بزرگنمايي:
چه خبر - بزرگ شدن مايسي ويليامز و سوفي ترنر با «بازي تاج و تخت»
يکي از اولين اتفاقات غيرقابل توضيح «بازي تاج و تخت» بسيار دوست داشتني و خوشايند بود. از لحظهاي که مايسي ويليامز 12 ساله هنگام تمرين ديالوگ هايش در سال 2009 و در نقش يکي از خواهران استرک توجه سوفي ترنر 13 ساله را به خود جلب کرد، رابطهاي که بين اين دو شکل گرفت بسيار عميق و بدون ذرهاي تشکيک و بدگماني بود.
بيشتر بدانيد : نکات جالب از زندگي سوفي ترنر بازيگر نقش «سانسا استارک» + عکس کودکي
بيشتر بدانيد : ميسي ويليامز از آخرين صحنه بازي اش در «تاج و تخت» مي گويد
سريال «بازي تاج و تخت» Game of Thrones
انواع مختلفي از نمايشها و داستانهاي ماوراء الطبيعي در سريال «بازي تاج و تخت» (Game of Thrones) به تصوير کشيده شده که بسياري از آنها ناخوشايند بوده اند، سريالي که هشتمين و آخرين فصل آن اواخر ماه کنوني منتشر خواهد شد؛ از بازگشت به زندگي و سفر در زمان تا ارتشي بزرگ از مردگان، اژدهاي زامبي و ملکهاي مقاوم در برابر آتش. اما يکي از اولين اتفاقات غيرقابل توضيح «بازي تاج و تخت» بسيار دوست داشتني و خوشايند بود. از لحظهاي که مايسي ويليامز 12 ساله هنگام تمرين ديالوگ هايش در سال 2009 و در نقش يکي از خواهران استرک توجه سوفي ترنر 13 ساله را به خود جلب کرد، رابطهاي که بين اين دو شکل گرفت بسيار عميق و بدون ذرهاي تشکيک و بدگماني بود. ترنر که اکنون 23 سال دارد در اين باره چنين ميگويد: «از همان لحظه به بعد ما بهترين دوستان يکديگر شده ايم».
ويليامز نيز که اکنون 21 سال دارد در مورد رابطه خود با ترنر چنين ميگويد:
«فکر ميکردم سوفي بامزهترين چيزي است که تا آن زمان ديده بودم. ميدانم که چرا تمرين ديالوگها براي برقراري رابطه و شيمي را انجام ميدهند، زيرا وقتي اين رابطه درست برقرار شود بسيار خوب خواهد بود. مثلاً اينکه ما اکنون بهترين دوستان هستيم و آنها سالها قبل ميتوانستند اين پتانسيل را در ما ببينند و بايد يک جادوي واقعي بوده باشد که ببينيم اين دو دختر بهترين اوقات را کنار هم گذرانده اند».
مايسي ويليامز و سوفي ترنر
حتي در مواجهه با تست بازيگري که ميتوانست سرنوشت آنها را تغيير دهد، نينا گلد، مسئول انتخاب بازيگران سريال درباره اين دو ميگويد: «آن روز همه جا صداي خنده شنيده ميشد. مايسي مثل يک روح پير در يک کالبد بسيار کوچک بود. درست مانند شخصيت آريا. سوفي بيشتر يک دختر کوچولو بود که البته ديگر نيست».
آن سال اولين مهماني عوامل «بازي تاج و تخت» پس از پايان فيلم برداري اپيزود آزمايشي در بلفاست، ايرلند بود، اپيزودي که البته هيچگاه منتشر نشد. ديويد بنياف و دي بي ويز خيلي به موقع متوجه شدند که اين اپيزود بسيار بهم ريخته و دنبال کردن آن براي تماشاگر دشوار است. آنها بازيگران چندين نقش اصلي را تغيير داده و صحنهها را از نو فيلم برداري کردند و بدين ترتيب سريال را نجات دادند. ترنر و ويليامز که از جوانترين بازيگران سريال بودند اولين کساني بودند که حس کردند يک جاي کار ميلنگد. آنطور که بنياف و ويز به ياد ميآورند، اين دو دختر در اولين مهماني «بازي تاج و تخت» احساس درماندگي و ناآرامي ميکردند: «به ياد داريم که هر دوي آنها گريه کرده و يکديگر را بغل کرده بودند، زيرا آنها بعد از تنها چند هفته کوتاه به شدت عاشق يکديگر شده بودند و از اين بيم داشتند که شايد ديگر هيچگاه يکديگر را نبينند، زيرا سريال مورد توجه قرار نميگرفت. ترسي که ممکن بود به واقعيت بدل شود. اما ما بسيار خوشحاليم که شرايط آنگونه پيش نرفت و اينکه اين دو توانستند تمام اين سالها را کنار همديگر و کنار ما باقي بمانند».
پشت صحنه سريال بازي تاج و تخت
در اواخر داستان فصل اول «بازي تاج و تخت» زندگي استارکها به يکباره زير و رو ميشود وقتي که درگيريهاي خانوادههاي بانفوذ به دستگيري پدر خانواده- ادارد استارک (شان بين)، مردي بيش از حد نجيب در محاصره انبوهي از افعي ها- با اتهامات واهي منجر شده و خيلي زود با گردن زدنش به يتيمي و آوارگي فرزندان خانواده استارک منتهي ميشود. آريا مجبور ميشود خود را مخفي کند و در لباس و هيبت يک پسر براي انتقام نقشه بکشد در حالي که سانسا به عقد هيولايي به نام جافري در مقام پادشاه جديد در ميآيد. اين دو دختر در يک تنهايي اندوه آور و بدون هيچ حمايتي به دست باد حوادث سپرده ميشوند و در يک پيچش داستاني که همواره مرکزيت احساسي و عاطفي داستان بوده از معصوميت مطلق به اوج تاريکي ميرسند.
بعد از آن، ترنر و ويليامز هيچ شانسي براي گرفتن سکانسهايي در کنار يکديگر پيدا نکردند تا اينکه شخصيتهاي آنها در فصل هفتم و در سال 2016 به يکديگر پيوستند. ترنر ميگويد: «کار کردن با ما مثل کابوس بود. وقتي که با بهترين دوست خود کار ميکنيد هيچ کاري از شما ساخته نخواهد بود. هر بار که سعي ميکرديم در مورد چيزي جدي باشيم اين کار برايمان به سختترين کار جهان تبديل ميشد. فکر ميکنم که آنها از اينکه ما را در يک سکانس قرار دادند پشيمان بودند. خيلي سخت بود».
مايسي ويليامز و سوفي ترنر بازيگران سريال بازي تاج و تخت
در تابستان سال 1991، يک نويسنده رمان که به نويسندگي سريالهاي تلويزيوني متوسط روي آورده بود، سيستم تايپ MS-DOS از مد افتاده اش را راه انداخت و آماده شد که دنيايي جديد را بسازد. جرج آر آر مارتين در آن زمان 42 سال سن داشت و به تازگي از نوشتن سناريو سريال «ديو و دلبر» (Beauty and the Beast) براي شبکه CBS خلاص شده بود. در آن دوران يک دهه از نويسندگي مارتين در حوزه علمي تخيلي، وحشت و فانتزي ميگذشت، اما نوشتههاي او سودآور نبود. قرار بود که يک بار ديگر در حوزه رمانهاي علمي تخيلي با شکست مواجه شود، اما سکانسي از يک داستان متفاوت به نحوي به ذهن او خطور کرد: پسربچههايي که توله گرگهايي يتيم را در يک توده برف خون آلود پيدا ميکنند.
اين اولين نگاه او به مردان خانواده استارک بود، خانداني در مرکز داستان سري کتابهاي «نغمهاي از يخ و آتش» (A Song of Ice and Fire) از مارتين و بعد از آن جاه طلبانهترين سريال تاريخ تلويزيون. اما مارتين ميدانست که اين خانواده کامل نيست. 28 سال بعد و در حالي که او در دفتر کار خود در سانتا فه، نيومکزيکو نشسته و روي ششمين سري کتابهاي خود کار ميکند و در حالي که هنوز از همان سيستم تايپ قديمي اش استفاده ميکند ميگويد: «مي خواستم تعدادي دختر نيز باشند».
سريال بازي تاج و تخت
زماني که سير داستاني او به وينترفل-قلعه نظامي برف گرفتهاي که استارکها آن را خانه خود ميخوانند- ميرسد، مارتين «دو خواهري را ساخته که خيلي خيلي با هم فرق داشتند». مارتين اين داستان را در دنيايي ساخته که نفس اژدها سلاحي براي کشتار گسترده است و وايت واکرهاي ناميرا تهديدي براي تمدن و بشريت محسوب ميشوند. اما او عناصر کمتر فانتزي خود را از روي اروپاي قرون وسطي مدلسازي کرده است، نقشهاي محدود براي زناني که تعداد زيادي از آنها در سريال حضور دارند. مارتين ميگويد: «دوران قرون وسطي بسيار مردسالارانه بود. ميدانم که قرون وسطي صدها سال طول کشيده و در کشورهايي بسيار متفاوت رخ داده بود، اما به طور کلي زنان حقوق زيادي نداشتند و از آنها براي اتحادهايي از طريق ازدواج استفاده ميشد. البته منظورم زنان خانوادههاي نجيب زاده است وگرنه زنان کشاورز که حقوق بسيار کمتري داشتند. وقتي که در ابتداي داستان و سريال با سانسا روبرو ميشويم او خوشحال است، شخصيتي از خود راضي که ساکن يک دنياي صومعهاي و پرآشوب است، پرنسس ديزني که سرنوشت او را در درياي وحشت رها ميسازد».
ترنر ميگويد: «او از همان ابتدا دنيا را از لنز شيشههايي به رنگ گل رُز ميبيند. او به جايگاه خانواده سلطنتي کاملاً بي توجه است. درست مانند طرفداران جاستين بيبر که نميدانند بيبر تاريکيهايي نيز دارد. ديويد و دان همواره به من ميگفتند به جافري به چشم بيبر نگاه کن و آن زندگي را تصور کن».
سوفي ترنر و مايسي ويليامز در کنار يکديگر
از همان ابتدا آريا قرار بود کاملاً متفاوت از خواهرش باشد. آنطور که مارتين ميگويد: «دختري که نسبت به نقشهايي که به درون آنها هل داده ميشود اوقات تلخي ميکند، نميخواهد دوزندگي کند و ميخواهد جنگيدن با شمشير را ياد بگيرد... دوست دارد شکار کند و در گل و لاي کشتي بگيرد. بسياري از زناني که من ميشناسم جنبهاي از شخصيت آريا را داشتند، به خصوص در دهه 60 و 70 که من جوان بودم». ويليامز اکنون يک زن جوان آزاد است با شور و شوق جواني که خيلي سريع به اطرافيانش منتقل ميشود. او عاشق «بازي تاج و تخت» است، اما اين سريال نيمي از زندگي اش او را به خود متعهد ساخته بود: «چيزي که بيش از همه مرا در مورد پايان سريال تحت تاثير قرار ميدهد پايان خود سريال نيست. شبيه اين است که ديگر آزاد شده ام. ديگر هر کاري بخواهم ميتوانم انجام دهم. شبيه لحظهاي است که بتوانيد به طور واقعي از هر چيزي که سخت براي آن تلاش کرده ايد لذت ببريد. اين شش ماه آخر من اين کار را کرده ام. من ساعت 8 شب از خانه خارج شده و 8 شب روز بعد برگشته ام. در هر مهماني حضور داشتيم و همزمان انگار در هيچ مهماني نبوديم».
او به خوبي شخصيت آريا را به تصوير کشيده، غم پس از حادثهاي دردناک در شخصيت او موج ميزند و ظرفيتي که براي خشونت در او ديده ميشود به نحوي که شايد بتوان گفت تعداد کساني که توسط آريا کشته شده اند بيش از هر شخصيت اصلي ديگري در سريال باشد. ويليامز ميگويد: «از بسياري از احساساتي که در زندگي واقعي ام داشتم الهام گرفتم و مردم چيزي از گذشته من نميدانند. احساس آزاد کنندهاي است که تمامي اين احساسات را در محيطي امن تجربه کنيد. به نظر خودم برايم بسيار مفيد بود که در سن 12 يا 13 سالگي رفتارهاي ديوانه وار از خودم نشان دهم و سپس به خانه رفته و بگويم اوه چه روز خوبي بود». مايسي ويليامز زماني وارد اين نقش شد که هنوز هيچ تصميمي براي بازيگر شدن نگرفته بود. او ميخواست رقصنده شود، اما توسط يک ايجنت به تيم انتخاب بازيگران سريال «بازي تاج و تخت» معرفي شد، اما اکنون در چندين فيلم بزرگ ديگر نيز تجربه بازيگري دارد.
بازيگران سريال بازي تاج و تخت، مايسي ويليامز و سوفي ترنر
سوفي ترنر شخصيت بسيار احساسي دارد و حس عميق همدردي در تمام حرکات او ديده ميشود. او ميگويد که شبهاي زيادي در رختخواب براي شخصيت سانسا گريه کرده و براي سرنوشت سانسا در دست برخي از بدترين مردان هر دنيايي موي اشک ريخته است، هرچند ترنر دنياي واقعي بسيار باهوشتر از سانساي «بازي تاج و تخت» است. رنجها و مشقتهاي سانسا در فصل پنجم به اوج خود رسيد، زماني که او مجبور شد با رمزي بولتون هيولا صفت ازدواج کند. در شب ازدواجشان، رمزي در برابر شخصيت ديگري از خانواده استارک به سانسا تجاوز ميکند که شايد بحث برانگيزترين سکانس سريال در طول هفت فصل گذشته بوده باشد. اين سکانس بسيار متفاوت از هر يک از ديگر سکانسهاي خشونت جنسي در سريال است که براي بسياري غير قابل تحمل بود و انتقاداتي را در پي داشت.
ترنر اين انتقادات را از قبل پيش بيني کرده بود، اما با آنها مخالف است: «به نظر من واکنشهاي منفي اشتباه بود، زيرا اين اتفاقات رخ داده است. نميتوانستيم اين موضوع را ناديده گرفته و در سريالي که همه اش در مورد قدرت است از آن حرفي نزنيم و اين يک راه بسيار تاثيرگذار براي نشان دادن اين است که روي کسي قدرت داريد». او در مورد سکانس کشته شدن رمزي بولتن- زنده زنده خورده شدن توسط سگهاي وحشي خودش- ميگويد: «اين سکانس باعث شد که داستان بسيار هيجان انگيز شود. کشتن او توسط سگ ها، راضي کنندهترين صحنه بود. اين صحنه مرا بسيار احساساتي کرده بود، زيرا مدت زمان زيادي صبر کردم تا او در مقابل افرادي بايستد که در حق او بدي کرده بودند».
وي در ادامه ميگويد: «در ابتدا به مايسي حسودي ام ميشد، زيرا او ميتوانست آن همه صحنههاي مبارزه با شمشير را داشته و سرسخت باشد و من هم به خودم ميگفتم که ميدانم شخصيتم بسيار قدرتمند است. سانسا بهتر از آريا خود را با شرايط وفق ميدهد. اگر آريا همان ابتدا در شرايط سانسا قرار داشت حتماً سر خود را به باد ميداد؛ و اگر سانسا در شرايط آريا بود حتماً تا سرحد مرگ مورد اذيت و آزار قرار ميگرفت. آهسته بودن شرايط بسيار دردناک بود، اما همين موضوع باعث راضي کننده بودن داستان در نهايت حد ممکن آن شد. خوشحالم که اکنون او به قدرت واقعي خود رسيده است».
مايسي ويليامز در سريال بازي تاج و تخت
هر اتفاقي که بيفتد، دستکم ما در نهايت سانسا و آريا استارک را بار ديگر، هر چند براي مدتي کوتاه، در کنار هم و در خانه امن شان خواهيم ديد. ترنر که اکنون يکي از جملات مشهور سريال با عنوان «دسته زنده ميماند» (The Pack Survives) را روي بدن خود خالکوبي کرده ميگويد: «در تمام طول سريال تنها چيزي که سانسا براي آن زنده مانده خانواده اش بوده است. قدرت خانواده و اتحاد چنان قوي است که ميتواند افراد را زنده نگهدارد. اين بزرگترين چيزي است که از سريال ياد گرفتم: خانواده همه چيز است». سپس لبخند زنان ميگويد: «فکر کنم بابا استارک بسيار به ما افتخار خواهد کرد».
پخش فصل هشتم و پاياني سريال «بازي تاج و تخت» از 25 فروردين آغاز شده و پس از 6 هفته و 6 اپيزود نفسگير بايد با سانسا و آريا و ديگر شخصيتهاي دوست داشتني اين سريال براي هميشه خداحافظي کنيم.
بيشتر بدانيد : ميسي ويليامز و برادران استارک در زندگي واقعي بهم پيوستند! + عکس
بيشتر بدانيد : سوفي ترنر دليل نامزد شدنش با جو جوناس در 21 سالگي را توضيح داد
بيشتر بدانيد : بازيگران «بازي تاج و تخت» در زندگي واقعي چه شکلي هستند؟! + عکس (1)
بيشتر بدانيد : رازهاي زندگي شخصي بازيگران سريال «بازي تاج و تخت»
بيشتر بدانيد : ابراز علاقه ميسي ويليامز بازيگر بازي تاج و تخت به ايران+ عکس
منبع: زندگي ايده آل