بزرگنمايي:

چه خبر - هيجان انگيزترين سريال هاي ترسناک

بعد از يک روز کاري سخت و خسته کننده هيچ چيز به اندازه اين که روي کاناپه دراز بکشيد و در حالي که يک نوشيدني سرد و يک ظرف هله هوله خوشمزه در دست داريد به تماشاي يک سريال ترسناک بنشينيد هيجان انگيز نخواهد بود. شايد بسياري اين ايده را نپسندند اما گاهي بعضي سريال ها به خصوص يک سريال ترسناک شما را ترغيب مي کند که در چنين شرايطي به تماشاي آن بنشينيد. چنين کاري براي ساعاتي شما را از دغدغه هاي روزمره جدا کرده و به مغز شما استراحت خواهد داد.
سريال ترسناک و جذابي پر از هيجان ها و ترس هاي لحظه اي که شما را از روي کاناپه بلند مي کند، موجودات عجيب و غريبي که در نقطه هاي کور پرسه مي زنند و زامبي هاي خونخواري که در تعقيب شخصيت هاي اصلي داستان هستند مي توانند شما را به شدت بترسانند به خصوص اگر به تنهايي به تماشاي آن ها نشسته باشيد. اگر چه معمولاً تماشاي يک سريال به صورت دسته جمعي لذت بخش است اما در مورد چند سريال ترسناک که در ادامه اين مطلب به آن ها اشاره خواهيم کرد به شما توصيه مي کنيم که هيچ گاه به تنهايي به تماشاي آن ها ننشينيد زيرا تحمل آن را نخواهيد داشت.

شايد تماشاي يک اپيزود از سريال ترسناک و علمي تخيلي «منطقه گرگ و ميش» (The Twilight Zone) بهترين راه براي تجربه ترس و هيجان باشد به خصوص اگر در بيرون از خانه نيز بادي شديد در حال وزيدن باشد. ظاهر شخصيت هاي غيرزميني و صداي آن ها شايد براي بيننده ترسناک باشد اما اين تنها چيزي نيست که تماشاي اين سريال را لذتبخش مي سازد و همزمان شما را نيز به شدت مي ترساند. شايد از خود بپرسيد که يک سريال که نزديک به 6 دهه از پايان آن مي گذرد چه چيزي در خود دارد که هنوز مي تواند باعث شود از ترس حتي شلوارمان را خيس کنيم. اما اگر شما نيز بر سر يک عروسک جديد فرياد بزنيد و او ناگهان با شما حرف زده و اعلام کند که قصد کشتن شما را دارد چاره اي جز خيس کردن شلوار نخواهيد داشت.

منطقه گرگ و ميش The Twilight Zone

اگر وجود عروسک هاي قاتل براي ترساندن شما کافي نيست در اين سريال چيزهاي زياد ديگري وجود دارند که شما را از ترس روي صندليتان ميخکوب نمايند. در هر يک از اپيزودهاي اين سريال ترسي بر ترس هاي شما افزوده خواهد شد. بعد از تماشاي يک اپيزود ديگر سوار هواپيما شدن برايتان ترسناک خواهد بود، بعد از تماشاي اپيزودي ديگر در جاده هاي خلوت قدم نخواهيد گذاشت و بعد از اپيزودي ديگر واقعيت زندگيتان را به چالش خواهيد کشيد. تنها کاري که مي توان در هنگام تماشاي اين سريال ترسناک کرد اين است که کسي را کنار خود داشته باشيد تا در موقع ترس به او پناه ببريد.

سريال ترسناک و کميک کلاسيک شبکه اپ بي اُ با نام «داستان هايي از سرداب» (Tales from the Crypt) به خوبي از اصول اخلاقي براي ترساندن تماشاگران استفاده مي کند. هر اپيزود زندگي و سرگذشت يک توطئه چين بدشانس و نگون بخت را دنبال کرده و اين که چگونه در دامي که خود پنهان کرده اند گرفتار مي شوند را به شما نشان مي دهد در اين سريال بايد منتظر هر نوع غول، هيولا و يا روح و جني باشيد. علاوه بر اين در اين سريال ترسناک از کارگردانان سرشناسي مانند رابرت زمکيس، ريچارد دانر و والتر هيل استفاده شد که در زمينه ساخت فيلم هاي ترسناک و علمي تخيلي تبحر بالايي دارند.

داستان هايي از سرداب Tales from the Crypt

از بازيگران سرشناسي که در اين سريال بازي کرده اند نيز مي توان به کرک داگلاس، بيل پکستون و دمي مور اشاره کرد. سريال «داستان هايي از سرداب» را بايد يک ضيافت ترس و وحشت ناميد. هر يک از اپيزودها و يا فصل هاي اين سريال داستان متفاوتي دارند اما در ترسناک بودن آن ها شکي وجود ندارد به نحوي که ترس ناشي از تماشاي بعضي از اپيزودها حتي پس از پايان داستان نيز شما را رها نخواهد کرد.

اگر چه جنبه افسانه اي و ساختگي بودن سريال هاي علمي تخيلي مربوط به موجودات و فعاليت هاي فراطبيعي و خيالي کمي از ترس ما خواهد کاست اما برخي اوقات چنين رخدادهايي با چنان واقعيتي به تصوير کشيده مي شوند که بيننده را دچار وحشت خواهند کرد. در اين ميان سريال «شاهد فراطبيعي» (Paranormal Witness) بيش از هر سريال ديگري در اين حوزه توانسته افسانه ها و داستان هاي خيالي را با پيچش هاي داستاني خاص به استخدام خود درآورد و محصولي ترسناک توليد کند. اين سريال که بر اساس داستان هاي ظاهراً واقعي در مورد ارواح ساخته شده در هر اپيزود مسيري مشابه را دنبال مي کند.

شاهد فراطبيعي Paranormal Witness

هر قرباني داستان شکنجه و وحشت خود را بازگو مي کند و گروهي از بازيگران به بازسازي اين داستان مي پردازند. تدبير آشنايي است اما قدرت اصلي اين سريال در برقراري ارتباط محکم بين تماشاگر و راوي داستان نهفته است. در بسياري از اپيزودهاي سريال ترس و وحشتي غيرمنتظره و شديد را تجربه خواهيد کرد. اگر چه در مواردي نيز قادر به تماشاي ادامه داستان نخواهيد بود اما تنها چيزي که مي تواند شما را به ادامه سريال ترغيب نمايد اين است که کسي در کنار شما مشغول تماشاي سريال باشد.

سريال ترسناک و جنايي «پرونده هاي مجهول» (The X-Files) يکي از اولين، طولاني ترين و موفق ترين سريال هاي شبکه فاکس بود که پس از اتمام دوباره از نو راه اندازي شد و هنوز هم پخش آن ادامه دارد. بخش اول اين سريال در طول تمامي سال هاي پخش خود مرزهاي تلويزيون در حوزه جنايي و ترس را درنورديد. در حالي که تمامي اپيزودهاي اين سريال شايد ترسناک نباشند اما در برخي از اپيزودها چنان ترسي را تجربه خواهيم کرد که باعث مي شود جرأت خاموش کردن چراغ ها هنگام خواب را نداشته باشيم. در طول يک دهه، نويسندگان اين سريال سعي کردند با استفاده از ژانرهاي ترسناک، تريلر و علمي تخيلي داستان هايي پيچيده و ترسناک توليد کنند که علاوه بر سرگرم کنندگي و جذابيت، گاه به گاه بيننده را از ترس ميخکوب نمايند.

پرونده هاي مجهول The X-Files

اما حتي بدون استفاده از مولفه هاي علمي تخيلي و فراطبيعي نيز اين سريال گاه با داستان يک قاتل سريالي خونخوار و منحرف ما را بهت زده مي کند و در اپيزودي ديگر شما را دچار ترس و پارانويا نسبت به اطرافيانتان مي سازد. از اين رو هنگام تماشاي اين سريال و حتي بعد از آن نيز براي مدتي ترس از شما دور نخواهد شد پس بهتر است به تنهايي به تماشاي اين سريال ننشينيد.

اين روزها داستان ها و مولفه هاي ترسناک نيز در دنياي سينما تغيير کرده و ايده هاي مدرني در اين زمينه شکل گرفته اند، بدين ترتيب شاهد ظهور داستان هاي ترسناک جديدي هستيم. سريال ترسناک «کانال صفر» (Channel Zero) يک سريال جُنگ گونه است که از «داستان ترسناک آمريکايي» الهام گرفته شده است و هر فصل آن داستاني مجزا را دنبال مي کند. هر فصل تنها داراي 6 اپيزود بوده که به نظر بسيار کوتاه مي رسد اما در همين مدت کوتاه نيز به آرامي ترس و وحشت را در ضمير بيننده وارد مي کند.

کانال صفر Channel Zero

در فصل اول شاهد داستاني در دهه 80 ميلادي در مورد ارتباط گروهي نوجوان با يک سري قتل هاي خشن و ترسناک بوديم. فصل دوم و سوم سريال نيز شرايط مشابهي دارند و شايد بتوان آن را موفق ترين سريال شبکه Syfy دانست که علاوه بر جذابيت شما را به شدت دچار ترس و وحشت خواهد کرد.

ديويد لينچ و ژانر وحشت همواره مانند کودکاني که در يک حلقه به دنبال يکديگر مي دوند در تعقيب هم بوده اند. در حالي که اين کارگردان نامي به ندرت از روش ها و سبک هاي معمول ژانر وحشت براي ترساندن تماشاگران استفاده مي کند، رويکرد سوررئالش به اين ژانر به او امکان داده تا هر کاري که ممکن است را براي ايجاد المان هاي خوفناک انجام دهد. براي مثال اثر بي نقص او در تلويزيون يعني «توين پيکس» (Twin Peaks) که از سکانس اول تا سکانس پاياني هر اپيزود و کل مجموعه شما را در تعليقي بي مثال و ترسي عميق فرو مي برد. ديدار از شهر کوچک توين پيکس و اتفاقاتي که در آن رخ مي دهد يک تجربه رعب آور است زيرا نيمي از ساکنان شهر خواستار مرگ نيمي ديگر از ساکنان هستند اما همين موضوع تماشاي سريال «توين پيکس» را لذت بخش مي کند.

توين پيکس Twin Peaks

در دو فصل قسمت اورجينال اين سريال، که نزديک به دو دهه بعد ادامه آن پخش شد، تصور تماشاگران از زندگي آمريکايي به کلي تغيير پيدا کرد و همزمان برخي از ترسناک ترين و عجيب ترين شخصيت هاي تاريخ تلويزيون نيز به تصوير کشيده شدند. در اپيزود پاياني نيز سکانس انتهايي به شيوه اي به پايان رسيد که تماشاگر براي درک کامل ماجرا چاره اي جز صبر نزديک به دو دهه اي نداشت تا اين که فصل سوم اين سريال سال 2017 منتشر شد. اگر تجربه تماشاي آثار ديويد لينچ را نداريد بهتر است خود را براي هر نوع ترس و وحشتي آماده کنيد.

از هر فرد عادي در مورد بزرگ ترين ترسش بپرسيد بدون شک خواهد گفت: از عنکبوت، سوسک، ارتفاع يا تاريکي ولي ترسناک ترين واژه براي هر شخصي مرگ خواهد بود و اين همان چيزي است که سريال «مردگان متحرک» (The Walking Dead) را بيش از ديگر مولفه هايش ترسناک مي سازد. تمام اين سريال در مورد ترس از مرگ است و هر يک از شخصيت هاي سريال براي فرار از اين مرگ و مردگان تلاش مي کنند. علاوه بر اين که تماشاي اين سريال ترسناک و آخرالزماني ما را از فضاهاي باز، تاريک و بسته، از مردگان و بيماريهاي مسري مي ترساند بلکه سناريويي خوفناک از دنياي آخرالزماني را نيز به ما يادآور مي شود. اين سريال ترسناک که بر اساس کتاب هاي کميک رابرت کرکمن ساخته شده رفته رفته به يکي از پر بيننده ترين و در عين حال ترسناک ترين سريال هاي تلويزيوني يک دهه اخير تبديل شد و تا فصل چهارم بسيار بي نقص پيش رفت هر چند از آن به بعد دچار افت شد.

مردگان متحرک The Walking Dead

در هر اپيزود ريک گريمز و گروه نامتجانس او انگيزه جديدي براي زنده ماندن پيدا مي کنند و همزمان به شرايط دروني يکي از شخصيت ها پرداخته مي شود. در اين ميان وقتي که جداي از زامبي ها بايد با انسان هاي شروري مانند نيگان نيز روبرو شد تازه به نگرشي پوچ گرايانه نسبت به زندگي آشنا مي شويد که در آن زندگان براي از بين بردن يکديگر از زامبي ها استفاده مي کنند. اخلاق و انسانيت در دنيايي که يا بايد بکشيد و يا کشته شويد شکل ديگري به خود مي گيرد و معنا و مفهوم مرسوم خود را به طور کلي از دست مي دهد. بنابراين پس از تماشاي اين سريال ممکن است نقاط تاريک خانه خود را در جستجوي زامبي هايي که هر لحظه ممکن است از پشت سر به شما حمله کنند خواهيد گشت.

بيشتر بدانيد : نگاهي به فصل 9 سريال مردگان متحرک walking dead

بعد از سريال موفق و داراي عناصر ماوراء الطبيعه «پرونده هاي مجهول» شاهد سريال ترسناک ديگري در اين حوزه با نام «فرينج» (Fringe) بوديم که زندگي تيمي از ماموران فدرال را روايت مي کرد که تحقيقات آن در مورد پرونده هاي ماوراء الطبيعه بود. اين سريال که توسط جي جي آبرامز ساخته شد بر روي گروهي از ماموران اف بي اي متمرکز بود که پرونده هايي عجيب مربوط به آزمايشات ژنتيکي تا دنياهاي موازي و سفر در زمان را مورد بررسي قرار مي دادند. اگر چه اين سريال ترسناک بيشتر به ژانر عملي تخيلي نزديک بود اما زماني که وارد دنياي ماوراء الطبيعه مي شد تجربه ي خوفناکي را براي تماشاگر به همراه داشت.

فرينج Fringe

اگر چه اين سريال در اپيزودهاي ابتدايي با نقص ها و سردرگمي هايي همراه بود اما رفته رفته راه خود را پيدا کرد و توانست مخاطبان را با خود همراه سازد. هر يک از اپيزودهاي اين سريال به داستاني جداگانه مي پرداخت که در برخي از موارد علي رغم اين که رويه اي جنايي و پليسي داشت اما بسيار ترسناک نيز بود.

رايان مورفي و برد فالچوک با سريال بسيار اعتياد آور «داستان ترسناک آمريکايي» (American Horror Story) رويه اي سادومازوخيستي را نسبت به داستان هاي کلاسيک ارواح و هيولاها در پيش گرفتند و از همان اپيزود اول تاکنون دست از ترساندن تماشاگران برنداشته اند. اگر چه در برخي از اپيزودها شاهد داستان ها و مولفه هاي جذاب تري هستيم اما شرايط و دوران متفاوت هر اپيزود يا فصل بدين معني است که هر فصل با شخصيت ها و جلوه هاي بصري ترسناک جديدي به سراغ ما مي آيد.

داستان ترسناک آمريکايي American Horror Story

شايد در هر اپيزود به خود بگوييد که چرا به تماشاي چنين سريال ترسناک و وحشت آوري نشسته ايد اما ترس فزاينده اي که در هر اپيزود شما را در خود فرو مي برد باعث مي شود به تماشاي آن ادامه دهيد. هر اپيزود قبل از اين که تماشاگر را به يک قدم جلوتر از آستانه تحملش براي پذيرش ترس و وحشت ببرد، او را براي مدت طولاني در تعليق و سرگرداني فرو مي برد به نحوي که تماشاي يک فصل از اين سريال به تنهايي در مکاني تاريک براي هر کسي امکان پذير نخواهد بود.

دهه هشتاد ميلادي را بايد دوران طلايي سريال هاي جُنگ گونه گيج کننده دانست و در اين ميان سريال ترسناک «مسافر بين راهي» (The Hitchhiker) در 6 فصل خود بيش از هر سريال ديگري در زمان خود ترس و وحشت را به خانه هاي تماشاگران آورد. اولين سريال دراماتيک شبکه اپ بي اُ اگر چه در اين رويه اولين نبود اما ضيافتي ترسناک را با استفاده از يک مسافر سرراهي باهوش براي بيننده ايجاد کرد. اين داستان جذاب باعث شد که بازيگران مشهوري مانند ويلم دفو و کريستي الي و کارگردان سرشناسي مانند پل ورهوون به اين پروژه وارد شوند.

مسافر بين راهي The Hitchhiker

اين سريال مولفه هاي جديدي را به دنياي تلويزيون وارد کرد و در بسياري از اپيزودها تماشاگر چاره اي جز گذاشتن دست جلوي چشم هاي خود نداشت. بدون شک پس از تماشاي اين سريال هيچ گاه ديدگاه سابق را نسبت به مسافران بين راهي نخواهيد داشت.

بيشتر بدانيد : نکات مهم و خواندني سريال ترسناک «کسل راک»

بيشتر بدانيد : 5 فيلم ترسناک برتر سينما با موضوع مذهب + عکس

بيشتر بدانيد : فيلم هاي ترسناک و استرس زايي که نفس ها را در سينه حبس مي کند + تصاوير

منبع: moviemag.ir