بزرگنمايي:
چه خبر - ديدني ترين فيلمهاي جنگي تاثيرگذار
در مورد جنگ جهاني دوم فيلم هاي ارزشمندي ساخته شده اند. اين ژانر جذابيت بسياري دارد . آدم دوست دارد برخي از اين فيلم ها را چندين بار تماشا کند. در ميان بهترين فيلم ها، 12 نمونه بسيار خوب که در طول تاريخ فروش بسياري داشته اند را برايتان انتخاب کرده ايم. با ما همراه باشيد.
بيشتر بدانيد : 10فيلم برتر تاريخ سينماي جنگ جهان
فرار بزرگ The Great Escape
فرار بزرگ، نام فيلمي به کارگرداني جان استرجز، محصول سال 1963 است. اين فيلم که براساس يک داستان واقعي ساخته شده است، در زمان جنگ جهاني دوم رخ مي دهد. در آن روزها گروهي از مبارزان متفقين در يک اردوگاه زندانيان در آلمان نگهداري مي شدند. با توجه به خبرهايي که از جنگ به گوش مي رسيد، به نظر نمي رسيد که اين جنگ به اين زودي ها قصد به پايان رسيدن داشته باشد، به همين دليل دسته ايي از زندانيان تصميم مي گيرند تا با حفر تونلي مخفي، از اين اردوگاه بگريزند و بقيه ماجرا.
فرار بزرگ The Great Escape
The Longest Day
جنگ جهاني دوم، سال 1944. "ژنرال دوايت د. آيزنهاور" (گريس) تصميمي حياتي ميگيرد که نيروهاي متفقين در ششم ژوئن به اروپا حمه کنند. در اين روز، بهدليل هواي نامساعد، آلمانيها انتظار هيچگونه عملياتي را ندارند. از طرف ديگر تصور ميکنند حمله به شهر بندري "دوور" انجام خواهد شد؛ نيروي هوائي دچار پراکندگي است؛... و خود "هيتلر" قرض خواب خورده و دستور داده است که کسي مزاحمش نشود. در حالي که از اعضاي نهضت مقاومت فرانسه خواسته شده سيمهاي تلگراف را قطع کنند و قطارهاي حاوي مهمات جنگي را منهدم کنند؛... و چتربازيهاي عروسکي، براي گيچ کردن دشمن، به مناطق مختلف فرود آمدهاند. سرانجام حمله به شرکت 150 هزار سرباز آغاز ميشود و متفقين در سه سرپل ساحل نورماندي نبرد را آغاز ميکنند...
The Longest Day
فيلمي پرهزينه که در آن رئيس بزرگ تمام تلاش خود را به خرج ميدهد تا عمليات نورماندي را به زندهترين و واقعي ترين شکل ممکن به تصوير در بياورد. اينجا، قهرمان واقعي نه هيچ يک از انبوه ستارگان رنگ وارنگ، بلکه خود عمليات است. کارگردان آن اندرو مارتن، کن آناکين، برنهارت ويکي و گرت آزوالد هستند. اين فيلم سياه و سفيد و 180 دقيقه است.
The Dirty Dozen
سال 1944 ارتش آمريکا قصد دارد با رخنه در پشت خطوط دشمن يکي از ستاد فرماندهي آلمان را منهدم کند. اما هيچ کس حاضر به پذيرفتن اين عمليات نيست. سرگرد ستاد که خود مردي خشن است مامور مي شود 12 نفر از کساني که متهم به اعدام هستند را تعليم دهد و همراه خود به اين ماموريت ببرد. او به متهمان قول داده است که اگر زنده بمانند حکم اعدام آنها بخشيده مي شود.
The Dirty Dozen
افراد اين گروه که همگي از افراد نا آرام ارتش هستند پس از تعاليم سخت عازم اين ماموريت مي شوند. گروه موفق مي شود ستاد را نابود کند اما فقط سرگرد و 2 نفر ديگر از گروه جان سالم بدر مي برند. کارگردان اين فيلم رابرت الدريج است و فيلنامه آن را نانالي جانسون نوشته است. از بازيگران آن بايد به لي ماروين، ارنست بورگناين، رابرت رايان، چارز برانسون، جيم براون، جان کاساوتيس، جورج کندي، ريچارد جيگل و رابرت وبر اشاره کرد. اين فيلم 150 دقيقه است.
نجات سرباز رايان Saving Private Ryan
نجات سرباز رايان، نام فيلمي جنگي محصول سال 1998 است که به کارگرداني استيون اسپيلبرگ ساخته شدهاست. داستان اين فيلم در طول نبرد نرماندي در جنگ جهاني دوم اتفاق ميافتد. 27 دقيقه آغازين فيلم که رسيدن نيروهاي متفقين به فرانسه در 6 ژوئن 1944 را نشان ميدهد، بسيار مشهور است. تام هنکس در نقش کاپيتان جان ميلر به همراه هفت سرباز ديگر مأموريت ميگيرند تا سرباز جيمز فرانسيس رايان را پيدا کنند و به خانه برگردانند. او سه برادر داشته که همگي در جنگ کشته شدهاند و به دستور فرمانده کل ارتش، رايان ميتواند به پيش مادرش بازگردد.
داستان اين فيلم در سال 1994 و زماني در ذهن رودات شکل گرفت که داشت از بناي يادبود چهار برادر کشته شده در جنگ داخلي آمريکا ديدن ميکرد. رودات تصميم گرفت تا داستاني شبيه به آنها در جنگ جهاني دوم بنويسد. او فيلمنامه را نوشت و در اختيار مارک گوردون قرار داد. نهايتاً استيون اسپيلبرگ به عنوان کارگردان انتخاب شد.
نجات سرباز رايان Saving Private Ryan
نجات سرباز رايان، با استقبال خوبي از سوي تماشاگران و منتقدين روبهرو شد. اين فيلم به صورت جهاني، 481٫8 ميليون دلار در گيشه فروش داشت که آن را به پرفروشترين فيلم سال 1998 تبديل کرد. آکادمي علوم و هنرهاي تصاوير متحرک اين فيلم را نامزد 11 جايزه اسکار کرد، از جمله اسپيلبرگ که جايزه بهترين کارگرداني را برد. نجات سرباز رايان در سال 1999، وارد شبکه ويدئويي خانگي شد که 44 ميليون دلار فروخت.
فيلم با نشان دادن سکانسي از حضور يک سرباز جنگ جهاني دوم به همراه خانوادهاش، در گورستان کشتهشدگان نبرد نرماندي، آغاز ميشود. سپس صحنه به روز 6 ژوئن 1944 (روز نبرد نرماندي) ميرود. سربازان آمريکايي براي پياده شدن در ساحل نرماندي در فرانسه (که به دست آلمانيها اشغال شدهاست) آماده ميشوند. قايقها به ساحل ميرسند و سربازها بيرون ميروند. در همان لحظات نخست ورود سربازان، آلمانيها به روي آنان آتش باز ميکنند و بسياري از سربازان کشته ميشوند. کاپيتان جان اچ. ميلر (تام هنکس) به همراه چند تن از سربازان ديگر، سعي ميکنند تا خطوط دفاعي ساحلي را بشکنند.
فهرست شيندلر Schindler`s List
فهرست شيندلر، فيلمي آمريکايي به کارگرداني استيون اسپيلبرگ، محصول سال 1993 است. فهرست شيندلر بر پايه زندگي واقعي اسکار شيندلر، صنعتگر آلماني که جان بيش از هزار لهستاني يهودي را در جريان هولوکاست نجات داد، است. فيلم بر پايهٔ کتاب «شيندلرز آرک» که برندهٔ جايزه بوکر شده، ساخته شده است. اين فيلم يکي از تاثيرگذارترين فيلمهاي تاريخ سينما محسوب ميشود و در فهرست 250 فيلم برتر سايت بانک اينترنتي اطلاعات فيلمها که در حال حاضر معتبرترين ليست سينمايي محسوب ميشود، رتبهٔ 7 را دارد. موسيقي اين فيلم ساخته جان ويليامز آهنگساز مشهور هاليوود است. در اين موسيقي ايتسحاق پرلمان يکي از مشهورترين ويولونيستهاي قرن بيستم هنرنمايي ميکند.
فهرست شيندلر Schindler`s List
فهرست شيندلر يک موفقيت تجاري با فروش 321 ميليون دلاري بود و در کنار آن توانست جوايز بسياري از جمله جايزه اسکار بهترين فيلم و جايزه اسکار بهترين کارگرداني را بدست بياورد. فهرست شيندلر اولين فيلم سياه و سفيدي است که جايزه اسکار بهترين فيلم را بعد از سال 1960 برنده شده است؛ هرچند که در ابتدا و انتهاي فيلم، صحنههايي هم به صورت رنگي پخش ميشد. بنياد فيلم آمريکا فهرست شيندلر را سومين فيلم برتر تاريخ سينما در گونهٔ حماسي، در فهرست 10 فيلم برتر در 10 ژانر خود عنوان کرد.
داستان فيلم به اين گونه است که، اسکار شيندلر که تاجري معمولي است که عضو حزب نازي ميباشد، به خاطر طبع خوشگذران و عياش خود و با توجه به دوستي بين او و مقامات رده بالاي ارتش که بيشتر به خاطر سخاوت وي است، موفق ميشود کارخانهاي را با پول يهودياني که در خفا با آنان شريک شده بخرد. سپس با توجه به همين روابط خود يهوديان را به عنوان کارگر در کارخانه اشتغال ميدهد. رفته رفته اين راه فراري براي بعضي از يهوديان ميشود که در قرنطينه ماندهاند و خطر مرگ هر لحظه آنان را تهديد ميکند. فيلم تغيير ديدگاه اسکار شيندلر را نشان ميدهد که از صبر و قدرداني يهوديان تاثير گرفته و رفته رفته خود را وقف تسهيل شرايط و زنده نگه داشتن آنان ميکند.
جوايز گلدن گلوب
• بهترين فيلم
• بهترين کارگرداني براي استيون اپيلبرگ
• بهترين فيلنامه براي استيون زايليان
جوايز اسکار
• بهترين فيلم
• بهترين کارگرداني براي استيون اپيلبرگ
• بهترين فيلنامه براي استيون زايليان
• بهترين فيلمبرداري
• بهترين تدوين
• بهترين موسيقي متن براي جان ويليامز
• بهترين کارگردان هنري
از اينجا تا ابديت From Here to Eternity
از اينجا تا ابديت، فيلمي سينمايي ساخته فرد زينمان است که در سال 1953 ميلادي ساخته شدهاست. اين فيلم بر اساس رماني به همين نام نوشتهٔ جيمز جونز تهيه شدهاست.
از اينجا تا ابديت From Here to Eternity
جوايز اسکار
• بهترين بازيگر نقش مکمل مرد
• بهترين بازيگر نقش مکمل زن
• بهترين فيلمبرداري سياه و سفيد
• بهترين کارگرداني
• بهترين تدوين
• بهترين عکس
• بهترين نمايشنامه
• بهترين صدا برداري
• بهترين بازيگر نقش اول مرد
• بهترين بازيگر نقش اول مرد
• بهترين بازيگر نقش اول زن
• بهترين طراحي لباس
نامههايي از ايوجيما Letters from Iwo Jima
نامههايي از ايوجيما، نام فيلم درام جنگي به کارگرداني کلينت ايستوود در سال 2006 است. اين فيلم دنباله فيلم پرچمهاي پدران ما در همين سال است که البته در نظر سنجيها نمرات بهتري دريافت کردهاست. فيلم به طور کامل به زبان ژاپني تهيه شدهاست. چون اين دنباله سازي موفق دقيقاً همان داستان پرچمهاي پدران ما را از ديد ژاپن روايت ميکند.
نامههايي از ايوجيما Letters from Iwo Jima
اين فيلم در جوايز اسکار نامزد 4 اسکار بود که فقط بهترين ويرايش صدا را برد. نامههايي از ايو جيما در همه جشنوارههاي فيلم برلين، BFCA Critics` Choice Awards، جشنواره شيکاگو، دالاس فورت و گلدن گلوب جايزه بهترين فيلم خارجي زبان را دريافت کرد.
پل رودخانه کواي The Bridge on the River Kwai
پل رودخانه کواي، نام يک فيلم بريتانيايي به کارگرداني ديويد لين است. اين فيلم که داستاني در ارتباط با جنگ جهاني دوم دارد در سال 1957 بر پايه رمان «پلي بر روي رودخانه کواي» اثر پير بول ساختهشده است. اين فيلم برنده جايزه اسکار بهترين فيلم در سال 1957 شد. هنرپيشگان برجستهاي همچون ويليام هولدن، الک گينس و جک هاوکينز در اين فيلم بازي کردهاند.
پل رودخانه کواي The Bridge on the River Kwai
پل رودخانه کواي اثري داستاني است، اما در بخشي از آن، تصاويري از احداث راهآهن برمه در سالهاي 1942-43 بهکار گرفته شدهاست. در سال 1997 اين فيلم به عنوان اثري فرهنگي، تاريخي، يا داراي اهميت هنري شناخته شد و براي ثبت و نگهداري در دفتر فهرست فيلم ملي کتابخانه ملي کنگره آمريکا برگزيده شد.
جوايز اسکار
• بهترين فيلم - سام اشپيگل
• بهترين کارگردان - ديويد لين
• بهترين بازيگر نقش اول مرد - الک گينس
• بهترين فيلمنامه - مايکل ويلسون، کارل فورمن، پير بول
• بهترين موسيقي درام و يا کمدي - مالکوم آرنولد
• بهترين تدوين - پيتر تيلور
• بهترين فيلمبرداري - جک هيلدايرد
جوايز بفتا
• بهترين فيلم بريتانيايي - ديويد لين، سام اشپيگل
• بهترين فيلم - ديويد لين، سام اشپيگل
• بهترين بازيگر مرد بريتانيايي - الک گينس
جوايز گلدن گلوب
• بهترين فيلم درام - ديويد لين، سام اشپيگل
• بهترين کارگردان - ديويد لين
• بهترين بازيگر مرد فيلم درام - الک گينس
جايزههاي ديگر
• جوايز انجمن منتقدان فيلم نيويورک - براي بهترين فيلم
• جايزه انجمن کارگردانان آمريکا - براي دستاورد کارگرداني (ديويد لين و دستياران)
• جوايز انجمن منتقدان فيلم نيويورک - بهترين کارگردان (ديويد لين)
• جوايز انجمن منتقدان فيلم نيويورک - بهترين بازيگر نقش اول مرد (الک گينس)
تهاجم آردِن Battle of the Bulge
فيلم تهاجم آردِن، 167 دقيقه اي و به زبان انگليسي است. اين فيلم به کارگرداني «من آناکين» در اسپانيا ساخته شده است. برخلاف بيشتر فيلم هاي جنگ جهاني دوم، اين فيلم در جبهه جنگ روي نمي دهد و به حوادث پس از پيروزي نيروهاي متفقين مي پردازد. تهاجم آردِن آخرين تلاش گسترده آلمان نازي براي جلوگيري از تهاجم ارتش آمريکا و ارتش شوروي به آلمان در جنگ جهاني دوم است.
تهاجم آردِن Battle of the Bulge
اين نبرد در ابتدا با شکستن جبهه متفقين در غرب و تسخير آنتورپ و قطع تدارکات همراه بود. فيلد مارشال فون روندشتات از شمال لوکزامبورگ و منطقه آردن بلژيک بطوري شگفتانگيز به قلب مواضع متفقين حمله کرد و تلفات سنگيني بر ارتش دوازدهم آمريکا وارد آورد. در آن روز برنارد لاو مونتگومري فرمانده جبهه شمالي و عمر برادلي فرمانده جنوب بود. هماهنگي اين دو نيرو سبب شکست دشمن شد. واحد محاصره شده آمريکايي در باستوني نيز در برابر حملات آلمان پايداري کرد و حمله را از سر گذرانيد. با وجود برف سنگيني که باريده بود، متفقين در 3 ژانويه 1945م دست به ضد حمله زدند و تا 16 ژانويه منطقه را از نازيها پاکسازي کردند.
هدف اوليه ارتش آلمان تصرف شهر اسپا بود که مرکز تدارکاتي و انبار سوخت آمريکائيها بود و ميليونها ليتر بنزين در آن ذخيره گرديده بود. ارتش آلمان از حيث سوخت و بنزين به شدت در مضيقه قرار داشت. اما مقاومت جدي نيروهاي آمريکائي در قسمتهاي شمالي و جنوبي رخنه ارتش آلمان يعني در مونشو و باستوني ارتش آلمان را متوقف نمود.
خط باريک سرخ The Thin Red Line
فيلم خط باريک سرخ شايد يکي از درون گرا ترين و معناگرا ترين فيلمهاي جنگي موفق تاريخ سينما باشد. که داستانش در جريا عمليات بزرگ گودال کانال در سال 1942 رخ ميدهد. سرباز، سربازي که تا ساعاتي ديگر وارد نبردي خونين و مرگبار مي شود تا چه حد استرس و فشار در خود حس مي کند تا چه حد به مرگ مي انديشد به داشته هايش به اشتباهاتي که در طول زندگي اش انجام داده به کساني که بيشتر از هرچيزي در دنيا به آنان عشق مي ورزد با فکر کردن به اين گونه مسائل آن هم ساعاتي قبل از شروع نبرد چگونه باز هم مي تواند قدم بر ميدان نبرد بگذارد؟ با انديشيدن به پدر و مادرش به همسر و فرزندانش چگونه مي تواند شجاعت خود را حفظ کرده و در ميدان جنگ اسلحه به دست گيرد و به مصاف مرگ رود.
خط باريک سرخ The Thin Red Line
شايد در اين لحظات زمان خيلي سرعت گيرد و ساعات قبل از نبرد به تندي به دقايق قبل از نبرد تبديل گردد و استرس و اضطراب سربازان به اوج خود رسد. صدها سرباز آمريکايي بر روي عرشه يک ناو جنگي آماده سوار شدن بر قايق هاي نفربر هستند تا به وسيله ي آن خود را به ساحل جزيره اي که تحت اشغال ژاپني ها است برسانند. در واپسين ساعات حضورشان در ناو جنگي با استرس و افکار پريشان دست و پنجه نرم کرده اند و اکثرا خود را اصلاح کردند و مسواک زدند و پوتين هايشان را واکس زدند تا اگر کشته شدند با ظاهري آراسته به دنيايي ديگر روند!
قايقهاي نفربر سربازان را به سمت جزيره اي زيبا مي برند همه چيز ساکت و آرام است ولي در دل و ذهن سربازان بلوايي به پاست هر لحظه ممکن است توپخانه ي مستقر در جزيره و يا هواپيماهايي ژاپني به قايق ها حمله کنند. سربازان آرام و قرار ندارند برخي دعا مي کنند برخي عکس نامزد خود را شايد براي آخرين بار نگاه مي کنند برخي بالا مي آورند ولي سربازان به ساحل جزيره مي رسند و باز هم اتفاق خاصي نمي افتد گويا ژاپني ها جزيره را ترک کرده اند.
In Harm`s Way
يک افسر نيروي دريايي بعد از «بندر مرواريد» مورد مواخذه قرار مي گيرد که اخيرا به درياسالار ارتقا درجه پيدا کرده بود و شانس دومي براي مقابله با ژاپني ها به او داده مي شود …
In Harm`s Way
دُمقرمزها Red Tails
دُمقرمزها، يک فيلم جنگي آمريکايي محصول سال 2012 است. کارگردان اين فيلم جورج لوکاس است و توسط استوديوي لوکاس فيلم تهيه شدهاست. جرج لوکاس خالق مجموعه جنگ ستارگان و اينديانا جونز است. توزيعکننده فيلم دمقرمزها فاکس قرن بيستم است. کوبا گودينگ جونيور و ترنس هاوارد از هنرپيشگان آن هستند.
دُمقرمزها Red Tails
اين فيلم درباره خلبانان سياهپوست نيروي هوايي آمريکا به نام «دمقرمزها» در در جنگ جهاني دوم است. در اين فيلم دو خلبان سياهپوست از اين گروه با بازي ترنس هاوارد و کوبا گودينگ جونيور، حين خدمت در ايتاليا با تبعيض و جداسازي نژادي روبهرو هستند. نام فيلم از رنگ قرمزي که اين خلبانان به دم هواپيمايشان ميزدند گرفته شده و بيشتر فيلمبرداري آن در پراگ انجام شدهاست.
بيشتر بدانيد : غمگينترين فيلمهاي تاريخ سينما +عکس (قسمت2)
بيشتر بدانيد : ديدنيترين فيلمهاي سينماي جنگ
بيشتر بدانيد : جنجال برانگيزترين فيلمهاي تاريخ سينما!! (+عکس)
منبع: زندگي ايده آل