بزرگنمايي:
تعرض به پسر نوجوان در خلوتگاه شيطان
ماجرا به بهمن پارسال برميگردد؛ درست از زماني که نوجوان ١٦ ساله دچار کابوسهاي شبانه شد و روزبهروز افسردهتر شد. از همان زمان بود که خانواده اين نوجوان سعي کردند متوجه مشکلات روحي که براي پسرشان بهوجود آمده بود شوند؛ اما اين پسر مهر سکوت بر لبانش زده بود و حرفي نميزد و حالش روزبهروز بدتر ميشد. تا اينکه به خاطر فشارهايي از ناحيه دست دچار رعشه شد، پزشکان اعلام کردند كه اين علايم ناشي از فشار رواني است.
هنوز هيچکس نميدانست که اين پسر قرباني چه سرنوشت شومي شده است. تا اينکه او را نزد يک روانشناس بردند و درنهايت راز يک جنايت سياه فاش شد. اين پسر درنهايت گفت که ٤ نفر او را به خلوتگاه شيطاني كشاندهاند و با تهديد چاقو و شكنجه به او تجاوز كردهاند. فاش شدن همين موضوع باعث شد تا خانواده پسر نوجوان بلافاصله راهي دادسرا شوند و از ٤ متجاوز شکايت کنند. وقتي کار به شکايت کشيد قرباني ابتدا ادعا کرد که يك روز هنگام رفتن به باشگاه ورزشي، ٤ موتورسوار سد راه او شده و با تهديد وي را به خانهاي حوالي جنوب تهران برده و پس از آن با تهديد وي را مورد آزار و اذيت قرار دادهاند.
اما حقيقت ماجرا چيز ديگري بود که اين پسر نوجوان وقتي در مقابل آرش سيفي، بازپرس شعبه چهارم دادسراي جنايي تهران قرار گرفت آن را فاش کرد.
او گفت: «با پسر متجاوز در بيتالک آشنا شده بودم. او ادعا ميکرد كه در يك باشگاه ورزشي كار ميكند و به واسطه شغلش ميتواند برايم بليت استخر بگيرد. همين باعث ارتباط بيشتر ما شد و هر روز با هم چت ميکرديم. در اين مدت سعيد خيلي از خودش تعريف ميكرد و ميگفت اگر با كسي رفيق شود، برايش سنگ تمام ميگذارد. من هم کمکم به او اعتماد کردم و به اصرار سعيد با هم قرار ملاقات گذاشتيم. سعيد ميگفت تاريخ بليتهايي که برايم تهيه کرده است، ميگذرد و هرچه زودتر بايد همديگر را ببينيم تا بليتها را به من بدهد.
براي همين با او حوالي جنوب غرب تهران قرار ملاقات گذاشتم. وقتي سر قرار رفتم او مرا به يك باشگاه ورزشي برد. من هم چون تصور ميکردم او در همين باشگاه کار ميکند داخل آنجا شدم که درنهايت با هم به يک اتاقک رفتيم. آنجا وقتي در را قفل کرد متوجه نقشهاش شدم، ولي ديگر دير شده بود. سعيد ميخواست به من تجاوز کند و من هم راه فراري نداشتم. او ميگفت اگر حرفي بزنم برايم دردسر درست ميكند. براي همين با تهديد چاقو مرا مورد آزار و اذيت قرار داد.
من که شوکه شده بودم هيچ راه فراري نداشتم؛ تا اينکه سعيد از اتاق بيرون رفت و من هم تصور ميکردم الان از اين اتاق آزاد ميشوم؛ ولي چند دقيقه بعد دو پسر ديگر وارد اتاقک شدند. آنها هم با زور ضربوشتم مرا مورد آزارواذيت قرار دادند. من از ترسم زبانم بند آمده بود و از شدت ترس نميدانستم چه كنم آن دو نفر كه رفتند، اين بار نفر چهارم به اتاق آمد و او هم مرا مورد آزارواذيت قرار داد. پس از آن رهايم كردند و سعيد تهديد كرد كه اگر به كسي حرفي بزنم آبرويم را همه جا ميبرد. من هم از خجالت ترسيدم به كسي حرفي بزنم.»
پس از اظهارات هولناک اين پسر به دستور بازپرس جنايي، ماموران اداره شانزدهم پليس آگاهي تهران تحقيقات خود را براي دستگيري متهمان پرونده آغاز كردند. تا اينکه اسفند سال گذشته بود که درنهايت ٣ نفر از متهمان دستگير شدند. متهمان ادعا کردند كه به پيشنهاد سعيد وارد اين ماجرا شدند و نميدانستند كه او نوجوان ١٦ ساله را فريب داده است. آنها اعتراف کردند كه بارها در موبايل سعيد تصاوير مستهجني از پسران نوجوان ديدهاند. سردسته اين باند سياه نيز در ايام نوروز در مخفيگاهش در شهرستان گنبدكاووس دستگير شد. متهم در بازجوييها به اين تجاوز اعتراف کرد.
با اعتراف متهمان، آنها در اختيار ماموران اداره شانزدهم پليس آگاهي تهران قرار گرفتند و تحقيقات از آنها ادامه يافت. اين درحالي است که شاكي به پزشكي قانوني معرفي شد تا ميزان صدماتي كه به او وارد شده بررسي شود.
منبع:روزنامه شهروند