بزرگنمايي:
چه خبر - قتل زن صيغهاي به خاطر فحاشي به مادر شوهر
مرد ميانسال که دختر عمويش را به عقد موقت خود در آورده بود درجريان يک درگيري لفظي او را به قتل رساند و جسدش را در سطل زباله انداخت.
16 بهمن زن جواني به شعبه 4 دادسراي جنايي تهران رفت و از ناپديد شدن خواهرش خبر داد. او گفت: 14 روز است که از خواهرم بيخبرم. هر چه با تلفن همراهش تماس ميگيرم خاموش است. به مقابل خانهاش هم رفتهام اما کسي در را باز نميکند. خواهرم مدتي قبل از همسرش جدا شد و به تنهايي زندگي ميکند. اما با اين حال هر روز با هم در تماس بوديم و امکان نداشت که اين همه وقت از او بيخبر باشم.
با شکايت زن جوان، به دستور بازپرس شعباني، تحقيقات آغاز شد. اما هيچ ردي از مينا به دست نيامد. تا اينکه کارآگاهان در تحقيق از همسايههاي مينا دريافتند که مرد ميانسالي از چند ماه قبل مدام به خانه او رفت و آمد داشته است. از سويي طبق اظهارات ساکنان ساختمان، مينا آخرين بار با همان مرد ميانسال ديده شده بود. در ادامه بررسيها هويت مرد ميانسال به نام کوروش برملا شد. تحقيقات نشان ميداد که کوروش پسر عموي مينا است و روزي که زن جوان ناپديد شده، مينا و پسر عمويش در محدوده مسکن مهر بومهن باهم ديده شده بودند.
سرنخهاي بدست آمده حکايت از آن داشت که کوروش در ناپديد شدن زن جوان نقش دارد و بدين ترتيب به دستور بازپرس جنايي مرد ميانسال روز 29 بهمن بازداشت شد. متهم که ابتدا منکر جنايت بود در ادامه تحقيقات و باتوجه به مدارک پليسي به قتل دختر عمويش اعتراف کرد.
تکه تکه کردن جسد
کوروش در بازجوييها گفت: چند وقت قبل مينا را به عقد موقت خود درآوردم و همسرم نيز بعد از مدتي باخبر شد. رابطه مان با مينا خوب بود تا اينکه 2 بهمن، او براي ديدن خانهاي که در مسکن مهر داشتم سوار خودروي پرايدم شد. باهم به بومهن رفته و من خانه را به او نشان دادم.
متهم ادامه داد: نميدانم چه شد که ناگهان بين ما بحث شد و مينا به مادرم فحاشي کرد. از اين رفتارش بشدت ناراحت شدم و از عصبانيت دستم را روي گلويش گذاشتم و فشار دادم. به خودم که آمدم متوجه شدم ديگر نفس نميکشد. جسد را به داخل حمام خانه بردم و از آنجا خارج شدم. 15 روز جسد داخل حمام بود تا اينکه متوجه شدم خواهر مينا - دختر عمويم- ناپديد شدن او را به پليس گزارش کرده است. از اينکه پليس به من شک کند و متوجه شود که من و مينا در ارتباط بودهايم ترسيدم.
ميدانستم که اگر به من شک کنند خانهام را بازرسي ميکنند و براي همين تصميم گرفتم که جسد را از بين ببرم. در اين 15 روز تنها يکبار به جسد سر زده بودم، اما وقتي متوجه شکايت شدم به خانهام در بومهن رفته و جسد را تکه تکه کردم. بخشي را در سطل زبالهاي در دماوند رها کردم و باقي جسد را به تهران آورده و در سطل زباله انداختم و بعد از آن به خانه رفتم.
با اعتراف مرد ميانسال، بازپرس جنايي دستور جست و جو براي يافتن جسد مقتول و ادامه بررسيها را صادر کرد.
منبع: bartarinha.ir