شوخطبعي رابين ويليامز از تاريکي برمي خواست و تنها تسکين اين حس احساس پوچي بود!!
هنر و سلامت
بزرگنمايي:
چه خبر - رابين ويليامز تقريباً در تمام طول دوران شهرتش با مواد مخدر و افسردگي دست به گريبان بود. هر چند او در اين بيست سال ظاهر خود را حفظ کرده بود، اما دوستانش ميگويند تابستان امسال در شرايط تيره و تاري قرار گرفت. اتفاقي که بعد از کنسل شدن مجموعه «ديوانهها» که با حضور او قرار بود براي شبکه cbs توليد شود رخ داد. او در ماه ژوئن به مرکز بازپروري مراجعه کرد، و روز 11 اوت در 63 سالگي با حلقآويز کردن خودش، به زندگياش خاتمه داد. همسر او، سوزان اشنايدر، اعلام کرد که ويليامز مصرف مواد مخدر را متوقف کرده بود، اما با افسردگي دست به گريبان بوده و دچار علائم اوليه بيماري پارکينسون هم شده بود.
هر چند افرادي که با اين بازيگر کار کرده بودند، او را آدمي پر از شور و نشاط يافته بودند، اما رفيق نزديک او، هارلان اليسون، گفت که او اين اواخر تغييراتي را تجربه کرده بود: «چند سال اخير به دلايل متفاوتي براي او سالهاي خاکستري و طاقتفرسايي بودند.»
در روزهاي اول پس از مرگ ويليامز، بسياري از دستاندرکاران صنعت سينما با اين ايده مواجه شدند که چطور ممکن است کسي که در ظاهر حسابي شاد و سرخوش به نظر ميرسيد، در زندگي واقعي با چنين مشکلات هولناکي دست به گريبان باشد. خودکشي ويليامز در کنار مرگ افرادي چون فيليپ سيمور هافمن، ويتني هيوستن، هيث لجر و مايکل جکسون در سالهاي اخير که همگي به دليل اوردوز دارو يا مواد مخدر از دنيا رفتند، پرسش مهمي ايجاد کرده است: آيا زماني که ستارگان با شيطان در حال مبارزهاند، هاليوود بايد به آنها به طور ويژهاي کمک کند؟
مائورين مککورميک، بازيگر سينما و تلويزيون (متولد 1956) که در نوجواني با بازي در مجموعه تلويزيوني «گروه بردي» به شهرت رسيد و سابقه مبارزه با افسردگي و اعتياد به مواد مخدر را دارد، معتقد است صنعت سينما بايد در مورد اين مشکلات مسئوليتپذيري بيشتري به خرج دهد: «فکر ميکنم ميتوانيم بيشتر با اين معضل روبهرو شويم، کاري کنيم که اين مبحث بيشتر مورد بحث قرار گرفته و شناخته شود.» مککورميک اين سؤال را مطرح ميکند که: «چند نفر را تاکنون از دست دادهايم؟» و البته اذعان ميکند که پاسخ سرراستي براي اين سؤال وجود ندارد. او همچنين اعتراف ميکند که مشکلاتش نتيجه حضور به عنوان يک بازيگر کودک نبوده است: «من از دل خانوادهاي با خروارها بيماري ذهني بيرون آمدم.» مککورميک که اولين علائم افسردگي را در دوازده سالگي تجربه کرد، اضافه ميکند: «اين چيزي است که در dna شما قرار دارد.»
نيل بير، نويسنده و تهيهکننده تلويزيون که در سال 2000 با ويليامز همکاري هم کرده بود، اعتقاد دارد که بايد کار بيشتري انجام شود. اما در عين حال اضافه ميکند که «شرمساري فراوان، يکي از تبعات اين اختلالها است. بايد کاري کنيم که اين احساس شرمساري از بين برود. من از اين نقطه نظر حمايت ميکنم که اين نوعي ضعف شخصيتي نيست که از طريق نيروي اراده کنترل شود. افسردگي و اعتياد بيماريهايي هستند که نيازمند حمايت و همدلي هستند، نه تنبيه.»
مسلماً افسردگي مشکلي نيست که منحصر به صنعت سرگرمي باشد. طبق آمار ارائه شده از سوي مراکز کنترل و محافظت از بيماريها، 39 هزار و 518 مورد خودکشي در سال 2011 در آمريکا گزارش شده که بيشتر موارد متعلق به مردان سفيد پوست در حد فاصل سنين 45 و 64 سال بودهاند. رابين ويليامز هنگام خودکشي در همين بازه سني قرار داشته است. بيل اشميتز، رييس انجمن مطالعات خودکشي آمريکا در اين زمينه اعتقاد دارد: «احساس عدم ارتباط و فقدان حمايتهايي که به زندگي معنا ميدهند، برخي از علائم هشداردهنده در مورد خودکشي هستند.» او اضافه ميکند: «از اين که اهالي اين صنعت – به واسطه شرايط و جايگاهشان – چندان با دوستانشان در ارتباط نيستند غافلگير نميشوم.»
ديل اتکينز، روانشناس اهل نيويورک، دست روي بخش ديگري از مشکل ميگذارد که خيلي از اهالي هاليوود را در معرض خطر اعتياد قرار ميدهد.
او اعتقاد دارد: «ما استعمال الکل و مواد مخدر را در فيلمها باشکوه جلوه ميدهيم. اين بخش مهمي از فرهنگ رسانهاي ماست.»
بنا به عقيده کارشناسان، شيوه زندگي بازيگران و از اين فيلم به سر آن فيلم رفتن که نوعي خانه به دوشي است، و در کنارش پيشرفت و پسرفتي که حتي در مسير حرفهاي موفقترين بازيگران هم وجود دارد، ميتواند حکم جرقهاي را داشته باشد که به افسردگي خواهد انجاميد. کاترين زتا جونز، اوون ويلسون (که در سال 2007 اقدام به خودکشي کرد)، جان هام، اشلي جاد و بروک شيلدز از جمله کساني هستند که خودشان به مشکلاتي که با اين شرايط داشتهاند اعتراف کردهاند. مايک والاس، مجري مشهور شبکه cbs در سال 1998 ميزبان يک مستند تلويزيوني بود و در آنجا به مبارزات شخصياش با اين وضعيت اشاره کرد.
لين موريس، نايبرييس عمليات باليني در مرکز سلامتي ذهني ديدي هرش، به اين نکته اشاره ميکند که: «گاهي وقتها زماني که شما در کانون توجهات هستيد، کار درمان ميتواند سختتر شود.» او تأکيد ميکند که بازيگران در بسياري از موارد ممکن است اين دغدغه را داشته باشند که «کارگردان بعدي نميخواهد با من کار کند» و اين ميتواند سرآغازي بر بيماري و افسردگي باشد.
ويليامز در طول دوران کارياش فراز و نشيبهاي فراواني را تجربه کرد. کمدين شجاعي که در انتهاي دهه هفتاد با حضور در مجموعه «مورک و ميندي» به شهرت رسيد، در طول دوران کارياش در حدود 50 فيلم بازي کرد؛ فيلمهايي از جمله «صبح بخير، ويتنام»، «انجمن شاعران مرده»، «خانم دابتفاير» و «ويلهانتينگ خوب» که به خاطر اين آخري جايزه اسکار بهترين بازيگر مرد نقش مکمل را هم دريافت کرد. براي مدتي طولاني ويليامز يکي از بزرگترين ستارگان سينماي هاليوود قلمداد ميشد. او کسي بود که توانايياش در ايفاي نقشهاي درام به اندازه توانايياش در زمينه کمدي بود.
اما در طول يک دهه و نيم اخير، با حضور در فيلمهاي ناموفقي چون «مرد دويست ساله» و «سگهاي قديمي» حرفه کاري او در سراشيبي افتاد.
ويليامز سال گذشته در توضيح اين که چرا ميخواهد دوباره به تلويزيون برگردد گفت: «فيلمها خوب هستند، اما در بسياري از موارد حتي توزيع هم نميشوند.» عليرغم اين که او قاعدتاً هيچگاه نبايد نگران بيکار شدن بوده باشد، اما واقعيت اين بود که او ديگر در فيلمهاي جريان اصلي (چيزي که با حضور در فيلمهاي بسيار موفقي چون «جومانجي» در دهه 90 تجربه کرد) حضور نمييافت. از چهار فيلمي که ويليامز هنگام مرگ در نوبت نمايش داشت، سه فيلم از محصولات جمع و جور مستقل بودند. فيلم چهارم، «شبي در موزه: راز مقبره» فيلم پرهزينهاي است اما رابين ويليامز در نقش تئودور روزولت حضور بسيار مختصري در آن دارد.
هارلان اليسون هم اين نکته را تأييد ميکند: «او ناچار بود در پروژههايي حضور پيدا کند که در شأن او نبودند و توسط کساني براي او انتخاب ميشدند که به او به چشم مجوزي نگاه ميکردند که مدام بايد تمديد ميشد.»
ويليامز هيچگاه مبارزهاش را با اعتياد مخفي نکرد و هيچگاه هم با اين مشکل کنار نيامد. وينسنت وارد که ويليامز را در فيلم دوست داشتني «چه رؤياهايي که ميآيند» در سال 98 کارگرداني کرده بود، اعتقاد دارد مشکلاتي که ويليامز با آنها دست و پنجه نرم ميکرد، براي بسياري از کمدينها پيش ميآيند: «او کسي نبود که دلش به حال خودش بسوزد. او هميشه در حال مبارزه بود. اتفاقات بسيار مشابهي براي خيلي از کمدينها رخ ميدهد؛ حس شوخطبعي آنها از بخشهاي بسيار تاريکي برميخيزد و تنها تسکيني که براي اين حس خود دارند، احساس پوچي موجود در آنها است.»
تهيهکنندهاي به نام داگ ويک که هنگام بازي ويليامز در کمدي خانوادگي rv در سال 2006 با او ملاقات کرده بود، ميگويد آن جنبه از شخصيت ويليامز که باعث شد او به اين درجه از موفقيت برسد – شوخطبعي بسيار انرژيزا و بداههپردازانهاش – ممکن است در عين حال باعث شده باشند که او احساس پرتافتادگي کند: «زماني که با رابين کار ميکرديد، متوجه ميشديد که وجود اين ويژگي که ميتوانيد با فرکانسي بيشتر از نمونههاي ديگر عمل کنيد، ميتوانست همزمان يک نعمت و يک نفرين باشد. اين خصوصيتي بود که ميتوانست شما را خيلي تنها کند.»
منبع:caffecinema.com
مطالب پيشنهادي:
محمدرضا و همايون شجريان, شهرام ناظري و مهناز افشار در مراسم تشييع سيمين بهبهاني
مجري زن تلويزيون با پوشش چادر در فرانسه + عکس
کشف جديد در تخت جمشيد / پيدا شدن کفش سيندرلا در تهران!! + عکس
خانه نشيني «محمدرضا هدايتي» به خاطر تصادف + عکس
ماجراي دوستي مجري تلويزيون با خانواده رييسجمهور!!
-
يکشنبه ۱۵ اسفند ۱۳۹۵ - ۹:۳۴:۲۷ AM
-
۵۳۳ بازدید
-
-
چه خبر