بزرگنمايي:
چه خبر - آثار خاص و پيچيده سينماي ايران
تاريخ سينماي ايران مملو است از آثار درخشان، اما در فاصله اين سالها بسياري از علاقهمندان سينما دورنمايي از آثار خاص و پيچيده سينماي ايران چه به لحاظ فرمي و چه به لحاظ مفهومي ندارند. اين يک منوي 10 فيلمي است براي علاقهمندان جدي سينما. براي کساني که سينما را به شکلي خاص پيگيري ميکنند.
بيشتر بدانيد : معرفي 50 اثر برتر سينماي جهان در دهه گذشته
پرده آخر- 1369
اين فيلم روانکاوانه و مرموز واروژ کريم مسيحي را ببينيد. پر از ايجاز و زيبايي و فن سينما و مهمتر از همه کلکسيوني از بازيهاي درخشان به خصوص هنرنمايي شگفت انگيز سعيد پورصميمي که يکي از زيباترين بازيهاي تاريخ سينماي ايران را به يادگار ميگذارد. برنده 8 سيمرغ بلورين از جشنواره نهم. نقطه ضعف پرده آخر شايد انتهايش باشد. پايان فيلم بيش از حد به سمت پيام حرکت کرده است و بار دراماتيک فيلم را به مقصد نميرساند.
داستان فيلم پرده آخر:
ماجرا در اواخر دوره پهلوي اول ميگذرد. در خانهاي اشرافي. با مرگ «حسام ميرزا رفيع الملک»، ميراث خاندان رفيع الملک به همسرش «فروغ الزمان» ميرسد که سال هاست در خارج از کشور زندگي ميکرده و حالا در راه بازگشت به کشور است. اما خواهر و برادر حسام ميرزا، يعني «تاج الملوک» و «کامران ميرزا»، با طرح نقشه اي، سعي در تصاحب مجدد ميراث خانوادگي دارند. نقشه توطئه اين است که با اجراي نمايشي که «کامران ميرزا» نوشته، ثابت کنند «فروغ الزمان» مجنون است و احتمالا بعدا او را از سر راه بردارند. کامران ميرزا يک گروه نمايشي دوره گرد را به عنوان خدمه خانه استخدام ميکند تا طبق نقشه او، فروغ را به سمت جنون سوق دهند. با بازگشت فروغ، نقشه آغاز ميشود و فروغ خود را در فضايي ماليخوليايي مييابد و مرز ميان واقعيت و کابوس را گم ميکند. او به سربازرس رکني رجوع ميکند که همکلاسي کامران ميرزا بوده است. ادعاهاي اوليه فروغ رد ميشوند، اما در نهايت سربازرس رکني سرنخهاي مشکوکي پيدا ميکند.
فريماه فرجامي و داريوش ارجمند در فيلم پرده آخر
بازيگران فيلم پرده آخر:
داريوش ارجمند، فريماه فرجامي، نيکو خردمند، سعيد پورصميمي، ماهايا پطروسيان...
شوکران - 1378
ملودرام درخشان و ميخکوب کننده بهروز افخمي. با داستاني پر پيچ و خم و بازيهاي بسيار عالي از فريبرز عرب نيا و هديه تهراني. اين هشدار را بدهيم که فيلم در انتها به شدت شما را متاثر ميکند، اما تصاوير و داستان فيلم همان چيزي است که از سينما انتظار داريد.
حاشيه هاي فيلم شوکران :
فيلم در جشنواره فجر به نمايش در نيامد و در اکران عمومي هم با اعتراضات پرستارها و البته فمينيستها روبه رو شد.
داستان فيلم شوکران :
مهندس خاکپور که قرار است معاون وزير شود، طي حادثهاي ساختگي مصدوم و به بيمارستان دي در تهران منتقل ميشود. دوست او مهندس محمود بصيرت از زنجان براي ملاقات وي به تهران ميآيد و با پرستار بيمارستان، سيما رياحي، آشنا ميشود. مرد که زندگي خانوادگي آرامي را در کنار همسرش ترانه و دو فرزندش دارد به سيما علاقهمند شده و او را صيغه خود ميکند، اما به مرور زمان رابطه آنها دستخوش تغيير شده و اتفاقات ناخوشايندي را براي هر دويشان ايجاد ميکند. محمود دچار عذاب وجدان ميشود و به علاوه سرزنش مهندس خاکپور روي او اثر ميگذارد و از اين رو در صدد اتمام رابطه با سيما بر ميآيد؛ اين در حالي اتفاق ميافتند که سيما به محمود علاقهمند شده و براي جلب عشق او چادر سر ميکند، غذاي خانگي ميپزد و حتي از محمود درخواست ميکند که به او نماز خواندن ياد دهد.
هديه تهراني و فريبرز عرب نيا در شوکران
اما محمود در ترک سيما مصمم است و وقتي سيما به خانه ميآيد تا با او شام بخورد با دسته گلي از محمود در کنار سکههاي معهود در مهريه اش مواجه ميشود و در نهايت پيغام تلفني محمود مبني بر اينکه ديگر تمايلي به ادامه ارتباط با او را ندارد او را از ماجرا آگاه ميکند.
بيشتر بدانيد : هديه تهراني, از اوج جذابيت تا صورتي خشکيده با چشماني گودافتاده + تصاوير
باد ما را خواهد برد - 1379
اين فيلم زيباي کيارستمي فرصت اکران پيدا نکرد، اما به نظر من کاملترين اثر کيارستمي است. پر از ملاحت روايي و شخصيت پردازيهاي ميني مال و تصاوير مبهوت کننده. فيلم جايزه ويژه هيات داوران جشنواره ونيز در سال 1999 را به خود اختصاص داد.
داستان فيلم باد ما را خواهد برد:
بهزاد، کيوان، علي و جهان که اعضاي يک گروه فيلمسازي هستند براي ساخت فيلمي با موضوع مراسم سوگواري محلي از تهران به روستاهاي کردنشين سياه دره و شاهپور آباد در بخش دينور، دهستان حر در کرمانشاه ميروند و در انتظار مرگ پيرزني در حال احتضار ميمانند. آنها براي شخصي به نام خانم گودرزي کار ميکنند. روستاييان تصور ميکنند که آنها براي يافتن گنج آمده اند و بهزاد، تنها عضو گروه که چهره اش ديده ميش ود نيز بدش نميآيد که مردم چنين تصوري داشته باشند. تنها چيزي که در او و دوستانش ديده ميشود، حالتي از انتظار براي رخ دادن يک حادثه است.
فيلم اکران نشده کيارستمي: باد ما را خواهد برد
گاهي او از پشت بامها، خود را به کنار خانه پيرزني ميرساند که در آستانه مرگ است و فرزندانش در آنجا جمع شده اند و اندوهگين و منتظرند و گاهي نيز براي صحبت کردن با تلفن همراه، ناچار است به گورستان روستا که روي قله تپه مجاور قرار دارد برود. در آنجا، جواني در حال حفر يک گودال است. سرانجام، در حالي که به نظر ميرسد همراهان بهزاد از انتظار خسته شده و رفته اند، با ريزش گودال، جوان حفار زخمي ميشود و پيرزن روستايي هم زنده ميماند، اما حالا بهزاد که يک مرد جوان شهري است، در اين روستاي دورافتاده به درک تازهاي از فلسفه تولد و زندگي دست يافته است.
درخت گلابي -1376
فيلم تغزلي و زيباي داريوش مهرجويي بر مبناي نوول گلي ترقي با همين نام پر از حس نوستالژي و طعم از ياد رفته نوجواني. پر از شيطنت و عشق و حسرت.
گلشيفته فراهاني در فيلم درخت گلابي
درخت گلابي از کاملترين و بهترين فيلمهاي مهرجويي است. محمود نويسندهاي است که براي نوشتن باقيمانده کتاب جديد خود در پي يک کم کاري طولاني، به باغ پدري خود در دماوند پناه آورده است. اما در باغ درخت گلابي قديمي که براي محمود سرشار از خاطره است ميوه نداده و باغبانان از او ميخواهند که در مراسمي آييني براي ترساندن درخت و به بار نشستن دوباره آن شرکت کند و محمود ميپذيرد و در اين بين او به مرور خاطرات نوجواني خود ميپردازد، زماني که شيفته دختر عمه اش بوده و با اينکه دختر از او بزرگتر است به او ابراز عشق ميکند و برايش اشعار عاشقانه ميگويد و با او ساعتها در باغ به اجراي نمايشنامههاي مختلف ميپردازد، چرا که هر دو به ادبيات علاقه مندند، اما روزي دختر براي خداحافظي ميآيد، چون قصد دارد نزد پدرش که خارج از کشور است برود و محمود از او ميخواهد که صبر کند و دختر ميپذيرد، اما سالها بعد که محمود وارد جريانات سياسي ميشود نامههاي دختر را پاسخ نميدهد و رفتنش را به تاريخي بعد موکول ميکند تا اينکه بر اثر فعاليتهاي سياسي به زندان ميافتد و آنجا با ديدن يکي از اقوام دختر خبر فوت او را دريافت ميکند. محمود حالا در آستانه شصت سالگي همانند درخت گلابي که هنوز بوي کفشهاي کتاني ميم را ميدهد بي بار شده و نميتواند کتاب آخرش را تمام کند.
بيشتر بدانيد : 4 فيلم مهرجويي در فهرست بهترينهاي سه دهه
کاغذ بي خط. 1380
فيلم شگفت انگيز ناصر تقوايي که با سوء برداشتهاي مختلفي روبه رو شد. فيلم در سال 1380 ساخته شد. در انتهاي دوره اول دولت اصلاحات و خاطرات تلخ قتلهاي زنجيرهاي با بازيهاي خوب از هديه تهراني و خسرو شکيبايي. داستان اين فيلم از يک صبح پاييزي در ساعت 7 شروع ميشود.
خسرو شکيبايي و هديه تهراني در فيلم کاغذ بي خط
جهانگير (خسرو شکيبايي)، رؤيا (هديه تهراني) و دو فرزندشان شنگول (هانيه مرادي) و منگول (آرين مطلبي)، اعضاي خانوادهاي چهارنفره هستند که زندگياي معمولي را سپري ميکنند، اما در اين بين، رؤيا موقعيتي متمايز دارد، از اين حيث که دائم در حال خيالبافي و داستانسرايي است. جهانگير با مشاهده علاقه زياد همسرش به داستان پردازي، به او پيشنهاد ميدهد که به آموزشگاه داستان نويسي برود و به شکل آکادميک اين جريان را دنبال کند. رؤيا در کلاس فيلمنامه نويسي مدرسه باغ فردوس ثبت نام ميکند و استادش (جمشيد مشايخي) به او توصيه ميکند که براي نوشتن، از نکات رايج زندگي واقعي خودش بهره ببرد. رؤيا هم چنين ميکند، ولي چنان درگير اين فرايند ميش ود که اعتراض جهانگير را بر ميانگيزد. تشنجهاي جاري امکان نوشتن در منزل را از رؤيا ميگيرد و براي همين راهي خانه مادرش (جميله شيخي) ميشود تا نوشتن فيلمنامه را به اتمام برساند. پس از به انجام رساندن آن به خانه باز ميگردد، در حالي که وضعيت آن به شدت درهم ريخته و آشفته است.
زماني که رؤيا مشغول نظافت منزل است، جهانگير هم فيلمنامه او را مطالعه ميکند و ميبيند که متن آن شامل اتفاقات زندگي مشترکشان است که در فيلم روايت شده بود. خواندن اين متن از شام تا بامداد طول ميکشد. صبح رؤيا صبحانه را آماده ميکند و به اتفاق ميخورند، در حالي که ساعت باز 7 صبح است و روز ديگري آغاز شده است.
بيشتر بدانيد : خسرو شکيبايي و هديه تهراني در پشت صحنه کاغذ بي خط + فيلم
طلاي سرخ - 1381
نسخههاي خوبي از اين تنها فيلم مهم جعفر پناهي در بازار وجود دارد. يک درام خياباني درجه يک که ياد دوران اوج فيلمهاي خياباني ايران در دهه 50 را تداعي ميکند هر چند به لحاظ ساختار و داستان و بازيها يک سرو گردن از بيشتر آنها بالاتر ميايستد.
فيلم طلاي سرخ
فيلمنامه فيلم را کيارستمي نوشته است با همان ريزبيني مشهور خودش در کاوش محيط اطراف. اين فيلم در يک کلام محشر است. داستان اين فيلم حول سرقت از يک جواهر فروشي ميگردد. مردي که به عنوان پيک موتوري در يک پيتزافروشي کار ميکند، به خاطر سفارشهايي که از ميانه شهر به او ميرسد با زندگي طبقه بورژواي تهران آشنا ميشود. پس از آن کم کم سفارشهايي که از بالاي شهر تهران ميرسند را ميگيرد و به وسوسه حضور در خانههاي طبقه مرفه جامعه، خود را به آب و آتش ميزند.
همين درگيري او با زندگي مردم مرفه او را به فکر مياندازد که با سرقت از يک طلافروشي به زندگي خود سر و ساماني بدهد. اما در روز سرقت، صاحب مغازه با زدن کليدي در مغازه را قفل کرده و پليس را در جريان ميگذارد که اين امر موجب ميشود تا مرد صاحب مغازه را کشته و پس از آن خودش را نيز با گلوله به قتل برساند. در اين فيلم پناهي تلاش کرده است تا لايههاي مختلف زندگي ايرانيان را نمايش دهد و به شکلي مسئله شکاف طبقاتي را در ميان مردم ايران بررسي کند.
بيشتر بدانيد : فيلم جعفر پناهي چهل و هشتمين فيلم برتر دهه شد
بيشتر بدانيد : 10 فيلم برتر دهه گذشته به انتخاب گاردين
خواب تلخ - 1382
فيلمي طنازانه و ماليخوليايي در باره احوالات يک مرده شوي خانه در سده اصفهان. فيلمي ماهرانه، شوخ طبعانه و جسورانه. خواب تلخ، داستان مرده شوي پيري به نام اسفنديار است که با عزرائيل مواجه ميشود. بيشتر ماجراهاي اين فيلم که در 19 اپيزود روايت ميشود، در گورستاني قديمي و کهنه در شهر سده که بيش از هشتصد سال عمر دارد اتفاق ميافتد.
فيلم خواب تلخ
همه آدمهاي فيلم از اسفنديار گرفته تا قبر کن، مرده شوي زن و مردي که لباس مردهها را ميسوزانند، نابازيگرند و در نقش واقعي خود ظاهر شده اند.
حاجي واشنگتن - 1361
فيلمي زيبا و پيچيده از علي حاتمي که در سال 1361 در ايران ساخته شد و همان سال توقيف شد. اين فيلم داستان زندگي غم انگيز حسينقلي خان صدرالسلطنه نخستين سفير ايران در بلاد «آمريک» را روايت ميکند؛ پس بايد در آمريکا ساخته ميشد، اما به دليل مشکلات سياسي دو کشور گروه سازنده ناچار ش دند فيلم را در ايتاليا دنبال کنند. عزت الله انتظامي در گفت و گويش با فريدون جيراني هنگام نمايش تلويزيوني فيلم از اقامت طولاني مدت عوامل در ايتاليا (نزديک 5 ماه) اشاره ميکند که فيلم با مشکلات مالي فراوان همراه شده بوده. حاتمي فيلم نامه هر سکانس را شب قبلش مينوشته و از زير در بسته اتاق انتظامي در هتل، به او ميرسانده است! مطمئنم که اين فيلم ويژه حاتمي را بسياري از شما نديده ايد.
داستان فيلم حاجي واشنگتن :
حاج حسينقلي خان نوري صدرالسلطنه، از سوي ناصرالدين شاه با سمت نخستين ايلچي (سفير) ايران در ايالات متحده آمريکا به همراه مترجمش ميرزامحمود راهي آن ديار ميشود. به دستور حسينقلي خان که از ملاقات با وزير خارجه و رئيس جمهور وقت آمريکا ذوق زده شده، ساختمان بزرگي به عنوان سفارتخانه اجاره ميشود و چند خدمتگزار نيز استخدام ميشوند. حسينقلي خان و مترجمش از هتل پارادايز به آنجا نقل مکان ميکنند. ميرزا محمود که در واقع به منظور تحصيل طب با ايلچي همراه شده، حاج حسينقلي خان را که در سفارت هيچ مراجعه کنندهاي ندارد ترک ميکند و به دانشگاه ميرود.
بيشتر بدانيد : «حاجي واشنگتن» چطور ساخته شد؟ + ديالوگ هاي ماندگار
فيلم حاجي واشنگتن
به تدريج بودجه سفارتخانه قطع ميشود و حاجي به ناچار خدمتگزاران را اخراج ميکند. حاجي که از دوري دخترش س خت بي تاب است و احساس تنهايي ميکند، رئيس جمهور را در لباس ساده يک کابوي در سفارتخانه ميبيند و پذيرايي کاملي از او ميکند و گزارش اين ديدار را با جزئيات ثبت ميکند، اما در پايان در مييابد که رئيس جمهور پس از پايان دوره رياست جمهوري اش انتخابات را به رقيب واگذار کرده و حالا کشاورزي است که به دليل علاقه به پسته ايراني، آمده تا روش کاشت و برداشت آن را از حاجي بپرسد.
چيزهايي هست که نميداني-1391
ميدانم که فيلمي مثل در دنياي تو ساعت چند است طرفداران فراواني دارد، اما از محصولات حلقه علي مصفا، من چيزهايي هست که نميداني را ترجيح ميدهم. يک عاشقانه زاهدانه با بازيهاي خوب علي مصفا و ليلا حاتمي و مهتاب کرامتي.
ليلا حاتمي و علي مصفا در فيلم چيزهايي هست که نميداني
داستان اين فيلم در مورد راننده آژانسي به نام على است که فيلم در مورد زندگي وي به صورت چند اپيزود ساخته شده است. تاثير ديدن فيلم مثل خوردن قهوه داغ در يک روز زمستاني و پر از برف در ياد آدم ميماند.
بيشتر بدانيد : درباره فيلم «چيزهايي هست كه نميداني»
ماهي و گربه - 1393
فيلم سنگين و غير منتظره شهرام مکري. يک عمليات پيچيده با دوربين بدون قطع و شخصيتهايي که مدام همديگر را قطع ميکنند و سر راه هم قرار ميگيرند و توالي زماني را برهم ميزنند. شايد از داستان فيلم شوکه شويد و گيج، اما زيباييهاي بصري فيلم را نميتوانيد انکار کنيد. چند دانشجوي دختر و پسر براي شرکت در جشن بادبادک بازي به شمال کشور رفته اند.
فيلم ماهي و گربه
در همسايگي کمپ کوچک آنها کلبه-رستوراني قرار دارد که سه مرد ساکن آن هستند. رستوران به گوشت احتياج دارد و جز اين جوانها شکاري در آن اطراف نيست. قصه ماهي و گربه بر اساس يک ماجراي واقعي نوشته شده است. در سال 1377 خبري در رسانهها منتشر شد مبني بر اين که رستوراني بين راهي گوشت چرخ کرده انسان را ميپخته است.
بيشتر بدانيد : فيلم ايراني ماهي و گربه بهترين فيلم 2015 شد!!!
يک فهرست 10 تايي ذخيره
بانو (داريوش مهرجويي)، کلوزآپ نماي نزديک (کيارستمي)، دندان مار (مسعود کيميايي)، مرگ يزدگرد (بهرام بيضايي)، پرويز (مجيد برزگر)، پله آخر (علي مصفا)، دونده (امير نادري)، نفس (نرگس آبيار)، چه کسي امير را کشت (مهدي کرم پور)
بيشتر بدانيد : فيلم هاي ايراني که در مراسم اسکار 2019 حضور دارند
بيشتر بدانيد : عکسهاي بازيگران ايراني «ماهي و گربه» در جشنواره فيلم دبي
بيشتر بدانيد : گفتوگو با کارگردان فيلم «چيزهايي هست كه نميداني»
منبع: moviemag.ir