بزرگنمايي:
چه خبر - چرا دختران و پسران از خانه فرار مي کنند؟
فرار از منزل، اتفاقي است که تقريبا همه ما درباره آن زياد شنيده ايم و شايد در نزديکي خود نيز خانواده هايي را مشاهده کرده ايم که با اين آسيب اجتماعي مواجه شده اند. به تازگي مديرکل دفتر امور آسيب ديدگان اجتماعي سازمان بهزيستي کشور درباره آمار دختران فراري تاکيد کرده است: «بين دو هزار و 500 تا سه هزار دختر فراري در کشور وجود دارند. همچنين 100 پسر در شش ماه نخست سال 96 از خانه فرار کردهاند که نسبت به تعداد دختران ناچيز است.» البته که اين پديده ابعاد زيادي دارد و نمي توان در يک نوشته، تمام آن ها را برشمرد اما تلاش مي شود در ادامه به بيان اصلي ترين دلايل بروز اين پديده بپردازيم و چند راهکار اوليه براي پيشگيري از اين اتفاق را بيان کنيم.
فرار پسران از خانه را هم بايد جدي گرفت
نکته مهم قبل از بيان هر چيزي، اين است که فرار از منزل هم در دختران اتفاق مي افتد، هم در پسران. به عبارت ديگر بر خلاف باور عموم افراد که تصور مي کنند فرار از خانه فقط در دختران اتفاق مي افتد، در بين پسران هم شاهد اين مسئله هستيم. منتها هم تعدادش کمتر است و هم پيامدهاي منفي اين اتفاق براي دختران بيشتر به نظر مي رسد. هرچند که از پيامدهاي منفي اين مسئله براي پسران نيز نمي توان غافل شد. با وجود اين، آمارها نشان مي دهد فرار از خانه در دختران بيشتر از پسران رخ مي دهد که البته تفاوت فاحشي با يکديگر دارند.
اصلي ترين دلايل فرار از خانه
مي توان گفت اصلي ترين دليل براي بروز اين پديده، رها شدن از يک محيط آزاردهنده و پناه بردن به يک محيط امن جايگزين است. به عبارت ديگر، نوجواني که در محيط خانه انواع فشارها و استرس ها را تجربه مي کند، براي رها شدن از اين محيط، به دنبال موقعيتي مي گردد تا اين استرس ها را نداشته باشد. فارغ از اين که تا چه اندازه تحليل ها و قضاوت هاي نوجوان از شرايط زندگي اش مي تواند صحيح باشد يا نباشد، بايد اين نکته را مدنظر داشت که نوجوان (به ويژه يک نوجوان دختر) هر چه را در خانه پيدا نکند، در بيرون از خانه جست و جو مي کند؛ به خصوص اگر آن گمشده مرتبط با نيازهاي عاطفي اش باشد.
به طور کلي، عواملي مانند خشونت والدين، مشکلات والدين با يکديگر، منع شدن از برخي خواسته هاي معقول، سوء استفاده هاي جسمي و جنسي، تحقير و طرد شدن و ايجاد يک شرايط تحميلي براي نوجوان مي تواند زمينه ساز فرار از خانه باشد.
با توجه به دلايل اصلي مطرح شده، نقش خانواده ها در کاهش اين آسيب بسيار پررنگ به نظر مي رسد. در ادامه توصيه هايي براي والدين داريم.
توصيه هايي به والدين براي پيشگيريارتباط خود با نوجوانتان را بهبود بخشيد
در تمامي متون روان شناسي خانواده و نظرات تربيتي بر اين موضوع تأکيد مي شود که اصولا نحوه رفتار با فرزند نوجوان بايد کاملا متفاوت با يک کودک باشد. به عبارت ديگر، آن طور که ما با يک کودک رفتار مي کنيم و محدوديت هايي را برايش اعمال مي کنيم، قاعدتاً براي يک نوجوان نمي توانيم چنين سياست هايي را داشته باشيم. اين به معناي دادن آزادي بيش از حد به نوجوان نيست بلکه بايد بدانيم که يک نوجوان، چه خواسته هاي معقولي را به اقتضاي شرايط سني و رشدي خود دارد تا متناسب با شرايط فعلي براي برآورده کردن آن ها اقدام کنيم. کليد اين مهم، داشتن مهارت ارتباط مؤثر با فرزند نوجوان است. هر چه بتوانيد ارتباط خود با نوجوانتان را بهبود ببخشيد، مي توانيد بيشتر به او نزديک و از درونيات او آگاه تر شويد.
به وضعيت رواني فرزند خود دقت کنيد
از آن جا که دوره نوجواني با طغيان شديد هيجانات و ميل به استقلال طلبي شناخته مي شود، بايد دقت کرد که يک نوجوان، بسياري از تصميم هاي خود را بر مبناي شرايط رواني اش مي گيرد. اثبات شده بخش عمده اي از انگيزه فرار از خانه، مرتبط با شرايط فشار و استرس هايي است که نوجوان در خانه تحمل مي کند و راهي براي آن پيدا نمي کند. متأسفانه برخي والدين شرايط روحي نوجوانشان را جدي نمي گيرند و حتي گاهي آن را به تمسخر مي گيرند و انکار مي کنند.
هرگونه تهديد مبني بر ترک خانه را جدي بگيريد
يک نوجوان زماني تهديد به ترک خانه مي کند که به اين نتيجه مي رسد، تلاش هايش براي تغيير شرايط از مسير گفت و گوي دو طرفه با والدين نتيجه اي ندارد. اگرچه بخشي از فرارها با هدف کسب امتيازات نامعقول از والدين انجام مي شود اما بازهم جدي نگرفتن اين تهديدها، ممکن است عوارض بيشتري داشته باشد. با درنظر گرفتن آسيب هايي که در نتيجه فرار از خانه در انتظار يک نوجوان (به خصوص يک دختر نوجوان) است، مانند سوءاستفاده، اعتياد، بزهکاري و مواردي از اين دست، مي توان نتيجه گرفت بررسي مستقيم و دوطرفه خواسته هاي نوجوان به مراتب کم هزينه تر از بي توجهي به تهديدها و در نهايت مواجه شدن با فرار فرزندمان از خانه است. منظور من اين نيست که خواسته هاي نوجوانتان را به هر شکلي که شده، برآورده کنيد بلکه اگر مي توانيد خودتان و اگر به مرحله اي رسيده ايد که کاري از دست شما به عنوان والدين بر نمي آيد، با کمک گرفتن از يک روان شناس و مشاور متخصص، ضمن شنيدن خواسته هاي فرزندتان، به او در تصميم گيري کمک کنيد.
صحبتي با نوجوان عزيز
من هم مانند شما دوره نوجواني را گذرانده ام. والدين شما هم زماني نوجوان بوده اند. با وجود تغييرات زيادي که در سبک زندگي و امکانات دوره کنوني نسبت به زمان گذشته ايجاد شده است، بازهم من و والدين شما در دوره نوجواني خواسته ها و توقعاتي داشتيم که براي والدين مان عجيب و غيرقابل قبول بود. مي خواهم بگويم در تمام دوره ها، چالش هايي بين والدين و نوجوانان بوده است. همواره نوجوانان خواسته هايي داشته اند که والدين با آن ها مخالفت مي کردند. پس اگر شرايطي را تجربه مي کنيد که والدين تان با خواسته هاي شما مخالفت مي کنند، اين موقعيت را محدود به خودتان و اين زمان ندانيد. همان طور که والدين بايد تلاش کنند تا ارتباط مؤثر با شما را بياموزند تا بتوانند شما را بهتر درک کنند، شما نيز بايد متقابلا تلاش کنيد تا روابط خود با والدين تان را بهبود ببخشيد و توانايي حل مسئله را در خودتان ارتقا دهيد. گزينه هايي مانند قهر کردن با والدين، پرخاشگري و حتي فرار از خانه، نمي توانند براي شما مناسب باشند چراکه نه تنها موقعيت شما را در خانواده بهتر نمي کنند، بلکه به از دست رفتن ذهنيت مثبت والدين تان درباره شما و حتي تغيير نگاه اطرافيانتان به شما منجر مي شود. بهتر است براي بهبود شرايطتان ابتدا توانمندي هايتان را افزايش دهيد سپس با والدين تان مستقيم صحبت کنيد.
منبع : khorasannews.com