سندروم سيندرلا را بشناسيد، خانم هاي عزيز مثل سيندرلا نباشيد
سلامت روان
بزرگنمايي:
چه خبر - سندروم سيندرلا cinderella syndrome چيست؟
راپونزل دختري جوان است که قلعهاش را تا آمدن شاهزاده خوشتيپي که بيايد و از او محافظت کند، ترک نميکند.سيندرلا دختري است که نامادري و خواهرانش او را به اتاق زير شيرواني فرستاده و او را به عنوان خدمتکار خانواده به کار ميگيرند اما در يک مراسم رسمي، شاهزادهاي نامدار عاشق او ميشود و با هم ازدواج ميکنند. سفيدبرفي دختري زيبا و جذاب است که با نامادري بدجنسش زندگي ميکند و در نهايت شاهزادهاي با اسب سفيد پيدا ميشود که او را از اين فلاکت نجات دهد.
خيلي از ما با اين قصهها بزرگ شديم و رويا در سر پرورانديم. شايد خيلي از ما وقتي دخترهاي کوچکي بوديم، دخترانگيهايمان را با کارتونهاي والتديزني سپري کرديم؛ با دخترهاي زيبا و قدبلندي که هميشه شاهزادهاي برايشان پيدا ميشد تا آنها را نجات دهد، خوشحالشان کند و از يک زندگي خستهکننده و غمبار نجاتشان دهد. انگار شاهزاده سوار بر اسب سفيد منجي افسانهاي بود که هيچگاه شکست نميخورد و هيچ چيز او را از پاي درنميآورد.
حالا دوره شاهزاده و اسبسواري و کالسکههاي طلايي گذشته است اما دختران زيادي هستند که فکر ميکنند بايد مردي بيايد و خوشبختشان کند. فکر ميکنند با ازدواج با آن مرد همه چيز برايشان مهياست و همه نيازهايشان برآورده خواهد شد. معتقدند با ازدواج با چنين مردهايي درهاي سعادتمندي به رويشان گشوده خواهد شد و ديگر هيچ سختي براي آنها در اين دنيا نخواهد بود. جمله آخر کتابهاي سيندرلا و سفيدبرفي را يادتان ميآيد؟ "آنها تا آخر عمر به خوبي و خوشي در کنار يکديگر زندگي کردند."
داستانهايي که از آنها گفتيم، افسانهاي و محبوب هستند که بازگوکننده افسانهاي قديمي و رسيدن به پاداش پيروزمندانه پس از ديدن ظلم و بيعدالتي است. هزاران گونه متفاوت از اين افسانهها در همه جاي دنيا وجود دارد که محبوبترين آنها سيندرلا است که به قلم نويسنده فرانسوي شارل پرو در سال 1697 ميلادي به رشته تحرير درآمد. به طور کلي واژه سيندرلا به شخصي اطلاق ميشود که پس از گمنامي و بيخبري ناعادلانه، به کاميابي و سرشناسي ميرسد. در علم روانشناسي مبحثي به عنوان عقده سيندرلا يا سندروم سيندرلا وجود دارد به معناي احساس کهتري زنان براي تقبل مسئوليتهاي اجتماعي در مقايسه با مردان!
عقده سيندرلا يا سندرم سيندرلا عارضهاي اجتماعي است که معمولا گريبانگير دختران جوان ميشود.آرزوي آنان در قالب ازدواج از راه رسيدن شهزادهاي با اسب سم طلا که البته ميتواند امروزه اتومبيل گرانقيمت هم باشد و آنان را چشمبسته به شهر آرزوهايشان ببرد که در آنجا هر چه بخواهند يا هوسش را کرده باشند در اختيارشان باشد، خلاصه ميشود.
مبتلايان به اين عارضه کاري ندارند که اين شاهزاده اسب يا ماشينسوار چندسالش است؟ تحصيلاتش چه ميزان است؟ خانوادهاش چگونهاند؟ از نظر اخلاقي صلاحيت دارد يا اجازه ميدهد همسرش به مطالعات تحصيلي خود ادامه دهد؟ نظرش درباره خانواده و ازدواج چيست؟ آيا ازدواج را يک قرارداد اجتماعي دوطرفه ميداند يا بر اين باور است که وقتي به پاي زني پول ميريزد در حقيقت او را ميخرد و به اين ترتيب حق هر نوع اعتراض از جنس خريداري شده سلب ميشود؟
براي مبتلايان به سندروم سيندرلا تفاهم فرهنگي اصلا لازم نيست؛ همينطور تفاهم روحي.براي آنها قرارداد ازدواج، نوعي قرارداد خريد و فروش شمرده ميشود.
دکتر سميرا وکيلها، جامعهشناس، در پاسخ به اين پرسش که والدين چقدر در ايجاد چنين تفکري در ذهن دخترانشان نقش دارند، ميگويد:"خيلي از ما به دليل تحميل عقدههاي به دل نشسته و به ارث رسيده از مادرانمان اين موضوع را تجربه کردهايم. دليل افسردگي و پژمردگي دخترانمان در سنين جواني انتظاري است که جامعه يا بهتر بگويم من و شما بدون آيندهنگري برايشان به وجود آوردهايم. اين خيلي بد است که ما براي انسانهايي که بايد خودشان در تعيين سرنوشتشان که به اقتضاي استعداد ذاتي تامل کنند و تصميم بگيرند، دخالت ميکنيم. گاه فراموش ميکنيم که ارزشها در بستر سرمايههاي مختلف اجتماعي و فرهنگي گونههاي متفاوتي دارند و ما عنصر مزاحمي در شکلگيري ارزشها و احساسات ميشويم."
گاه جهتدهي خودخواهانه ما، مسير همواري که مستعد رشد يک انسان است را منجر به خاموشي و انتظارات فرسنگها دور از منطق ميکند و اين آسيبي است که از باور آغاز ميشود و با رويارويي با بيرحم ترين حکمتهاي زندگي به خرد شدن دختراني منجر ميشود که ما اميد سازندگي از آنها داشتهايم.
خيلي از مادران با جملاتي مثل "انشاءالله عروس شوي!" و "انشاءالله يک بخت خوب نصيبت شود." براي دخترانشان دعاي خير ميکنند اما چه خوب است در تعريف دختران بگوييم چه دختر باعرضهاي، چه دختر مهربان يا چه دختر باهوشي! دختران ما بايد ياد بگيرند که مقابله با ساختارهاي غير قابل اعتماد جامعه فقط زيبايي نميطلبد؛ بلکه به هوش و زرنگي هم خيلي نياز دارند.
تماشاي کارتونهاي والتديزني تا چه حد روي سندروم سيندرلا تاثير داشته است؟
يکي از آسيبهاي آن کارتونها اين بود که مثلا در کارتون سيندرلا دليل نخواستني بودن ناخواهريهاي سيندرلا به دليل زيبا نبودن آنها بود و نه به خاطر اخلاق بدشان. در واقع سازندگان اين موضوع را به مخاطب القا کردند. براي همين ما با تماشاي آن کارتون تصور ميکرديم که فاکتور زيبايي براي سيندرلا امتياز آورد و خواهرهاي ناتنياش به دليل زيبا نبودن بيارزش هستند.
منبع : isna.ir
-
دوشنبه ۳ ارديبهشت ۱۳۹۷ - ۹:۵۸:۴۵ AM
-
۱۲۹۴ بازدید
-
-
چه خبر