بزرگنمايي:
چه خبر - معرفي و بررسي فيلم «اوقات بد در ال رويال» Bad Times at the El Royale
کليت داستان «اوقات بد در ال رويال» آشنا و حتي کليشهاي به نظر ميرسد: هفت فرد غريبه با رازهايشان در يک هتل قديمي و دربوداغان با يکديگر برخورد ميکنند و رازهاي بيشتري به رازهايشان اضافه ميشود. ممکن است نام نويسنده و کارگردان فيلم، درو گادرد Drew Goddard، براي خيليها ناآشنا باشد؛ اما کساني که فيلم قبلي او يعني «کلبهاي در جنگل» The Cabin in the Woods را ديده باشند يا او را از نويسندگي براي پروژههايي مثل «لاست» Lost، «بافي قاتل خونآشامها» Buffy the Vampire Slayer و «مريخي» The Martian اقتباس سينمايي نامزد اسکار بشناسند، ميدانند که بايد منتظر غيرمنتظرهها باشند.
فيلم اوقات بد در الرويال Bad Times at the El Royale
تمام سورپرايزهاي داستان هم جالب نيستند، اما رضايت خاصي از تجربهٔ داستانپردازي که لجوجانه غيرقابلپيشبيني است وجود دارد. داستان در يک هتل اسمورسمدار اتفاق ميافتد و ماجرا از جايي آغاز ميشود که متصدي هتل (لوييس پولمن Lewis Pullman) مثل هميشه مشغول انجاموظيفه است که ناگهان از تقلايي که در اتاقها وجود دارد مضطرب ميشود. يک فروشنده جاروبرقي (جان هم Jon Hamm)، يک کشيش (جف بريجز Jeff Bridges)، يک خواننده (سينتيا اريوو Cynthia Erivo) و يک هيپي (داکوتا جانسون Dakota Johnson) همزمان باهم وارد هتل ميشوند.موسيقي استفاده شده در فيلمي که زود به يک داستان وحشتناک و خوني تبديل ميشود، به سبک کارهاي تارانتينو است که از موسيقي R&B هاي قديمي و پاپ-راکهاي کلاسيک استفاده ميکند. گاهي تصاوير و موسيقي فيلم شبيه به تقليدي مضحک از چيزي ميشود، اما منبع اصلي آن مشخص نميشود.
فيلم تاريخي اوقات بد در الرويال Bad Times at the El Royale
«اوقات بد» يک فيلم تاريخي عالي است. طراحي توليد فوقالعاده (مارتين ويست Martin Whist) و موسيقي احساسي (مايکل جاکينو Michael Giacchino) جالبي دارد، اما بيشازحد عالي است: رويکرد خردمندانهٔ سطحي قرن بيست و يکمي و تکرار آن در دورهاي از فيلم که هيجانانگيزتر و رنگارنگتر از زمان واقعياش به نظر ميرسد، چون اين يک کار فانتزي است.
نقد فيلم اوقات بد در الرويال Bad Times at the El Royale
داستانهاي مختلفي مثل جنگ ويتنام، تفکر مارسونگونه و مبارزات حقوق مدني وارد اين دنياي فانتزي شده است؛ اما گادرد هرگز از اين تمها براي دستيابي به امتيازهاي اجتماعي-سياسي استفاده نميکند. در عوض، به نظر ميرسد که او به دهه 60 ميلادي بهعنوان يک ايده علاقهمند است؛ داشتن يک روايت خوش آب و رنگ بهجاي پرداختن به جزئيات شورشي و پرتلاطم آن دوران. اين فيلم يک اثر خوشساخت است که زشتيها و خشونت زيادي نيز در خود دارد.جدا از کارگرداني هنري اين فيلم، بازيگران «اوقات بد در ايال رويال» نيز اثري ماندگار بهجا گذاشتهاند. در رأس آنها، بريجز اجراي قوي و درعينحال منعطفي از خود نشان ميدهد. در مقابل او، نقش اريوو با صداي مخملي و سختيهايي که در فضاي نژادپرستانه و جنسيتزده دنياي نمايش تحمل ميکند، قرار ميگيرد. اريوو در سال 2016 براي فيلم موزيکال «رنگ ارغواني» The Color Purple برندهٔ جايزه توني شد و ستارهٔ «اوقات بد» بهحساب ميآيد و تماشاي نقش تازهاش در فيلم «بيوهها» Widows را کنجکاويبرانگيزتر ميکند.
تحليل فيلم اوقات بد در الرويال Bad Times at the El Royale
کريس همسورث Chris Hemsworth که در اثر قبلي گادرد («کلبه») نيز بازي کرده بود، در آن فيلم خيلي زود از صحنه خارج شد و حالا براي جبران آن، نقش شيطانيتري نسبت به حضورش در «ثور» Thor دارد که احتمالاً براي طرفدارانش جالب خواهد بود. ميتوان گفت که «اوقات بد در ايال رويال» غافلگيريهاي زيادي براي تماشاچياش دارد، اما چرايي خيلي از آنها قابلدرک نيست. اين فيلم يک فيلم اسکيزوئيد است: فيلم بسيار سرگرمکننده و درعينحال کمي بيروح است.
نظر ساير منتقدان درباره اين فيلم چيست؟
جيم وجوودا Jim Vejvoda | آيجيان IGN
«اوقات بد در ايال رويال» کمي زيادهروي ميکند و هرگز متوجه پتانسيل شخصيتهاي شرورش نميشود. بااينحال، با فيلمي جذاب در ژانر جنايي روبرو هستيم که بازيهاي هر 7 بازيگر آن فوقالعاده است.
تيم گريرسون Tim Grierson | اسکرين اينترنشنال Screen International
اين فيلم در پيچشهاي داستان، خيانتها و افشاسازيهايش مملو از حس سرگرمي است؛ اما «اوقات بد» هرگز از محدوديتهاي اساسياش فراتر نميرود و به يک فيلم جالب اما فاني تبديل شده است.
پيتر برادشاو Peter Bradshaw | گاردين The Guardian
با وجود تمام نکات غيرقابلپيشبيني داستان، پايان فيلم زياد رضايتبخش نبود. بازي بازيگران «اوقات بد در ايال رويال» بسيار جالب است.
جسيکا کيانگ Jessica Kiang | پليليست The Playlistشايد اثر جديد گادرد براي طرفداران بيطاقت اين ژانر کمي غيرقابلتحمل باشد، اما او دومين اثرش (که وسواس زيادي براي آن خرج کرده) را براي ديگر تماشاگرانش، به فيلمي لذتبخش و دوستداشتني تبديل کرده است. گادرد با شيوهاي متفاوت، از انتظارات مخاطب سرپيچي کرده است؛ او فيلمي عميق با داستانهاي گسترده ارائه داده که نتيجهٔ آن بسيار خوب از آب درآمده است.
آلکس گادفري Alex Godfrey | امپاير Empire
يک فيلم خوشساخت که همهچيز آن سر جاي خودش است؛ هم يک اداي دين پرمحبت و هم شرح تاريخ در زماني درست. تنها ايراد اين فيلم اين است که زياد به دنبال جاهطلبي و بلندپروازي نيست. «اوقات بد» نسخهٔ ممتازي از داستان عامهپسند است.
ريچارد روئپر Richard Roeper | شيکاگو سان تايمز Chicago Sun-Times
گاهي «اوقات بد در ايال رويال» يک فيلم بهشدت مهيج است. گاهي با روايت داستان مردي که تمام خاطراتش را از دست داده، غمگين و نااميدکننده ميشود. گاهي تماماً به جذبهٔ بازيگر نقش اولش (که کاملاً سزاوار اين جايگاه است) ميپردازد؛ و بعد، هرازگاهي، به فيلمي با هدف و نيّت «موزيکال» تبديل ميشود.
بيشتر بدانيد : اميدوارکننده ترين فيلم هاي پاييز 2018 + عکس
بيشتر بدانيد : فيلم «همسر» wife: عشق باشکوه دوران سالخوردگي
بيشتر بدانيد : نقد فيلم جنجال بر انگيز هاليوود `عطر`+گزارش تصويري
بيشتر بدانيد : نگاهي به فيلم آبي (Bleu) ساخته كيشلوفسكي
منبع: blog.namava.ir