بزرگنمايي:
چه خبر - فيلمهاي نفرتانگيز 2018
دو منتقد ارشد نشريه سينمايي ورايتي بدترين فيلمهاي 2018 را انتخاب کردهاند که در ميان آنها برخي نامهاي مطرح ديده ميشود. فيلمهايي که ممکن است آثار محبوب شما باشند. سال 2018 گيشه سينماهاي جهان فروش خوبي داشت. در هر فصل چند فيلم قابل ملاحظه داشتيم. تعداد فيلمهاي خوب و متوسط بيشتر بود و فيلم به معناي شاهکار کم داشتيم. بدترين فيلمهاي هر منتقدي ممکن است در فيلم بهترين فيلمهاي يک منتقد ديگر باشد. پيتر دبروج و اوون گليبرمن جسورانه ليست بدترين فيلمهاي سال 2018 را انتخاب کردهاند. برايشان مهم نبوده فيلم جزو ده فيلم پرفروش باکس آفيس 2018 بوده يا يک مستند دست راستي که از کارهاي خشمگينانه قبلي کارگردانش عقبتر است. 2018 سال خوبي براي ديدن فيلمهايي است که ميتوانستيد از آنها متنفر شويد؛ با فيلمهاي نفرتانگيز 2018 آشنا شويد.
بدترين فيلمهاي 2018 به انتخاب پيتر دبروج :
انتقامجويان: جنگ ابديت Avengers: Infinity War
کارگردان: آنتوني و جو روسو
بازيگران: رابرت داوني جونيور، کريس همسورث و مارک روفالو
امتياز متاکريتيک: 68 از 100
انتقامجويان: جنگ ابديت
اين قدرت و ايدههاي ديوانهوار پشت جهان مارول ديگر از کنترل خارج شده است. اول کل سياره زمين را ميترکانند (آخر «ثور: رگناروک» اين اتفاق ميافتد)، بعد با خنده همه چيز را کنار ميگذارند و نوبت به خشونت تانوس ميرسد. تانوس ميآيد و نصف همه موجودات زنده کهکشان را نابود ميکند. وقتي اين اتفاق افتاد ميخواستم فرياد بکشم که: «تو نميتوني اين کارو بکني!» و البته اين فرياد به خاطر اين نبود که نگران کاراکترهاي فيلم بودم. (به هر حال بيشتر آنها به نوعي احمقهاي شکستناپذيري هستند.
البته که تازه داشت از بلک پنتر (پلنگ سياه) خوشم ميآمد وقتي تانوس داشت او را کتک ميزد.) به هر حال حالا مجبوريم يک سال ديگر صبر کنيم تا ببينيم با کدام روش سردستي قرار است همه آن خرابيها و نابوديها بياثر و خنثي شود. در فيلمي که سال 1978مارول ساخته بود، سوپرمن بر فراز زمين آنقدر با سرعت پرواز ميکرد که زمان به عقب برميگشت و ميتوانست لويس لين را احيا کند. بعد در «ليگ عدالت» سوپرمن توسط دومزدي به چهار ميخ کشيده ميشود و بعد البته متوجه ميشويم که او «تقريبا» مرده است.ميدانم که آنها کاراکترهاي دي سي هستند اما دوستان کمپاني مارول اين حرف مرا گوش کنيد: بيست فيلم در عرض ده سال بيش از حد زياد است.
گوتي Gotti
کارگردان: کوين کانلي
بازيگران: جان تراولتا، اسپنسر روکو لفرانکو، کلي پرستون
امتياز متاکريتيک: 24 از 100
گوتي Gotti
بايد قانوني عليه فيلمهايي مثل اين باشد. تقريبا مطمئنم که جان تراولتا با خودش فکر کرده که تلاش بيش از حد او براي فرو رفتن در نقش مرد سرسخت گاتهام يعني جان گوتي، احتمالا ميتواند برگ برنده او براي افتخارآفريني در اسکار باشد. جان گوتي رييس مافياي خانواده گامبينو بوده که متهم به پنج فقره قتل و هشت جرم ديگر شد. اما تراولتا براي رسيدن به اين هدفش انگار با شيطان معامله کرده است. او بيش از اندازه با آدمهايي که فيلم ميخواهد به تصويرشان بکشد صميمي شده است. تا حدي که اين اثر خندهآورگنگستري (که ميخواهد بگويد گوتي پدر فوقالعادهاي بوده است و مراجع قانوني بيش از اندازه به او و پسرش سخت گرفتهاند) شبيه يک فيلم بدسليقه درباره يکي از قديسين شده است! و بعد براي اينکه همه چيز بدتر شود تراولتا بعد از اين فيلم در فيلم «سرعت ميکشد» (speed kills) هم بازي کرد. يک مورد ديگر از پروژه کسب عزت و افتخار براي آدم بدها.
خود زندگي Life Itself
کارگردان: دن فاگلمن
بازيگران: اسکار آيزاک، اليويا وايلد
امتياز متاکريتيک: 21 از 100
خود زندگي Life Itself
احتمالا دن فاگلمن که شخصيت محبوب و عزيز پرده کوچک تلويزيون است واقعا فشار زيادي تحمل کرده تا کاراکترهايي را که مخاطبان در سريال «اين ما هستيم» او عاشقشان شدهاند، بکشد. اما وقتي تلاش ميکند که همين کار را در ملودرامش انجام بدهد که بيش از حد با کاراکترهايي از نسلهاي مختلف انباشته شده، شکست ميخورد. چون ساختاري که فيلمش را روي آن بنا ميکند از ابتدا خيلي حس واقعي بودن به شما نميدهد.
شبيه برخي از فيلمهاي درجه دوي کمرون کرو، فاگلمن دوست دارد اين باور را به مخاطبش بدهد که فيلمهايش عميقتر و سخنورتر از کارهاي بقيه فيلمنامهنويسان است. وقتي دوست دارد نقش خدا را بازي کند و کاراکترهايي خلق کند که به جاي اين که محتويات ذهني خودشان را به زبان بياورند از زبان ذهن فاگلمن ديالوگ ميگويند. و بعد آنها را دستکاري ميکند تا تئورياش را ثابت کند که «زندگي درنهايت يک راوي غيرقابل اعتماد است.» در حالي که معمولا فقط يک نويسنده-کارگردان از خودراضي داريم که بايد نگرانش باشيم.
زمينهاي لندن Londin Fields
کارگردان: ماتيو کالن
بازيگران: امبر هرد، جما چان
امتياز متاکريتيک: 16 از 100
زمينهاي لندن Londin Fields
حالا که حرف از راويان غيرقابل اعتماد شد خوب است سراغ رمان اسرارآميز پسا اتمي مارتين اميس برويم. که هيچوقت نبايد سفرش از صفحات کتاب به سمت پرده سينماها آغاز ميشد. اين اقتباس تکه پاره مطلقا هيچ نکته تازهاي ندارد. در سايت روتن توميتوز صفر درصد امتياز دارد و در گيشه سينماها هم فاجعه بود. دومين فيلم کمفروش سال شد. اينکه ميان تهيهکنندگان و کارگردان سابق موزيک ويديوها ماتيو کالن اختلافهاي شديدي وجود داشت توجيه مناسبي براي کيفيت ضعيف اين فيلم نيست. همانطور که کاتها هم به کندي و کشداري رمان اميس کمکي نميکنند.
همه قصه فيلم بر محور يک فم فتال ميچرخد که امبر هرد نقشاش را بازي ميکند و دقيقا ميداند که قرار است او را به قتل برسانند. اما نميداند توسط چه کسي. آيا قاتل گاي گلينچ آن پسر خوشتيپ است يا کيت تلنت قهرمان ناخوشايند دارت (نقشاش را جيم استرجس بازي ميکند و بدترين اجراي او در سالهاي اخير است) يا ممکن است قاتل آن نويسنده مزدور باشد که به دليل خلق چنين کاراکترهايي از اول ماجرا گناهکار است!
بدترين فيلمهاي 2018 به انتخاب اوون گليبرمن:
مرگ ملت Death of a Nation
کارگردان: بروس اسکولي، دينش دي سوزا
بازيگران: ويکتوريا چيلاپ، دينش دي سوزا
امتياز متاکريتيک: 1 از 100
مرگ ملت Death of a Nation
اول اينکه بگوييم چشمتان اشتباه نميبيند و خطايي رخ نداده. واقعا امتياز متاکريتيک اين فيلم يک از 100 است. اين داکيودرام (درام مستندگونه) ميخواهد به طور موازي بين دوران رياست جمهوري آبراهام لينکلن و دونالد ترامپ قياس انجام بدهد. اين پروپاگانداي دست راستي افراطي دروغگو آشغال مطلق است. در دورهاي که حتي رييسجمهور ايالات متحده هم ميتواند واقعيتهاي خودش را به هر شيوهاي که دوست دارم به مردم غالب کند، حس وحشتناکي دارد که يک تاريخدان اخبار جعلي مثل دي سوزا به بالا رفتن از اين کوه دروغين ادامه ميدهد.
آخرين فيلم خستهکننده و کشدار او، دموکراتها را با نازيها مقايسه ميکند. فيلم به وضوح وانمود ميکند که ليبراليسم آمريکايي بعد از جنگ ايدهاش را از هيتلر گرفته است. چه حرفش درست باشد و چه نه دي سوزا معتقد است که اين آشغال به ماموريتش بيربط است. او تبديل به يک مستندساز مسخره زهرآگين شده است.
بدآموزي کامرون پست The Miseducation of Cameron Post
کارگردان: دزيره اخوان
بازيگران: کلوئه گريس مورتز، استيون هاک
امتياز متاکريتيک: 69 از 100
بدآموزي کامرون پست The Miseducation of Cameron Post
احتمالا ميشود در اين رابطه بحث کرد که اين بدترين فيلمي است که تا به حال جايزه بزرگ هيات داوران را در ساندنس کسب کرده. که البته اين صرفا قضاوتي درباره يک هيات داوران بد است. حتي اگر جايزهاي را که اين فيلم به سختي ميشود تصور کرد لياقتش را داشته در نظر نگيريم، اين اقتباس از داستان سال 2012 اميلي ام.دانفورث همه چيزهايي را که ما را نسبت به يک فيلم مستقل بيميل و رغبت ميکند، نمايش ميدهد.
به خصوص که بهنظر ميرسد همان رويکرد فيلمسازي استوديي را به شکل جعلي دارد که در آن دستکاريهايي صورت گرفته. به سختي ميشود سوژه فيلم را جدي گرفت. نقطه عطف قهرمان داستان نه انساني است و نه مضطربکننده. بيشتر شبيه يک سيتکام کمدي شده است.
کريستوفر رابين ديزني Christopher Robin
کارگردان: مارک فورستر
بازيگران: ايوان مکگرگور، هيلي اتول
امتياز متاکريتيک: 60 از 100
کريستوفر رابين ديزني Christopher Robin
اوه خداي من! کريستوفر رابين حالا تبديل به مردي ميانسال و کودن (با بازي ايوان مکگرگور) شده که بيشتر زمانش را در دفتر کارش ميگذراند. (درنتيجه بيشتر فيلم هم در دفتر کار او ميگذرد). اما بعد در جنگل با رفيق قديمياش دوباره ارتباط ميگيرد. فيلم تعداد زيادي از مفاهيم قصههاي مختلف را در خودش دارد. از اينکه چطور با کودک هشت ساله درونتان در ارتباط باشيد که به طرز غيرقابل تحملي شيرين است! بعد با استفاده از گرافيک کامپيوتري ويني پوي محبوبمان را ميبينيم که از نسخه قديمي ديزني وسط اين فيلم آوردهاند. انگار خاطرات کودکيمان توسط يک خرس خوابالو تسخير شده بود.
چگونه با دخترها در مهماني صحبت کنيد How to Talk to Girls at Parties
کارگردان: جان کامرون ميچ
بازيگران: ال فانينگ، نيکول کيدمن
امتياز متاکريتيک: 50 از 100
چگونه با دخترها در مهماني صحبت کنيد How to Talk to Girls at Parties
جان کامرون ميچل فقط چهار فيلم کارگرداني کرده است. او الهامبخش ساخت فيلمهاي جسورانه بود اما همه آن الهامات موقع ساختن اين فيلم آخر گم شد. فيلمي که اقتباسي از داستان کوتاهي نوشته نيل گيمن است که سال 2006 منتشر شده. حتي به عنوان يک فيلم علمي-تخيلي هم عجيب به نظر ميرسد چه برسد به يک فيلم کمدي-موزيکال که مايههاي تخيلي هم دارد. داستان موجود بيگانهاي که سرتاسر کهکشان را ميگردد و از گروهش دور ميافتد و با دو تا از ساکنان خطرناکترين نقطه جهان برخورد ميکند: پسراني از حومه شهر لندن! در همه سکانسهاي شاهد تلاش مذبوحانه ارتباط برقرار کردن آنها با هم هستيم تا در نهايت خسته شويم!
قاتل شکارچي Hunter Killer
کارگردان: داناوان مار
بازيگران: جرارد باتلر، گري اولدمن
امتياز متاکريتيک: 43 از 100
قاتل شکارچي Hunter Killer
يک کاپيتان که براي جايي کار نميکند با نيروي دريايي آمريکا تيمي تشکيل ميدهد تا رييسجمهور ربوده شده روسيه را نجات بدهد. چند دهه از زماني که تام کلنسي اين رمان را نوشته ميگذرد. ستاره فيلم جرارد باتلر است که البته کمفروغترين نکته فيلم هم به شمار ميرود. «قاتل شکارچي» ميخواهد يک شيوه جديد در فيلمسازي درباره جنگ سرد باشد. اما درنهايت باعث ميشود حس نوستالژيکي پيدا کنيد درباره دورهاي که وقتي فيلمهايي مثل اين ساخته ميشد سازندگانشان ميدانستند چه کاري انجام ميدهند.
بيشتر بدانيد : بدترين فيلمهاي تاريخ سينما!!
بيشتر بدانيد : بدترين فيلم هاي سال2016 از نگاه منتقدين
بيشتر بدانيد : بدترين فيلمهاي پرفروش تاريخ سينما
بيشتر بدانيد : رتبه بندي فيلم هاي مريل استريپ از بدترين تا بهترين!
منبع: مجله ديجي کالا