکايت ميکند و منبعي براي توليد رفتارهاي خصمانه و عصيانگري طبقاتي ميشود.
ضعف تربيت اجتماعي
نظام تربيتي هر جامعه از ريشههاي ديني، اخلاقي، تاريخي و قانوني آن شکل ميگيرد. ضعف اين نظام بزرگترين نارسايي يک جامعه محسوب ميشود. بيارزش دانستن ميراث فرهنگي و اموال و منافع عمومي، مهمترين آسيب ضعف آموزش مهارتهاي اجتماعي به آدمهاي يک جامعه است. ونداليسم ريشه در ناپختگي فردي، ضعفهاي فرايند اجتماعي شدن در مرحله عمل و فقدان آموزش و اطلاعرساني درباره تاريخ و فرهنگ و محيط دارد.
هيجانهاي روحي
هيجانات روحي اعم از خشم و عصبانيت، ناکامي و تمايل به خودنمايي، معمولا به تخريب ميانجامد. هنگامي که فضاي اجتماعي و شرايط عمومي به فرد اجازه ابراز وجود ندهد عقده متراکم، او را به ابراز خود به قيمت صدمه و نابودي اموال عمومي و آثار باستاني سوق ميدهد. رها شدن انرژي عقدههاي سرکوفته خانوادگي و اجتماعي، ناکاميهاي فردي و جمعي و محروميتهاي فرهنگي هم از ديگر هيجاناتي است که به خرابکاري منجر ميشود پرخاشگري يکي از سازوکارهاي دفاع رواني براي تسلط بر محيط و کسب آرامش است. خشم و پرخاش زاده موقعيتهاي نامطلوب است که در رويارويي با اشيا، خودش را به شکل ويرانگري نشان ميدهد.
ضعف در اعمال قانوني مجازات
درباره تخريب اموال عمومي قوانيني وضع شده از جمله 6 ماه تا سه سال حبس. اما متاسفانه سختگيري چنداني در اعمال آن وجود ندارد. به طور کل علل وقوع ونداليسم مجموعهاي در هم تنيده از مشکلات فردي، فرهنگي و اجتماعي است که نبود نظارت و پيگيري قانوني، آن را تشديد ميکند.
راههاي مقابله با ونداليسم چيست؟
حامد بخشي دکتراي جامعهشناسي و مديرگروه جامعه گردشگري جهاد دانشگاهي خراسانرضوي، در خصوص ماهيت، دلايل، آسيبها و راهکارهاي مقابله با ونداليسم، ميگويد: "هر گونه رفتاري که به صورت عامدانه و آگاهانه انجام ميشود و به اموال عمومي آسيب ميزند، ونداليسم است و طبقه بندي مشخصي ندارد اما معمولا زماني که تخريب، ناظر به اشيا و پديدههاي فرهنگي باشد، ونداليسم فرهنگي نام ميگيرد. برخي ونداليسمها از جنس صدمه به اشيا است، برخي سروشکل هنري دارد مثل گرافيتيهايي که روي ديوار کشيده ميشود و برخي هم به شکل تخريبهاي مجازي پاي پستهاي افراد در صفحات شخصيشان است.
مهمترين ريشهها و آسيبها
آنومي Anomie يا ناهنجاري اجتماعي، مهمترين زمينه شکلگيري ونداليسم است. يعني افرادي که پيوستگي و انسجامي با جامعه ندارند و به هر دليل، پس زده شدهاند يا خودشان حس طردشدگي دارند، دليلي نميبينند عصبانيت شان را روي آثار باستاني و اموال عمومي تخليه نکنند. دومين دليل مهم، عصبانيت افراد از ناکاميهايشان مثل طبقه اجتماعي که به آن تعلق دارند است و دليل سوم، نياز به ابراز وجود و هويت که در اين مورد، هدف اصلي تخريب نيست ولي افراد ميدانند که کارشان منجر به تخريب ميشود مثل ديوارنويسي و گرافيتي. ونداليسم از يک سو باعث هزينههاي فيزيکي و مادي براي احيا و بازسازي آثار و اموال تخريب شده است، از ديگرسو به نازيبايي شهر و از بين رفتن آثار تاريخي و باستاني ميانجامد و در مرحله بعد، به شيوع رفتارهاي وندال منجر ميشود. در واقع وقوع هر ونداليسم، رفتار مشابه ديگري را در اين زمينه ترويج ميکند.
چارهسازترين راهکارها
اگر افراد وسايل عمومي را تخريب ميکنند، به اين دليل است که ديگر آن را جزو اموال خود نميدانند، پيوندي با آن حس نميکنند و جزو هويت و پيوستگي شان با اجتماع نيست؛ بنابراين اگر ما پيوند اجتماعي افراد با جامعه را تقويت کنيم، يعني فرد احساس کند در اين جامعه جايگاهي دارد، ونداليسم کنترل خواهد شد. فارغ از اين، از منظر نظريه پنجرههاي شکسته هم ميتوان به اين موضوع نگاه کرد؛ به اين معني که اگر ما محيطي مرتب داشته باشيم، ونداليسم در آن شکل نميگيرد اما اگر محيطي صدمه ديده باشد، مثل خانهاي که پنجره هايش شکسته، افراد به شکستن باقي پنجرهها ترغيب ميشوند.
اين طوري است که حذف سريع ونداليسم و زدودن آن از چهره جامعه، بسيار ضروري است. ونداليسم واکنشِ از سرِ خشم و بهواسطه ناآگاهي و نداشتن علم کافي براي ارزش آثار باستاني و اموال عمومي است. بنابراين افزايش آگاهي عمومي، آموزش و فرهنگ سازي از طريق خانواده، مدرسه، نهادهاي فرهنگي و وسايل ارتباط جمعي ميتواند راهکار اوليه و مهم مقابله با اين پديده ضداجتماعي باشد. توجه به مسائل و مشکلات نوجوانان و جوانان و رفع نيازهاي آنان هم، مرحله بعد مقابله با اين پديده است. از سوي ديگر رفع تبعيضها و بيعدالتيها و در کنارش بهوجود آوردن زمينههايي براي مشارکت مردم در نظارت بر آثار باستاني و اموال عمومي، از ديگر راهکارهاي مقابله با اين پديده است.
منبع : tasnimnews.com و Irna.ir