بزرگنمايي:
چه خبر -
در مدت 18 سالي که در کسوت جراح مشغول گذران زندگي از طريق خدمتي سخت و پر مسئوليت به مردم بوده ام ، بارها پاي صحبت جراحاني نشسته ام که نسبت به روش کار برخي همکاران انتقاد داشته اند. کم نيستند جراحاني که از عمل هاي جراحي بي مورد همکارانشان خشمگين شده و اين اقدامات غيرحرفه اي را عاملي براي زير سؤال رفتن همه ي جراحان ميدانند. مواردي هم هست که پزشکان از همکاراني گله دارند که به قيمت تخريب روحيه بيمار و افسرده کردن وي، اقدام درماني همکارشان را زير سؤال مي برند تا از اين راه اعتباري دروغين براي خود دست و پا کنند و تبحر خود را بالاتر از همکارانشان جلوه دهند. همچنين جراحاني که با کتمان کردن و عدم توضيح عوارض احتمالي جراحي، بيمار را از حق انتخاب با چشم باز محروم مي کنند و افراد را با وعده دادن نتايج رويائي به جراحي زيبائي تشويق مي کنند نيز از جمله جراحاني هستند که منقدان زيادي در نزد همکارانشان دارند.
اما نه پزشکان دلسوز ما نفوذي به رسانه ها براي تنوير افکار عمومي دارند و نه سيستم بهداشتي ما نقش خود را در هدايت مردم به سمت درمانگر واقعي ايفا ميکند. حتي اخيراً برخي مسئولين و رسانه ها براي جلب رضايت موقت مردم دست به تحريک احساسات مردم بر ضد پزشکان و کادر درماني زدند بدون آنکه بتوانند براي نابساماني سيستم تشخيصي و درماني کشور عزيزمان چاره اي اساسي بينديشند. در نتيجه رسانه هاي مختلف پر شد از اتهام هاي سنگين به پزشکان و کادر درماني و ساختن رقمهاي نجومي از در آمد آنها که جز درمورد يک هزارم از پزشکان صادق نيست . شايد اين هجمه هاي رسانه اي اخير بر ضد پزشکان بود که اين قشر را بر عليه سريال در حاشيه به واکنش وا داشت.
همه ما پزشکان بين بيست تا سي سال از عمر خود را وقف تحصيل و کسب علم کرده ايم و خود را از افراد فرهيخته ي اين اجتماع مي دانيم و بسياري از ما براي طي دوره هاي تخصصي و فوق تخصصي به کشور هاي پيشرفته سفرکرده ايم، کشور هائي که در آن يک طنز پرداز يا خبرنگار، در سايه دموکراسي که ما ان را تحسين مي کنيم ميتواند به راحتي اقدامات نادرست يا حتي درست مسئولين از جمله رئيس جمهور يا نخست وزير کشور را زير سؤال ببرد بدون آنکه دغدغه ي حمله هاي متقابل راداشته باشد. در اين کشورها يکي از پر بيننده ترين برنامه هاي تلويزيوني برنامه هاي طنزي است که در آن به سياستهاي کلان مملکتي و اداره کشور از جمله سيستم درماني و بيمه ها ايراد ميگيرند و مي خندند و بالاترين مقام مملکت اذعان ميکند که محبوبترين برنامه تلويزيوني نزد او همين طنز هاست.
حال ما قشر تحصيل کرده را چه شده که از يک برنامه تلويزيوني که مشکلات جامعه ما را در غالب طنز به تصوير مي کشاند و نيم نگاهي به درد دل مردم و پزشکان با وجدان دارد اينگونه بر افروخته مي شويم و اعلام انزجار ميکنيم؟ بايد گفت که اين طنز گرچه از نظر ساختاري در حد و اندازه اي که از آقاي مديري انتظار مي رفت ساخته نشد اما نه تنها توهيني به جامعه پزشکان نکرد بلکه نشان داد که در کنار پزشکاني که به غلط و به دليل تحمل سختيهاي فراوان براي تحصيل و ورود به حرفه پزشکي، کسب در آمد بالا به هر طريق را حق خود ميدانند، پزشکاني هم هستند که تنها دغدغه شان دفاع از جان و حقوق بيمار است و حتي براي عارضه دار شدن بيمارشان اشک ميريزند وبراي جبران آن از هيچ تلاشي فروگذار نميکنند.
اين طنز نشان داد که عدم حمايت صحيح از مراکز درماني که با مخارج سرسام اور تاسيس و اداره ميشوند چگونه عده اي از مديران اين مراکز را بر آن مي دارد که براي سر پا ماندن و جلوگيري از ورشکستگي به بيمار سازي و خرج تراشي براي بيماران روبياورند و در اين موارد تلاش پزشکان با وجدان نيز براي احياي حقوق بيماران با شکست روبرو مي شود و اين حقيقتي است که نه تنها از ما پزشکان نهفته نيست بلکه بسياري از ما منتقدان سرسخت اين پديده ايم.
من در عين حال که از آقاي مديري به خاطر نشاندن خنده بر لبان مردم تشکر ميکنم، از مردم مي خواهم که همه ي جنبه هاي اين سريال و برنامه هاي مشابه را باهم ببينند، فارغ از جوي که اخيرا در رسانه ها بر عليه پزشکان ايجاد شده و بسياري از خادمان سپيد پوش اين مردم را دلسرد کرده است. ببينند که يک لحظه غفلت يک جراح چه به دليل بي مسئوليتي و چه به دليل دلسردي ميتواند براي بيمار فاجعه اي را رقم بزند که به آساني قابل جبران نيست و اتفاقاً در اين موارد پزشکاني که مسئول ترند بيشتر صدمه مي بينند در حالي که افراد بي مسئوليت بدون احساس هيچگونه ناراحتي به اقدامات نادرست خود ادامه ميدهند همان گونه که در اين سريال نشان داده شد.
به هنرمندان عزيز طنز پرداز هم متواضعانه عرض ميکنم که علاوه بر خنداندن مردم که رسالتي بزرگ بر دوش طنازان اين مرز و بوم است، طنز ميتواند وسيله اي براي آموزش مردم باشد. مي توان به مردم اموخت که يکي از تأثير گذارترين عوامل در شکل گيري اخلاق حرفه اي پزشکان، برخورد بيماران است و اين مردم ما هستند که با نحوه ي ارزش گذاشتن بر روي خدمات يک پزشک، او را به رفتار صحيح تشويق مي کنند. بيماراني که از معطل ماندن در مطب پزشکان ناراحتند اما به پزشکي که مطب شلوغ نداشته باشد اعتماد نمي کنند، مردمي که از سرسام آور بودن هزينه هاي جراحي گلايه دارند اما براي عمل هاي جراحي خود سراغ گرانترين پزشکان را ميگيرند و مردمي که معتقدند هيچ ارزاني بي علت نيست اما گراني را تضييع حقوق خود مي دانند، تا حدي در بروز مشکلات درماني خود مقصرند. به همان اندازه، بيماراني که با تشکر از پزشکان با وجدان و خدمت گزار، به آنها انرژي مثبت مي دهند، در تشويق آنها براي خدمت رساني از هر عامل ديگر مؤثر ترند. به جرأت ميتوانم بگويم که براي اکثر ما پزشکان هيچ چيز ارزشمند تر از ديدن لبخند رضايت در چهره ي بيمارانمان نيست.
آقاي مديري ! در بين همکاران من پزشکان دلسوزي هستند که از ندانستن مردم و ضرري که به دليل اين ندانستن متوجه جان آنهاست رنج ميبرند و ميتوانند شما را در آموزش صحيح مردم از طريق طنز ياري کنند. اميدواريم که تحمل نقد و طنز در کشور ما آنقدر بالا برود که هرفرد بتواند انتقادهاي خود و مردمش را به زبان طنز يا هر زبان ديگري بيان کند و اين بيان نه تنها باعث به خطر افتادن آبروي يک قشر نشود بلکه بتواند نقد منطقي و سازنده را جايگزين هجمه هاي غير منطقي و سو گرايانه کند.
سخن آخر اينکه من پزشکم و هر آنچه در ارتقاي سلامتي مردم مؤثر است مرا خوشحال ميکند و از آنجا که ميگويند : "خنده بر هر درد بي درمان دواست "، من ازهمه طنز پرداران منطقي کشورم متشکرم.
دکتر نسرين السادات علوي، متخصص جراحي
منبع: سيمرغ