بزرگنمايي:
چه خبر - ساره بيات: کشف بزرگ اصغر فرهادي
محترم صفري سلطاني:
اين خاصيت سينماي روتين و محافظه کار است که بازيگران را به کليشه بدل مي کند اما جايگاه خلاقيت بازيگر در رهايي از اين کليشه پردازي چيست؟ آيا بازيگر نمي تواند خودش طوري انتخاب کند که از اين کليشه سازي ها رهايي يابد و از آن مهمتر طوري در جهت ايفاي نقش پيش برود که تکراري ترين تيپ را هم با رنگي از تازگي ايفا کند؟
قطعا نمي توان از بازيگر انتظار داشت که مدت ها بيکار يا کم کار بماند و از درآمد اصلي اش که ناشي از کار بازيگريست باز بماند تا نقش هاي متفاوت ايفا کند. اصلا مگر يک بازيگر آن هم بانوي بازيگر چقدر مي تواند در بورس باشد که اين را از او بخواهيم؟
پس مي ماند فرض دوم يعني بازيگر بايد طوري نقش هاي تکراري را ايفا کند که رنگي از تازگي در نقش ها به چشم بخورد. ساره بيات پيش از آن که به واسطه مهمترين فيلم اصغر فرهادي «جدايي نادر از سيمين» مورد توجه قرار گيرد کلي فيلم تلويزيوني و حتي سريال و از جمله «بانو»، «مرگ يک شاعر»، «ريسمان سبز»، «ترانه پاييزي»، «ي مشت پر عقاب»، «بيگناهان» و «تباهي» بازي کرده بود اما کشف فرهادي و قرار دادن او در قامت بانويي از طبقه پايين جامعه که بناست براي کمک به همسر بيکارش از جان مايه بگذارد موجب شد توانايي هاي اين بازيگر پيش روي سينماي ايران قرار گيرد.
ساره بيات در فيلم جدايي نادر از سيمين
بازي جاندار ساره بيات در «جدايي...» و تصويرسازي دقيق از خلق و خوي يک زن مذهبي از طبقه پايين موجب شد او برنده سيمرغ بهترين بازيگري جشنواره فجر هم شود. خيلي جالب است که بازيگري که يک فيلم نه چندان ديده شده به نام «مقلد شيطان» را در کارنامه داشت با ايفاي نقش در دومين تجربه بازيگري خود برنده سيمرغ شود. اين اتفاق براي ساره بيات افتاد و فصلي تازه را در کارنامه او ايجاد کرد.
بازنشر دردکشيدگي از سينما تا شبکه خانگي
«21 روز بعد» و «زرد» تازه ترين فيلم هاي اکران شده ساره بيات هم تصويري از اين دردکشيدگي را در خود دارند. در «21 روز بعد» او در قامت مادر سرطاني يک نوجوان عشق سينما ظاهر شده است.
مادري که همه جور بدبختي بر سرش آمده؛ از سرطاني که درمانش پر هزينه است تا مرگ همسر و دردسرهاي نوجواني که شرايط زندگي مادر را درک نمي کند؛ بدبختي هايي که فقط يکي از آنها کافيست تا کمر يک زن را خم کند اما به مانند الگويي که بيات از «جدايي...» با خود آورده، نه تنها در برابر مشکلات سر خم نمي کند بلکه سعي مي کند همچنان بايستد و ادامه دهنده زندگي سخت خود باشد.
«زرد» که پيشتر «جاده باريک مي شود» نام داشت، تصوير ديگري از دردکشيدگي ساره بيات را نشان مي دهد. بيات در «زرد» ايفاگر زني است که همسرش به ناگاه به کما رفته و حالا او بايد همه تلاشش را بکند براي جور کردن 100 ميليون پول جهت عمل پيوند کبد همسر؛ اما در جريان اين تلاش براي پول جور کردن است که از يک طرف همه جور رفتار زشتي حتي از سوي دوستان را متحمل مي شود و همه جور پيشنهادي حتي پيشنهادهايي بي شرمانه به وي مي شود ولي باز مي ايستد و نمي شکند.
او حتي در جايي از داستان در مي يابد که همسرش به او خيانت کرده تا حجم دردکشيدگي او دو چندان شود ولي باز هم مي ايستد تا در پايان فيلم خطاب به همسر مرحومش جمله «دوستت دارم» را بگويد.
«عاشقانه» تازه ترين تجربه سريالي ساره بيات هم او را در قامت زني درد کشيده نشان مي دهد؛ اما اين بار يک پزشک درد کشيده. درد در اينجا سقط فرزند به خاطر رفتار نادرست فرزند و سرکوب ميل شديدي است که به فرزنددار شدن دارد.
ساره بيات در عاشقانه
امان از محافظه کاري کارگردانان
فصل تازه کارنامه بازيگري ساره بيات اگر همراه مي شد با ايفاي نقش هاي متفاوت و تجربه دنياهايي مختلف قطعا مي توانست شرايطي را فراهم آورد براي آن که ساره بيات جايگاهي دست نيافتني در ميان بانوان بازيگر تاريخ سينماي ايران پيدا کند اما به دلايل مختلف که شايد بهترين اش همان محافظه کاري کارگردانان سينماست اين اتفاق نيفتاد.
ساره بيات در فيلم محمد رسول الله (ص)
بعد از «جدايي...» به غير از دو تجربه «محمد رسول الله (ص)» که بيات در آن در نقشي تاريخي به نام «حليمه» مادر پيامبر (ص) ايفاي نقش کرده و البته حضورش در يک کمدي – فانتزي به نام «خواب زده ها» او در بقيه آثارش تقريبا يکسره مشغول بازنشر زنان درمانده اجتماع بود؛ زناني که پيش تر يک بار نمونه اي از آنها را در «جدايي...» ترسيم کرده بود.
«لامپ 100»، «فصل فراموشي فريبا»، «خداحافظي طولاني»، «ناهيد» و «عادت نمي کنيم» از جمله آثار ساره بيات هستند که کاراکتر زن دردکشيده در آنها بازنشر شده است. در اين بين مثلا يک بار زن دردکشيده را در برخورد با همسر معتاد «لامپ 100» مي بينيم يا بار ديگر در «فصل فراموشي فريبا» زن دردکشيده را در برخورد با اجتماع بيرون براي حل مشکلات اقتصادي مي بينيم.
در «ناهيد» اين زن دردکشيده زني مطلقه است که اجتماع سنتي اجازه ازدواج دوم را به او نمي دهد و در «عادت نمي کنيم» اين زن دردکشيده همسر يک استاد دانشگاه است و به شدت نسبت به همسر دچار سوءظن شده است. در «خداحافظي طولاني» اين زن دردکشيده مدت ها پيش مرده است و حالا مرد در خاطراتش با اين زن روبروست.
ساره بيات در فيلم ناهيد
زنگ خطر براي بازيگر مستعد
شايد اگر ساره بيات مي کوشيد همين دردکشيدگي را هم با رنگ و بويي متفاوت ايفا کند قطعا مي شد به گونه اي ديگر به کارنامه او نگريست اما وقتي مي بينيم ميان اکتها و رفتارهايش از «عاشقانه» تا «زرد» تفاوت چنداني نيست، يحتمل بايد زنگ خطر را براي اين بازيگر مستعد به صدا در آوريم.
صد البته که بخشي از اين تکرار مکررات ناشي از فيلمنامه هاي نه چندان قرص و محکم سينما و شبکه خانگي است. اگر فيلمنامه نويسان بيشتر بر روي متن هاي خود وقت بگذارند و بکوشند پرداخت دقيق تري از کاراکترها حتي کاراکترهاي تيپيکال را فراهم کنند، بازيگران هم خواهند توانست با شناخت کامل تري اجراهاي متفاوت تري از خود ارائه دهند اما مشکل آنجاست که فيلمنامه نويسان هم اغلب با خاطراتي که از نقش هاي قبلي بازيگران دارند به نگارش روي مي آورند. همين مي شود که حس کنيم ساره بيات در تکراري افتاده که رهايي از آن فقط و فقط به يک صورت مي تواند شکل گيرد و آن هم خواسته شخصي خود بازيگر براي اين که مدتي دور فيلمنامه هاي تکراري را خط بکشد و صبر کند تا شخصيتي کاملا متفاوت به وي پيشنهاد شود.
قرعه به نام کدام کارگردان مي خورد؟
راستي چرا سينماي ايران اين قدر ترسو شده که جرأت نمي کند نقشي متفاوت به ساره بيات دهد؟ چرا يکي از کارگردانان پر ادعاي ما که مدام در گفتگوهاي شان بر توانايي هاي عظيمي (!) که در تاليف دارند صحه مي گذارند، جرأت اين را ندارند که نقشي کاملا در تضاد با تيپ زن دردکشيده را در اختيار ساره بيات بگذارند؟
آيا جز اين است که حاضري خوري و تنبلي باعث اين امر شده است. آنها که با بيات کار کرده اند او را بازيگري اهل تعامل مي دانند که اتفاقا مي کوشد کاملا در مسير خواسته هاي کارگردان حرکت کند. با اين انعطاف، اين که همه بسنده کرده اند به نيمه دردکشيده بازيگري اين بانو جاي پرسش دارد. بالاخره کدام کارگرداني خواهد آمد و اين نيمه را کنار گذاشته و نيمه اي ديگر از بيات را ارائه مي دهد؟
منبع: ماهنامه زنان