بزرگنمايي:
چه خبر - نقد فيلم مارموز؛ کمدي سياسي سينماي ايران
اواخر دهه 70 بود که کمال تبريزي با فيلم کمدي «ليلي با من است» سلطه ذهني الگوي رزمنده آرمانگرا را در سينماي جنگ شکست. «صادق»، شخصيت محوري فيلم که براي گرفتن وام از صندوق قرضالحسنه به هر دري زد و در اين راه نهايتا از جبهه سر درآورد! اگرچه «صادق» در جريان فيلم، تدريجا با قرارگرفتن در فضاي ايثار جبهه استحاله يافت تا نشانگر همسويي عوامل «ليلي با من است» با نگاه آرمانگراي غالب باشد، ولي درهرحال «ليلي با من است» مخاطبان را غافلگير کرد و به يکي از مطرحترين و مهمترين فيلمهاي دهه 70 تبديل شد.
تبريزي حدود يک دهه بعد با «مارمولک» موضوع ديگري را دستمايه نگاه انتقادي و هنجارشکن به عافيتطلبي و تظاهر قرار داد: اينبار مجرم سابقهداري با رفتن در لباس روحانيت و بازيکردن در اين نقش، حاشيه امني براي خود دستوپا ميکرد. از اين فيلم (که گوشهچشمي به فيلم کمدي «ما فرشته نيستيم» ساخته نيل جردن داشت) چنان استقبال شد که برخي عبارات آن در محاوره عام به صورت ضربالمثل درآمد. اکنون تبريزي حدود يک دهه بعد از ساخت «مارمولک» با فيلم «مارموز» سعي کرده تريلوژياي را کامل کند که اينبار در آن سودجويي و تظاهر در قالب بازيهاي سياسي مورد هجو قرار گرفته است.
بيشتر بدانيد : مارموز: تخريب شادمانه شخصيت مفتضح و پوپوليست رئيس جمهور سابق ايران
طنز اين فيلم مانند دو فيلم پيشين تبريزي بر پايه تضاد ميان آنچه شخصيت اصلي فيلم واقعا هست و آنچه وانمود ميکند استوار است و ضدقهرمان آن به هر دري ميزند و به هر رنگي درميآيد تا به قدرت برسد. اين تضاد در رفتار شخصيتهاي فرعي فيلم نيز به چشم ميخورد. در شخصيت پرداختناشده «وثوق»، سردبير روزنامه قرمزها (دلواپسان) که ريش مصنوعي دارد، در منزل مشروب ميخورد، پيشينه روشنفکري دارد و بااينحال زبان گوياي تندروهاست.
حامد بهداد در فيلم «مارموز»
«مارموز» در ترسيم اين موقعيت متضاد انساني، مثل دو فيلم پيش بارها در کلام و موقعيت از خطقرمزها گذر ميکند تا مخاطب را شگفتزده کند و از اين رهگذر او را به خنده وادارد. بااينحال موقعيت محوري طنز فيلم و گوشهوکنايههاي آشکار و پنهان سياسي، فرهنگي و اجتماعياش نميتواند مثل دو فيلم پيشين تبريزي تعميق پيدا کند و اثر را با ضرباهنگي روان و درست به پيش ببرد. نويسنده اين فيلمنامه (آيدين سيارسريع) طنزنويس نامآشناي اين سالهاست که مطالب او در فضاي رسانهاي مجازي و حقيقي با بيشترين اقبال مواجه بوده است. سيارسريع در طنز عبارتي تواناست، ديالوگنويس ماهري است و شيرين مينويسد. او که نگارش طنز در فرمهاي مختلف را در آثار بلند و کوتاهش تجربه کرده است در سايه نوشتن طنز روزانه و هفتگي در نشريات پرمخاطب يا مطرح و مهم توانسته به تحليلي مشخص و روشن از شرايط سياسي و اجتماعي برسد و توان تعميق اين نگاه را در آثارش داشته باشد.
اين توان سبب شده که فيلم مارموز با تکيه بر نشانهها و نمادها سرشار از اشارات مستقيم يا کنايهآميز طنز به رخدادهاي سياسي دو دهه اخير باشد؛ از گروه فشار و خودسر گرفته تا وضعيت اجراي کنسرت و شيوه برخورد مسئولان ارشاد و اپوزيسيون و دلواپسان و تلويزيون بيگانه و تورهاي مسافرتي و گشت ارشاد و احزاب و جريانات سياسي. اين اشارات و کنايهها گاه در شگرد «جابهجايي» متجلي ميشود تا شخصيت را در موقعيت طنز قرار دهد: نصرت، همخانه قدرت (که يک مجرم ساده است) به زندان ميافتد و قدرت، به خيال خودش در هواداري از او به گفتگو با راديوهاي بيگانه و مصاحبه و شرکت در تظاهرات ميپردازد، غافل از آنکه قدرت، يک فعال سياسي زنداني را که اسمش نصرت است با همخانهاش اشتباه گرفته و ناخواسته بهعنوان عضو اپوزيسيون شناخته شده است.
همچنين در گفتگو با يک رسانه سلطنتطلب به تمجيد از دختر موردعلاقهاش (ديبا) ميپردازد و همنامي او با ملکه باعث ميشود که هوادار سلطنت قلمداد شود. بااينحال اين موقعيتهاي طنز در سطح رخدادهايي پراکنده ميمانند و نميتوانند به انسجام فيلمنامه کمک کنند. «مارموز» فيلمي ديالوگمحور است و بيشتر روي شوخيها بنا شده تا شخصيتپردازي درست و توالي منطقي اتفاقات؛ ازاينرو ميتوان گفت که «مارموز» در حقيقت مجموعهاي است از شوخيهاي کلامي با شرايط سياسي- فرهنگي دو دهه اخير که تلاش شده در قالب يک روايت گنجانده شود، بيآنکه کل ماجرا، کشش دراماتيک براي يک فيلم سينمايي را داشته باشد.
در اين ميان فيلم براي رشد و گسترش خط روايي خود به خردهماجراهايي ميپردازد که در منطق فيلمنامه نميگنجند و تعميق پيدا نميکنند. نوع ارتباط ميان دختر خبرنگار (ديبا) با قدرت از اين جمله است که گاه «مارموز» را در حد يک فيلم عوامپسند پايين آورده است. همچنين شخصيت پردازيها، تحتالشعاع تمرکز فيلم بر گنجاندن هرچه بيشتر اشارات و کنايات ريزودرشت سياسي قرار گرفته و برخي شخصيتها (مثلا وثوق، سردبير روزنامه قرمزها (دلواپسان)) پرداختناشده باقي ماندهاند. چخوف ميگويد اگر در صحنهاي تفنگي به ديوار داشتيد بايد در طول نمايش آن را شليک کنيد. تو گويي خيلي از تفنگهاي روي ديوار فيلم شليک نشدهاند تا مارموز فرصت کند به شوخيهايش بپردازد.
فيلم «مارموز»
در اين ميان نکته ديگري را نيز بايد اضافه کرد: فيلم مارموز اگرچه براي مخاطبان عام ساخته شده، ولي در شرايط امروز جامعه ما، برخلاف دو فيلم قبلي تبريزي مخاطبان خاصي را که درگير جدالهاي سياسياند و از فضاي درگيريهاي سياسي و جناحي فاصله نگرفتهاند بيشتر راضي ميکند.
در يکي از پرديسهاي سينمايي که به تماشاي فيلم نشسته بودم، اشارات فکاهي حاشيهاي فيلم مانند تخمکردن مرغي که پايش شلوار کردهاند، قضيه تورهاي مسافرتي يا يادکردن قدرت از ويگن و ابراهيم تاتليس در حين اجراي موسيقي در ترکيه بيشتر باعث خنده ميشد تا بخشهاي گاه هنجارشکن و طعنهآميز سياسي. شايد اگر امروز فيلمنامه مارموز ميخواست نوشته شود، براي برانگيختن همدلي و همراهي مخاطب بر وجوه ديگري از حيات اجتماعي و سياسي ما متمرکز ميشد.
شک نيست که در وانفساي جريان مبتذل غالب بر سينماي کمدي (که تحميق مخاطب را نردبان فتح گيشه کرده و سليقهاش را آنچنان شکل داده که از «هزارپا» پديده سودآور سينماي ايران ساخته) مارموز نگاهي متفاوت از اين جريان را دنبال ميکند و در وانفساي روزگاري که «اخراجيها» ورود به عرصه موضوعات ممنوعه را دستمايه گسترش ابتذال ميکند و به فروشي حيرتانگيز ميرسد، «مارموز» در پي فتح گيشه به هر قيمتي نيست و به چارچوب تعريفشده براي خود کمابيش وفادار است، ولي درهرحال انتظار تماشاگر را براي تماشاي فيلمي متفاوت در رده مارمولک برآورده نميکند.
سخن آخر اينکه اگرچه مارموز آشکارا خودسران و دلواپسان را مورد نقد قرار ميدهد، ولي جايگاه برتر و گزيده و بيطرفانه طنز را قرباني اين نگاه نميکند. در آن منفعتطلبي حزب آبيها (حزب مقابل دلواپسها) که به هر قيمت (حتي زيرپاگذاشتن مشي سياسياش) ميخواهد در صحنه حضور داشته باشد و کانديدا معرفي کند و عافيتطلبي اين حزب که وقتي موقعيت کانديدايش به خطر ميافتد هيچ تلاشي در دفاع از او نميکند و مواردي از اين قبيل در کنار تندروي گروههاي فشار و دلواپسان نقد ميشود تا فيلم جايگاه انتقادي خود را به ريا و فرصتطلبي و عافيتجويي در زواياي مختلف حيات سياسي جامعه، سواي خطبنديها و هواداريهاي خطي و جناحي حفظ کند و افتانوخيزان ضلع سوم مثلثي شود که دو ضلع ديگرش را تبريزي پيش از اين ساخته بود.
بيشتر بدانيد : جديدترين تيزر «مارموز» کمال تبريزي رونمايي شد
بيشتر بدانيد : تصوير حامد بهداد روي پوستر بينالمللي «مارموز»
بيشتر بدانيد : حامد بهداد در نقش محمود احمدينژاد در فيلم مارموز + ويديو
منبع: sharghdaily.ir