بزرگنمايي:
چه خبر - برخي از رايجترين فوبياهاي بازيگران ايراني!
*** مجيد صالحي و هراس از سکته قلبي
مجيد صالحي، بازيگري است که بيشتر در کارهاي طنز بازي کرده است. از فيلمهاي «استراحت مطلق» گرفته تا «پيتزاي مخلوط» و «کلاهي براي باران». او چندي پيش تحت عمل جراحي قلب قرار گرفت و در اين باره اينگونه برايمان ميگويد:
فوبيايي که در زندگي داريد، چيست؟
من مشکل قلبي دارم و ميترسم هر لحظه قلبم از کار بيفتد. البته يک بار عمل کردم اما خوب نشدم. به هر حال از اين ميترسم که يک جا نشسته باشم و يک دفعه سکته کنم.
ديگر چه چيزي شما را آزار ميدهد؟
اينکه اين اتفاق زماني بيفتد که سر صحنه باشم و گروه فيلمبرداري به خاطر من مجبور شوند کار را تعطيل کنند. در اين صورت من خيلي شرمنده خواهم شد. به همين دليل 2 سال است ديگر در تئاتر بازي نميکنم زيرا ميترسم اين اتفاق برايم روي صحنه بيفتد و از اين جهت خاطره خوبي براي ديگران به جا نگذارم.
از ارتفاع و حيوانات نميترسيد؟
نه، اتفاقا برايم هميشه همراه با هيجان بوده است.
چطور ميشود با ترسهاي زندگي مقابله کرد؟
با توکل به خدا و بالا بردن اعتماد بهنفس.
*** رضا فياضي و هراس از مرگ و روزهاي آخر اسفند
رضا فياضي، بازيگري است که از کارهاي او خاطره خوبي داريم؛ از «دنياي شيرين دريا» گرفته تا «قطار ابدي» و «روزگار قريب». او نيز مثل همه آدمهاي ديگر فوبياهايي دارد که آنها را اينطور تعريف ميکند:
فوبياي شما در زندگي چيست؟
ترس از مرگ. من در يک برهه از زندگيام نخواستم در تلويزيون کار کنم. به همين دليل عقبنشيني کردم و اين مدت به شدت افسرده شدم و عصبي بودم. به هر حال ميترسم بميرم و کارهاي زيادي داشته باشم.
ديگر چه چيزي شما را آزار ميدهد؟
نزديک عيد نوروز که ميشود، استرس زيادي من را ميگيرد، طوري که عضلات بدنم منقبض ميشود و بايد يک جوري خودم را آرام کنم.
تا به حال کسي به شما کمک کرده که بتوانيد از اين استرس رها شويد؟
يک مدت نزد يک روانشناس ميرفتم و کمک ميگرفتم اما از آن به بعد همسرم نقش بسزايي در بهبود حال من داشت و با وجود ايشان بهتر ميتوانم استرسم را کنترل کنم.
*** مهدي امينيخواه و هراس از دريا
امينيخواه فارغالتحصيل رشته بازيگري از دانشکده هنر و معماري تهران و بازيگر سينما و تلويزيون است. او در کارنامه بازيگري خود آثاري مانند «چگونه ميلياردر شدم؟»، «نسل سوخته»، «زن زيادي»، «شاخه گلي براي عروس» و «زن بدلي» را به ثبت رسانده است. امينيخواه نيز پاسخگويمان شد:
از چه چيزي بيش از هر چيز ديگري ميترسيد؟
من نسبت به عمق دريا يعني غواصي کردن فوبيا دارم زيرا دوران نوجواني زماني که 13-12 ساله بودم، نزديک بود در دريا غرق شوم. شايد ترسم اندکي از اين باشد. البته اگر تصميم جدي براي غواصي بگيرم، با شرکت در يک کلاس غواصي ميتوانم مساله زير دريا و عمق را براي خودم حل کنم.
ديگر از چه هراس داريد؟
هر فردي براساس مسيرهايي که در زندگي طي کرده، شکستها و موفقيتهايي دارد که شکستها نقطه ترس يا ضعف او و موفقيتها نقطه قوت او است. نقطههاي منفي و تاريک زندگي برايم نگرانکننده است که ناخودآگاه به آن سمت و سو نروم و ترسهاي من اين است. تمام تلاش خود را ميکنم و از تجربهها و نقطههاي موفق خود بيشتر استفاده ميکنم و براي نقطه قوتها تلاش ميکنم. شکست را دوست ندارم زيرا مرا نگران ميکند.
*** مجيد مظفري و هراس از آينده
مجيد مظفري، بازيگري است که سالهاي سال است او را ميشناسيم و از ديدن کارهايش لذت بردهايم. او از ترسهاي زندگياش اينطور ميگويد:
از چه چيزي هراس داريد؟
از آينده بسيار وحشت دارم.
چرا؟
چون خيلي مبهم است و معلوم نيست چه اتفاقاتي قرار است بيفتد.
با اين ترس زندگي ميکنيد؟
نه، سعي ميکنم خيلي به آن فکر نکنم ولي گاهي نميشود.
دوست داريد در اين زمينه تراپي شويد؟
فکر نميکنم کمکي بشود زيرا اين ترس را بيشتر آدمها دارند.
چطور ميتوانيم جلوي ترسهايمان را بگيريم؟
با تمرين و غلبه کردن بر آنها. البته گاهي زمان زيادي لازم است تا اين ترسها فروکش کند.
*** محسن کيايي و هراس از مار
محسن کيايي، بازيگر سينما و تئاتر است که تا به حال در فيلمهاي «عصر يخبندان»، «بارکد»، و... بازي کرده است. او از فوبياي خود اينطور گفت:
فوبياي شما در زندگي چيست؟
من به شدت از مار ميترسم.
چرا؟
اين ترس به خاطره من از کودکي برميگردد. يک بار نزديک بود مار به من حمله کند و هنوز که هنوز است اين ترس با من همراه است.
براي رفع اين ترس چه کرديد؟
کار خاصي نکردم، فقط سعي ميکنم جاهايي نروم که مار وجود داشته باشد.
کلا چه پيشنهادي داريد براي اينکه بتوانيم با ترسهاي زندگيمان مقابله کنيم؟
بهتر است سعي کنيم به آنها فکر نکنيم تا دچار هيجان و استرس نشويم.
*** فواد صفاريانپور و هراس از سگ و ارتفاع
فواد صفاريانپور، مجري و کارگردان برنامههاي مختلف تلويزيون است که از جمله کارهايش ميتوان به برنامههاي «طلوع»، «تيکتاک»، «خندوانه» و... اشاره کرد. او از ترسهاي زندگياش اينطور برايمان گفت:
بزرگترين فوبياي شما در زندگي چيست؟
من هم مثل همه آدمهاي ديگر از چيزهاي زيادي ميترسم و در حال حاضر فکر ميکنم منشاء خيلي از اين ترسها آشنا نبودن ما با آنچه که از آنها ميترسيم، باشد. هر کجا که ادراک من نسبت به موضوعي پايين است و نميتوانم آن را هضم کنم برايم ترس ايجاد ميکند.
ميدانم که قبلا از سگ ميترسيديد. هنوز هم اين ترس با شماست؟
نه، مدتهاست ديگر از سگ نميترسم زيرا سعي کردم با تراپي اين مشکل را حل کنم.
فکر ميکنيد منشاء اين ترس کجاست؟
شايد از کودکي من شروع شده باشد؛ اينکه هميشه به بچهها ميگويند به هاپو نزديک نشو، گازت ميگيرد يا حرفهايي از اين نوع. البته يادم است چند سال پيش چند سگ هار، دختر يکي از همکارانم را در شهرک غرب زخمي کردند و سپس او فوت کرد و اين خاطره باعث شد من بيشتر از سگ بترسم.
آيا تراپي در مورد نترسيدن از سگ براي شما مفيد بود؟
بله، خيلي زياد. من متوجه شدم همه سگها وحشي نيستند و گاهي آنقدر وفادار هستند که پس از فوت صاحبشان آنها هم دچار مرگ زودرس ميشوند. به هر حال بعد از مدتي توانستم با سگها دوست شوم.
آيا فوبياي ديگري داريد که شما را آزار دهد؟
بله، جديدا از ارتفاع ميترسم زيرا يک روز وقتي به ديدن يکي از دوستانم رفتم، در همسايگي آنها و چند دقيقه قبل از آمدن من يک نفر از برج به پايين پرت شده بود. از آن روز اين ترس با من همراه است که بايد آن را نيز درمان کنم.
منبع : salamat.ir