بزرگنمايي:
چه خبر - کاهش وزن بهاره رهنما چگونه اتفاق افتاد؟
چاقي مفرط يا همان چاقي مرضي در ميان بسياري از مردم روبه گسترش است. شايد در نگاه اول اينطور تصور کنيم که اين افراد خود را رها کردهاند و اهميتي به ظاهر و اضافه وزن خود نميدهند، در حاليکه بسياري از آنها مدام در حال امتحان کردن رژيمهاي مختلف براي کاهش وزن هستند اما بعضي از بيماران به مرحلهاي ميرسند که رژيم غذايي اثر چنداني در کاهش وزنشان ندارد و فقط با عمل جراحي ميتوانند وزنشان را پايين بياورند.
بهاره رهنما نيز همه راههاي کاهش وزن را امتحان کرده و نزديک به 2 سال طول کشيد تا تن به عمل جراحي اسليو بدهد، ولي او بعد از عمل جراحي بسيار خوشحال و راضي است و از ما خواسته تا تجربهاش را با همتايان خود در ميان بگذارد.
بهاره رهنما : مادر و دخترم مخالف جراحي بودند ولي چاره ديگري نداشتم
زماني که شما کارتان را شروع کرديد، اضافه وزن نداشتيد. علت افزايش وزنتان چه بود و تابه حال چه کارهايي براي کاهش وزن انجام داديد؟
من در دوران نوجواني و دبيرستان چاق نبودم. حتي آنقدر لاغر بودم که گاهي باعث نگراني خانواده ميشدم. تا اينکه در 25 سالگي معلوم شد کمکاري تيروييد دارم. البته اضافه وزن بيمار در کمکاري تيروييد جزيي است و باعث 30-20 کيلوگرم اضافه وزن نميشود ولي افرادي که اضافه وزن دارند، زماني که معلوم ميشود به کمکاري تيروييد هم مبتلا هستند، سعي ميکنند براي آرام کردن ذهن اين 2 را بههم ربط بدهند. سابقه چاقي در خانواده ما وجود دارد. وزن من مدام در حال افزايش بود و من هم در حال مبارزه با آن بودم. سعي ميکردم با رژيمهاي مختلف وزنم را کم کنم.
بعد از تولد پريا طي يک سال 30 کيلوگرم وزنم را کم کردم. ورزش و پيادهروي را هم فراموش نميکردم ولي اين کارها موثر نبود تا اينکه به فکر گذاشتن بالون معده افتادم. بالون گذاشتم ولي اين کار باعث شد مسير کاهش وزن دشوارتر شود. 10 کيلوگرم با گذاشتن بالون وزن کم کردم ولي با خروج بالون دچار 18 کيلوگرم اضافه وزن شدم. اين روش نهتنها موثر نبود، بلکه در طول مدتي که بالون داخل معده من بود، درد زيادي داشتم. از آنجا که آدم صبوري هستم، سعي ميکردم تحمل کنم.
پزشک معالج قبل از گذاشتن عمل به من گفت که گذاشتن بالون براي فردي مثل شما بيفايده است و حتي بعد از عمل هم توصيه کرد بالون را خارج کنم ولي من سعي ميکردم دوام بياورم، به اين اميد که نتيجه بگيرم، اما حدود 8 سال قبل دچار افسردگي حاد شدم، بهطوري که براي کنترل آن بايد از دارو استفاده ميکردم. بعد از آن ديگر نتوانستم رژيم غذاييام را با جديت ادامه دهم. نهايت کاهش وزنم طي اين 8 سال بين 8 تا 10 کيلوگرم و موقتي بود و بعد از مدتي دوباره به وضعيت اول برميگشتم.
چطور شد به فکر جراحي افتاديد؟
حدود 2 سال قبل از طريق يکي از دوستانم که او هم تحت عمل جراحي چاقي قرار گرفته بود با دکتر فرهمند آشنا شدم، ولي باز هم بهدليل اخبار بدي که از عمل جراحي چاقي شنيده بودم، تمايلي به عمل جراحي نداشتم. حتي مادر و دخترم هم با عمل جراحي مخالف بودند، اما چاقي واقعا مشکلات زيادي براي من ايجاد کرده بود.
نفسنفس ميزدم، حملات شبهآسمي داشتم و حتي سال قبل چند بار به متخصص قلب و عروق مراجعه کردم که خوشبختانه مشکلي نبود، ولي امسال مشکل ديگري به مشکلاتم اضافه شد. درد معده بسيار شديد و مشکلات گوارشي پيدا کردم. آنقدر که بعد از خوردن يکي- دو لقمه غذا بايد دراز ميکشيدم. مشکل اصلي اين بود که معده بيش از اندازه بزرگ شده بود.
برخي از افرادي که چاقي مفرط دارند دچار مشکلات رواني ميشوند. شما هم همينطور بوديد؟
اضافه وزن هيچ تاثيري در زندگي عاطفي و شخصي من نگذاشته بود و روابط من با مردم و اطرافيان همچنان خوب است و هيچ فيلمي را بهدليل اضافه وزن از دست ندادم اما مدتي است که به اين فکر ميکنم اگر دخترم از ايران برود و تنها شوم و کمکي نداشته باشم، ممکن است دچار مشکلات زيادي شوم. تصميم براي چنين جراحيهايي جسارت ميخواهد زيرا تغييري در شيوه زندگي است. البته انتخاب پزشک بسيار مهم است.
حرف آخر؟
از پس اضافه وزن برآمدن کار بسيار سختي است. مردم عادي وقتي با فرد داراي اضافه وزن برخورد ميکنند خيلي راحت ميگويند: «نخور»، «کمتر بخور» ولي واقعا اضافه وزن شباهت زيادي به اعتياد دارد. چنين افرادي مدام گفتوگوي دروني دارند که اين غذا را نبايد بخورم، چرا خوردم؟ امروز ديگه رژيم را شروع ميکنم و...، ولي عمل جراحي اسليو همه اين گفتوگوها و کلنجارها را از بين ميبرد. من فکر ميکنم همه افرادي که چاقي مفرط دارند بايد هر چه زودتر دست بهکار شوند زيرا اين نوع چاقي قطعا باعث بيماري و ناتواني خواهد شد.
گروه فرهنگ و هنر
منبع: هفته نامه سلامت