بزرگنمايي:
چه خبر - قصاص، عاقبت قتل به خاطر ظرف شستن
حکم قصاص پسر جواني که بهخاطر ظرفشستن با دوستانش درگير شده و يکي از آنها را با ضرب چاقو به قتل رسانده است، در ديوانعالي کشور مورد تأييد قرار گرفت.
متهم که بعد از قتل متواري شده بود، در يک کمپ ترک اعتياد در جنوب کشور شناسايي و بازداشت شد. اين جوان متهم است دوستش را به دليل اينکه حاضر نشده ظرفهاي کثيف را بشويد به قتل رسانده است.
گزارش اين قتل دو سال قبل به مأموران داده شد و اهالي ساختمان نيمهکارهاي در شمال تهران به پليس گفتند پسر جواني در ساختمان چاقو خورده و بر اثر شدت خونريزي جانش را از دست داده است. مأموران در ادامه تحقيقات خود افرادي را که در محل حادثه بودند مورد پرسش قرار دادند و همه آنها به اتفاق، يک نفر به نام امير را قاتل معرفي کردند.
دوستان امير که در محل حاضر بودند به پليس گفتند امير با حمله به مقتول که سعيد نام دارد، او را با چاقو مجروح کرد و سپس متواري شد. هرچند آنها تلاش کردند سعيد را نجات دهند و بلافاصله هم او را به بيمارستان منتقل کردند، اما شدت خونريزي به حدي بود که پزشکان نتوانستند او را نجات دهند.
بعد از اين گفتهها، تحقيقات براي دستگيري امير آغاز شد و سرانجام مأموران او را در يک کمپ ترک اعتياد در جنوب کشور شناسايي و بازداشت کردند. امير اتهام را قبول کرد، اما مدعي شد براي دفاع از خودش مرتکب قتل شده است. بعد از گفتههاي متهم و شکايت اوليايدم و تکميل تحقيقات، پرونده با صدور کيفرخواست به دادگاه کيفري استان تهران فرستاده شد.
در ابتداي جلسه رسيدگي به اين پرونده، نماينده دادستان کيفرخواست عليه متهم را خواند و در ادامه اوليايدم در جايگاه قرار گرفتند و خواستار صدور حکم قصاص شدند و گفتند حاضر به گذشت نيستند.
در ادامه، متهم در جايگاه قرار گرفت و گفت: من قبول دارم که ضارب بودم، اما براي دفاع از خودم دست به قتل زدم. متهم گفت: ما به صورت جمعي در يک ساختمان نيمهکاره زندگي ميکرديم و هر شب نوبت يک نفر بود که شام بپزد و روز حادثه نوبت من بود که شام درست کنم، اما ظرفها کثيف بود. طبق قانوني که در خانه داشتيم، فردي که غذا درست ميکرد ديگر لازم نبود ظرف بشويد.
من به بچهها گفتم خودتان ظرفها را بشوييد تا من شام درست کنم. قبول نکردند و هرکدام پي کار خودشان رفتند، من هم گفتم تا ظرفها را نشوييد، شام درست نميکنم. سر اين موضوع با هم بحث کرديم. يکدفعه مقتول با چاقو به من حمله کرد. درگيري بالا گرفته بود و من هم براي اينکه چاقو نخورم، از همان آشپزخانه يک چاقو برداشتم و وقتي مقتول به من حمله کرد، من هم او را زدم. قصدم هم کشتن او نبود. اگر من ضربه نميزدم، او به من ضربه ميزد.
بعد از گفتههاي متهم، شاهدان در جايگاه قرار گرفتند و گفتند دعوا خيلي شديد بود و مقتول هم چاقو داشت، اما چاقو را سمت متهم نگرفته بود و خطري او را تهديد نميکرد.
در ادامه، وکيل متهم در جايگاه قرار گرفت. او گفت: موکل من قتل را قبول دارد، اما گفتههاي شاهدان و گفتههاي موکل همگي نشان ميدهد که مقتول قصد حمله داشته و متهم در دفاع از خودش مرتکب قتل شده است. اين مرد در دفاع زيادهروي کرده، اما قطعا ميتوان اين مورد را از موارد دفاع مشروع دانست.
در نهايت يکبار ديگر متهم در جايگاه حاضر و مدعي شد براي دفاع از خودش اين قتل را انجام داده است. او گفت: من بعد از قتل فرار کردم و به جنوب رفتم. در آنجا بهخاطر بيپولي و بدبختي معتاد و کارتنخواب شدم و بعد به خود آمدم و گفتم بايد خودم را نجات دهم. به کمپ ترک اعتياد رفتم و حالا سالم هستم. من آدمي نبودم که بخواهم کسي را بکشم و فقط از خودم دفاع کردم.
بعد از گفتههاي متهم، هيئت قضات وارد شور شدند و متهم را به قصاص محکوم کردند. رأي صادره با اين استدلال که متهم دفاع مشروع کرده است مورد اعتراض متهم و وکيلش قرار گرفت. اين اعتراض در ديوانعالي کشور مورد بررسي قرار گرفت، اما پذيرفته نشد و رأي قصاص مورد تأييد قرار گرفت. بهاينترتيب متهم يک گام ديگر به قصاص نزديک شد.
منبع: bartarinha.ir