بزرگنمايي:
چه خبر - نقشآفرينيهاي تحسينبرانگيزي که کمتر ديده شدند
هرسال جشنوارههاي زيادي برگزار ميشود و بازيگران برتر جايزه ميگيرند، اما اين بدين معني نيست که تمام نقشآفرينيهاي برتر موفق به کسب جايزه ميشوند و از آنها تقدير ميشود. خيلي وقتها، مناسبات جشنوارهاي، شخصي و ... مانع از ديده شدن برخي از نقشآفرينيهاي تحسينبرانگيز ميشود. فيلمهاي کمدي، سياسي و توقيفي هم که اصلاً رابطه خوبي با جشنوارهها ندارند و همين هم ميشود که يکسري از بازيگران اساساً در حاشيه قرار ميگيرند. در اين يادداشت سعي کرديم برخي از نقشآفرينيهاي برتر سال 97 را انتخاب و معرفي کنيم، آنهايي که کمتر ديده شدند و آنچنانکه شايستهشان بوده است تشويق نشدهاند. با ما همراه باشيد.
بيشتر بدانيد : از سحر دولتشاهي تا مهتاب کرامتي: برترين نقش آفرينان زن در سال 97
هادي حجازي فر- لاتاري
«لاتاري» در بطن قصه عاشقانه خود تعارض فرهنگي موجود در جامعه را به تصوير ميکشد و دراينبين هادي حجازي فر در نقش موسي نماد اين تعارض است. گرچه کاراکتر موسي شباهت بسياري به کمال در «ماجراي نيمروز» دارد، اما حجازي فر براي جان بخشيدن به اين کاراکتر زمان بيشتري روي پرده دارد و موسي را شبيه کمالي که روزهاي ملتهب دهه شصت و هفتاد را پشت سر گذاشته است به تصوير درميآورد.
هادي حجازي فر در لاتاري
تقابل موسي با ديگر کاراکترها و باورهاي اين شخص که در تضاد با واقعيت اجتماع قرار ميگيرد موقعيتهاي طنزي را پديد ميآورد که ديالوگهاي رفت و برگشتي ميان کاراکترها را جذاب و دوستداشتني ميکند. موسي با همه لجبازي و کلهخرياش، يکي از بهيادماندنيترين کاراکترهاي سينماي ايران در سال گذشته است و همه اينها مرهون بازي درخشان حجازي فر است.
امين حيايي- شعلهور
امين حيايي سالهاست در حاشيه امن کمدي نقشآفريني ميکند و حتي ميتوان ادعا کرد به يک تيپ رسيده است. بااينحال، هرگاه ريسک کرده و حاشيه امنيت خود را ترک نموده، ثابت کرده است که بازيگر توانمندي است. «شب»، «بيداري رؤياها» و «خانوم» اثبات اين مدعاست. حيايي در «شعلهور»، ساخته حميد نعمتالله، همه شمايلي که بيننده از او ميشناخت را يکسره تخريب کرد و در غالب مردي که با بحران ميانسالي روبروست و هيچ شباهتي به قهرمانهاي دوستداشتني قصههاي عامهپسند ندارد فرورفت و در عين رذالت توسط مخاطب پذيرفته شد.
امين حيايي در شعلهور
بازي حيايي در اين فيلم آنقدر خوب بود که باوجود رقباي قوي و بازي خوب امير جديدي در «تنگه ابوقريب»، داوران جشنواره نتوانستند او را ناديده بگيرند و از کنار اين نقشآفريني بياعتنا بگذرند و با ديپلم افتخار از او تقدير کردند. شايد اگر حيايي با «شعلهور» هرسال ديگري در جشنواره حضور داشت، ميتوانست بهراحتي سيمرغ بلورين را دريافت کند.
بيشتر بدانيد : شعله هاي پاياني زري خوشکام (مادر ليلا حاتمي) و امين حيايي
نويد محمد زاده- عصباني نيستم
ديگر بايد به ديدن نام محمدزاده در ميان بهترين بازيگران عادت کنيم. سال نودوهفت براي نويد محمدزاده در عين آنکه سال پرکاري بود، اما يک آشنا پنداري تلخ هم به همراه داشت. «عصباني نيستم» ساخته جنجالي رضا درميشيان بعد از مدتها به اکران درآمد تا خاطره سيمرغي که از دستان محمدزاده ربوده شد دوباره زنده شود. باآنکه «عصباني نيستم»، با اين اکران بيموقع، موضوعيت خود را ازدستداده و بدتر از آن قسمتهايي از فيلم اسير اصلاحات شده است، بازي نويد محمدزاده در نقش دانشجويي ساده که فقط سعي دارد آرام باشد و سرش به کار خودش باشد، آنهم در جامعهاي وحشي، بسيار ستودني است.
نويد محمد زاده در عصباني نيستم
محمدزاده در «عصباني نيستم» علاوه بر بعد اجتماعي نقشش، چنان هنرمندانه در قالب يک عاشق دلسوخته فرو ميرود که داستان تراژيک عاشقانه اين فيلم، يکي از عاشقانههاي ماندگار سينماي ايران ميشود. فقط کافي است نگاه مسحور شدهاش در سالن سينما وقتي به ستاره (باران کوثري)، زل زده است و نرمي و لطافتي که همه وجودش را فراگرفته است را به يادآوريد تا متوجه شويد محمدزاده براي اين نقش چقدر به پختگي رسيده است. از سوي ديگر، بازي محمدزاده در «مغزهاي کوچک زنگزده»، هم آنقدر درخشان بود که بهراحتي ميتوانست سيمرغ بلورين را از آن خود کند، اما او که دو سال پياپي برنده سيمرغ بهترين بازيگر مکمل شده بود در سي و ششمين جشنواره فيلم فجر رقابت را به امير جديدي و بازي خوبش در «تنگه ابوقريب» باخت.
بيشتر بدانيد : عکس هاي باران کوثري و نويد محمدزاده در اکران عصباني نيستم
فرهاد اصلاني- مغزهاي کوچک زنگزده
فرهاد اصلاني بازي خوب در کارنامهاش کم ندارد. ديگر تقريباً ميتوانيم مطمئن باشيم هر نقشي ايفا کند درخشان و خيرهکننده خواهد بود؛ درست مثل کاراکتر شکور يا چوپان «مغزهاي کوچک زنگزده». اصلاني استادانه در قامت نقش خود فرو ميرود و نيمي از باورپذيري فضاي داستاني فيلم را بايد بيشک مديون بازي درخشان اصلاني دانست.
فرهاد اصلاني در مغزهاي کوچک زنگزده
درحاليکه همه تقريباً مطمئن بودند که فرهاد اصلاني با بازي درخشانش جايزه بهترين بازيگر مکمل را از آن خود ميکند، هيئتداوران در انتخابي عجيب اين جايزه را به جمشيد هاشمپور براي «دارکوب» اهدا کردند تا تلافي همهسالهايي که بيتوجه از کنار هاشمپور و تواناييهايش گذشته بودند را با يک جايزه نمادين دربياورند.
بيشتر بدانيد : «مغزهاي کوچک زنگ زده» يک فيلم پرسرو صدا با محوريت خشونت
رضا عطاران- مصادره
رضا عطاران سالهاست که ستاره بيچونوچراي سينماي کمدي ايران است. دو فيلم پرفروش سال نودوهفت متعلق به اوست و نبض گيشه در دستانش است. عطاران که قبلاً با بازي در «دهليز» توانسته بود سيمرغ بلورين را کسب کند، در «مصادره»، روي ديگري از بازيگرياش را نشان ميدهد.
رضا عطاران در مصادره
در «مصادره»، عطاران همان بازيگر طناز فيلمهاي کمدي است، اما نوعي سادگي آميختهشده باشخصيتش، بازتابش از روزهاي سپريشده مردي معمولي در بحبوحه حوادث سياسي ايران و شکست و ذرهذره خورد شدنش، بيننده را چنان با کاراکترش درگير ميکند که فقط يک هنرپيشه طنز درجه اول توان انجامش را دارد. «مصادره»، بااينکه مثل «هزارپا» روي پاشنه کمدي نميچرخد و حتي گاهي تنهاي به تلخي هم ميزند، اما به عطاران فرصتي ميدهد تا نشان دهد که يک کاراکتر کمدي هم ميتواند چندبعدي باشد و در پرداختش دقت به کار رود.
بيشتر بدانيد : پوشش غيرمتعارف و ناهمگن رضا عطاران در مصادره + عکس
علي مصفا- گرگ بازي
اگر بخواهيم تعارف را کنار بگذاريم، انگار علي مصفا، تازه دارد پوستهاش را ميشکند و تواناييهاي واقعياش را نشان ميدهد. حقيقت اين است که از زماني که مصفا در «ليلا» ساخته داريوش مهرجويي درخشيد تاکنون اسير تکرار خودش بوده است و هميشه در نقش مردهاي صبور، عاشقپيشه، آرام و درونگرا ظاهرشده است. بعد از «وارونگي»، که يک بازي کاملاً متفاوت بود، مصفا در «گرگ بازي»، با همه وجود در نقش يک ضدقهرمان ترسناک ظاهر ميشود. مصفا در نقش عباس، همان درونگرايي آشنا را دارد، اما به شکلي مرموز.
علي مصفا در گرگ بازي
مصفا در «گرگ بازي»، بيشترين بازي را با نگاه و چشمانش انجام ميدهد و از همين طريق بيننده را با ابعاد تاريک و آنارشيستي شخصيتش آشنا ميکند. عباس «گرگ بازي» از آن کاراکترهايي است که انگار دوست دارند به آتش کشيده شدن دنيا را تماشا کنند، فقط، چون مفرح به نظر ميرسد و مصفا دقيقاً همين بيقيدي را در کاراکترش منعکس ميکند.
بيشتر بدانيد : عده اي عشق فيلم که در گرگ بازي دور هم جمع شده بودند: از نگار جواهريان تا علي مصفا
سعيد پورصميمي- کلمبوس
«کلمبوس»، آخرين ساخته هاتف عليمرداني با همه ادعاهايش، يک فيلم معمولي است با يک ستاره درخشان؛ سعيد پورصميمي. پورصميمي در «کلمبوس»، ثابت ميکند که دود از کنده بلند ميشود و چنان استادانه نبض فيلم را در دست ميگيرد که بهمحض خارج شدن کاراکترش از روايت، فيلم بهيکباره شديداً افت ميکند.
سعيد پورصميمي در کلمبوس
پور صميمي در نقش پيرمردي ترياکي، هوسباز و از خانوادهاي اصيل که جز همين شجرهنامه خانوادگي چيزي برايش نمانده، آنقدر خوب جوانب مختلف کاراکترش را پرورش ميدهد و آنچنان طنازانه موقعيتهاي طنزي که در اختيارش قرار دارد را به ثمر ميرساند که يکتنه، «کلمبوس» را نجات ميدهد و بيننده را درگير روايت خطي و ساده فيلم ميکند.
بيشتر بدانيد : هانيه توسلي با لباس عروسي در «کلمبوس»
منبع: blog.namava.ir