بزرگنمايي:
چه خبر - گفتگو با عادل و ميعاد؛ برادران خواننده در خانواده ناشنوا
«عادل و ميعاد» را شايد از برنامه فرمول يک بشناسيد که همراه با پدر و مادر ناشنوايشان به اين برنامه رفته بودند و استعدادشان که پيشتر در فضاي مجازي مطرح شده بود در اين برنامه رونمايي شد. اين دو پديده اين روزها براي همه کساني که در فضاي مجازي مشغول هستند، شناخته شده اند، چون نشان داده اند که نقطه ضعف زندگي هر کس دقيقا همان نقطهاي است که باعث پرورش استعدادهاي شخص ميشود. پدر و مادر هميشه پشتيبان و تشويق کننده فرزندانشان هستند و همه آدمها وقتي در يک عرصه موفقيتي کسب ميکنند سعي ميکنند در اولين تريبوني که در اختيار آنها قرار ميگيرد از زحمات پدر و مادرشان تشکر کنند، با اين اوصاف ضعف يا نقصان پدر و مادر هميشه براي فرزندان بزرگتر از آنچه که هست به نظر ميرسد و خيلي از بچهها وقتي با مشکلي رو به رو ميشوند ريشه آن را نقصان پدر و مادر ميدانند، اما اين روزها ما با يک پديده رو به رو هستيم.
عادل و ميعاد در برنامه فرمول يک
پديده اي که گرچه پدر و مادرشان ناشنوا هستند اما آنها اين روزها خوانندگان جوان و شناخته شده فضاي مجازي به شمار ميآيند که کاربران فضاي مجازي به آنها علاقه شديدي دارند. « عادل و ميعاد» را شايد از برنامه فرمول يک بشناسيد که همراه با پدر و مادر ناشنوايشان به اين برنامه رفته بودند و استعدادشان که پيشتر در فضاي مجازي مطرح شده بود در اين برنامه رونمايي شد. اين دو پديده اين روزها براي همه کساني که در فضاي مجازي مشغول هستند، شناخته شده اند چون نشان داده اند که نقطه ضعف زندگي هر کس دقيقا همان نقطه اي است که باعث پرورش استعدادهاي شخص ميشود. براي اينکه بيشتر با شخصيت اين پديدهها آشنا شويم با آنها به گفت و گو نشستيم.
عادل تقريبا 22 ساله است و صداي خش دار و جذابش اين روزها در فضاي مجازي دل خيليها را برده است، به طوري که در برنامههاي لايو اينستاگرامش چند هزار کاربر مجازي که تقريبا همه طرفداران آنها هستند حضور پيدا ميکنند.
او در رابطه با علاقه اش به خوانندگي ميگويد:
«من از بچگي به خواندن علاقه داشتم و ميخواندم اما الان يک سال و نيم است که به طور جدي در اين رشته شروع به کار کرده ام. در اين راه مشوق خاصي نداشتم و بيشتر تخريب کننده داشتم تا مشوق! همه به من ميگفتند اين کارها را کنار بگذار و کاري که پول توش هست ياد بگير، مثلا آرايشگري يا جوشکاري ياد بگير؛ همه ميگفتند اين کارها بچه بازي است و کساني که ميروند در اين کار اکثرا آيندهاي ندارند اما علاقه من در اين رشته بود و خودم خواستم که پيگيري کنم و گيتار ياد بگيرم. پدر و مادر من ناشنوا هستند و آنها نميشنوند که بخواهند من را تشويق کنند.»
او در رابطه با اينکه آيا ناشنوايي پدر و مادر مشکلي بر سر راه آنها محسوب نميشود، ميگويد:
«يکي از دلايلي که سبب شد تا من اين راه را انتخاب کنم و خوانندگي را در پيش بگيرم دقيقا مشکل پدر و مادرم بود. تحمل اين سکوتي که هميشه در خانه ما بود براي من خيلي سخت بود، وقتي ميديدم بقيه خيلي راحت با پدر و مادرشان صحبت ميکنند و من به خاطر مشکل پدر و مادرم نميتوانم اين کار را انجام دهم. کسي نبود که من در خانه با آن صحبت کنم و به همين دليل تصميم گرفتم که با خواندن و نواختن ساز سر و صدايي در خانه ساکتمان ايجاد کنم.»
او در رابطه با همراه کردن برادر خردسالش ميگويد:
«من در يک بازه زماني فکر ميکردم که اگر وقتي من کوچکتر بودم کسي من را تشويق يا حمايت ميکرد امروز خيلي بالاتر از اين جايگاهي که هستم قرار ميگرفتم، بعد فکر کردم اين خلا نبود مشوق براي من دليلي نميشود که من برادرم را تشويق نکنم. وقتي ديدم خودش به خواندن علاقه نشان ميدهد و اطرافيان هم وقتي صداي او را ميشنوند خوششان ميآيد تصميم گرفتم که او را تشويق کنم.
عادل و ميعاد در کنسرت عليرضا طليسچي
همين شد که براي مراسم مختلف وقتي او را همراه با خودم ميبردم، ميديدم که خيلي براي مردم جذاب است و از صدايش لذت ميبرند. وقتي من استقبال مردم را ديدم پيش خودم گفتم حتما يک چيزي هست که مردم دوست دارند به همين خاطر به صورت حرفه اي تر اين موضوع را دنبال کردم. به همين دليل با چند تا از اساتيد موسيقي صحبت کردم و آنها گفتند که برادرم يک سري اصول حرفه اي خوانندگي را به خوبي رعايت ميکند و اين طور بود که برادرم هم با من همراه شد. در واقع دوست داشتم ميعاد را با خودم در اين راه همراه کنم تا چند روز ديگر که بزرگ شد پيش خودش فکر نکند من ميتوانستم اين کار را برايش انجام دهم و نکردم! نميخواستم او وقتي بزرگ شد حسرت نداشتن مشوق و حاميرا بخورد.»
عادل در رابطه با ديده شدنش در فضاي مجازي ميگويد:
« اول که اين کار به لطف خدا انجام شده و بعد از آن هم دعا و شوقي که پدر و مادرم هميشه براي ما داشتند سبب شد تا ما اين گونه ديده شويم. اگر بخواهم به طور کلي بگويم خيلي اتفاقي ما يک روز يک اجرايي رفتيم و يک نفر از اجراي ما خوشش آمد و از من پرسيد که صفحه اينستا دارم که من چون آن زمان در فضاي مجازي فعاليتي نداشتم گفتم نه، او گفت فضاي مجازي خيلي موقعيت خوبي است براي شما و ميتوانيد از آن استفاده کنيد. همين پيشنهاد باعث شد که من در فضاي مجازي شروع به کار کنم و کم کم وقتي مردم ميعاد را ديدند و سن و سالش را متوجه شدند و مشکلاتمان را فهميدند و متوجه شدند که پدر و مادر ما ناشنوا هستند، ما را مورد حمايت قرار دادند و همين موضوع باعث شد تا ما ديده شويم. در واقع اين اتفاقاهاي زنجير وار پشت سر هم افتاد و همه چيز دست به دست هم داد تا اين اتفاقات براي ما رقم بخورد.»
عادل و ميعاد
او در رابطه با نحوه رفتنش به برنامه علي ضياء ميگويد:
«اين موضوع منتهي به يک جريان نميشود؛ من به خيليها گفته ام شايد اگر پدر و مادرم ناشنوا نبودند من هيچ وقت به اين برنامه دعوت نميشدم، چون يکي از جذابيتهاي اين موضوع اين است که پدر و مادرم ناشنوا هستند. به هر حال کليپهاي ما در فضاي مجازي دست به دست شده بود و به دست عوامل برنامه فرمول يک رسيده بود و آنها شماره من را خواستند و ما دعوت کردند.»
عادل در رابطه با واکنشهاي مردميدر فضاي مجازي ميگويد:
« اين واکنشها هم منفي است و هم مثبت، نميتوان گفت مثبت مطلق است يا منفي مطلق. خيليها ميگويند که ما با پول و لابي بالا آمديم و به برنامه فرمول يک پول داديم تا ما را دعوت کنند خيليهاي ديگر هم که ما را ميشناسند خوشحالند و ما را حمايت ميکنند. به هر حال يک سري گاردها وجود دارد. من در برنامه فرمول يک هم گفتم پدر يک کارگر است و خودم هم از سال 93 کار ميکردم، باز هم يک سري شايعهها درباره ما ساخته ميشود که من اصلا نميدانم چطور بايد جوابشان را بدهم. در دنياي واقعي هم واکنشها خيلي خوب است و خيليها ديگر ما را ميشناسند. همه ما را تشويق ميکنند و ميگويند که به اين کار ادامه دهيم و مردم شهر خودمان کاشمر هم خيلي به ما لطف دارند. با اين وجود من يک مثالي هميشه ميزنم و آن هم اين است که موضوع خوانندگي و سبک و حتي صدا مثل عطر ميماند، هر عطري يک بويي دارد اما اين دليل نميشود که همه آن عطر را دوست داشته باشند! صدا و سبک موزيک هم دقيقا همين است، قرار نيست همه سبک ما را دوست داشته باشند اما موضوع اصلي اين است که کساني که ما را دوست ندارند با يک روش غلط انتقاد ميکنند.»
برادران خواننده: عادل و ميعاد
عادل در رابطه با برنامه اش براي آينده ميگويد:
« در حال آماده سازي يک سري ترکهاي موزيک هستيم. بحثهاي کنسرت و اجراي زنده هم اگر قبل از عيد اتفاق نيفتد حتما بعد از عيد در برنامههايمان هست که اتفاق بيفتد. هنوز تصميم صددرصدي نگرفتهايم که براي زندگي به تهران بياييم اما صحبتهايي در اين مورد انجام دادهايم. البته هنوز تصميم صددرصد نگرفتهايم.»
اما ميعاد برادر کوچک که حالا 9 ساله است و در کلاس سوم درس ميخواند، حرفهاي ديگري براي گفتن دارد؛ او از آرزوهايش ميگويد و اينکه دوست دارد و در آينده مشهور شود، از دغدغههاي کودکانهاش ميگويد و دست آخر از پدر و مادرش که نميتوانند صداي زيباي او را بشنوند:
« من به خواندن علاقه داشتم، دوست داشتم بخوانم و برادرم من را براي اين کار تشويق ميکرد، کم کم همراه با برادرم شروع به خواندن کردم. برادرم هميشه من را براي خواندن تشويق ميکرد.»
وقتي درباره پدر و مادرش از او سوال ميپرسم و اينکه چه حسي دارد وقتي آنها نميتوانند صدايش را بشنوند، با همان صداقت بچگانهاش ميگويد:
«اين مشکل پدر و مادرم هم يک سري خوبيها براي ما دارد و هم يک سري بديها؛ بدي اش اين است که وقتي ما ميخوانيم آنها نميتوانند بشنوند و خوبي اش هم اين است که اگر آنها اين طور نبودند ما نميتوانستيم برويم به برنامه علي ضيا.» ميعاد درباره چگونگي رفتنش به برنامه علي ضياء ميگويد: «خواهرشان پيج ما را ديدند، خوششان آمد و به آقاي علي ضياء گفتند و آنها هم ما را دعوت کردند.» او درباره مدرسه اش و برخورد مسئولان مدرسه با او ميگويد:« من توي مدرسه ام ميخوانم، تقريبا همه در مدرسه من را ميشناسند و برخورد همه با من خوب است. توي مدرسه همه از من ميپرسند دوست داري چه کاره شوي و من ميگويم که دوست دارم در آينده خواننده بشوم و با داداشم با هم بخوانيم.»
ميعاد در رابطه با واکنشهاي مردم در فضاي مجازي ميگويد:
«مردم ما را ميبينند و خيلي دوستمان دارند. من از ديدن واکنشهاي مردم خيلي حس خوبي دارم، من دوست دارم که به تهران بيايم و آنجا زندگي کنم اما راجع به اين موضوع هنوز فکري نکردهايم.»
منبع: روزنامه آفتاب يزد