بزرگنمايي:

چه خبر -

من درآمد متوسطي دارم که هر ماه بايد بخشي از آن را به بيمه بازنشستگي ام اختصاص دهم. علاوه بر اين، هر سه ماه هم سفري به خارج از کشور دارم. وضعيت مالي من هميشه همين طور بوده است و مي توانم بگويم که تکنيک هاي پس اندازي که به کار مي برم به من اجازه مي دهند که از پس مخارج زندگي ام بر آيم. حالا مي خواهم اين تکنيک ها را به شما ياد دهم.

من دوستاني دارم که سه برابر حقوق بيشتري نسبت به من مي گيرند، اما مشکلات خيلي بيشتري براي پس انداز دارند. فرق من و آنها در چيست؟ تمرين! وقتي که نوجوان بودم، قلک سبزرنگي داشتم که سکه ها و پول هاي خرد را در آن مي ريختم. آن سکه ها راز بزرگ زندگي من بودند.

پس انداز کردن براي من هميشه جذابيت زيادي داشت که دليل آن، ماهيت مخفيانه و رازآلود پس انداز بود. هر بار که دوستانم پول شان را صرف خريد وسايل غير ضروري مي کردند، از خودم مي پرسيدم آنها چطور مي توانند پولي را که به رحمت به دست آورده اند، خرج چيزهاي بيهوده کنند.
از جايي شنيده بودم که هميشه 10 درصد درآمدم را در حسابي جداگانه بگذارم يا در بيمه بازنشستگي سرمايه گذاري کنم و هرگز به سراغ آن پول نروم. اين توصيه را در پيش گرفتم و متوجه شدم که وقتي آن پول از پيش چشمم دور مي شود، نياز به آن هم پيدا نخواهم کرد و از طرف ديگر، قوت قلبي بابت آن سرمايه ام خواهم داشت.

همه عاشق معامله هاي خوب هستند. اما من روش خودم را در پيش مي گيرم؛ صبر و زمان بندي. آگهي هاي تبليغاتي زيادي در گوشه و کنار مي بينم، اما به خودم مي گويم که براي خريد بايد صبر کنم تا محصول فوق العاده اي را بخرم. اينکه چيزي حراج خورده است، دليل نمي شود که حتما ارزش پول تان را داشته باشد. برخي از باکيفيت ترين لباس ها و کفش هايي را که در کمدم هست، با قيمتي کمتر از قيمت يک قهوه لاته خريده ام؛ باور کنيد!

من هميشه عاشق رسيدگي به موهايم بودم، اما از کي تا حالا اين طور شده است که براي کوتاه کردن مو بايد اين قدر پول بدهيم؟! اصلا نمي توانم خودم را قانع کنم تا پول خريد يک هفته خواروبار منزل را بدهم و موهايم را کوتاه کنم. اين طور شد که تصميم گرفتم به آرايشگاه هايي بروم که کارآموز و نياز به مدل رايگان دارند.
اين طور آرايشگاه ها را که به دنبال مدل رايگان هستند در هر شهر بزرگي مي توانيد پيدا کنيد. ساده بگويم، مي توانيد به يکي از بهترين آرايشگاه ها برويد و به ازاي مبلغي بسيار کم، خدمات عالي دريافت کنيد.

من خيلي دير متوجه اين موضوع شدم. در جواني هميشه رويدادهايي مثل جشن هاي تولد، مهماني ها و دورهمي ها در کافه و رستوران رخ مي دهند که پول تان را مانند يک جاروبرقي مي بلعند! خيلي ساده ممکن است گرفتار اين رويدادها شويد.
اگر هر بار که يکي از دوستانم مرا به کافه دعوت مي کرد پاسخ مثبت مي دادم، ديگر نمي توانستم با نوشتن اين مقاله در مورد پس انداز کردن پول، توجه شما را به خود جلب کنم. البته در موقعيت هاي خاص هيچ وقت دعوت کسي را رد نمي کردم، اما وقتي که «نه» گفتن را تمرين کردم، توانستم زمان بيشتري براي مطالعه، ديدن برنامه هاي دلخواه يا از همه بهتر، خواب، پيدا کنم! و در عين حال پولم را هم پس انداز مي کردم.

من کارت هاي اعتباري مختلفي دارم اما سعي مي کنم با استفاده از ابزاري به اسم Mirt.com، حواسم به همه حساب هايم باشد. همچنين در ابتداي ماه، ميزان مخارج را پيش بيني مي کنم تا در صورت نياز، با احتياط بيشتري پول خرج کنم.
وقتي به خوبي آگاه باشيد که پول تان را صرف چه چيزهايي مي کنيد، پس انداز کردن ساده تر، قابل کنترل تر و خوشبينانه تر خواهد شد. از همه مهم تر اين است که چنين رفتاري، به پس اندازي قابل توجه در آينده خواهد انجاميد.
بخشي از فرآيند پس انداز را بايد با آزمايش و خطا پيش ببريد و بخش ديگر آن را با مطالعه و افزايش سواد مالي تان بهبود ببخشيد. البته توصيه هاي زيادي در اين زمينه وجود دارد که همه آنها کاربردي و عملي نيستند. بايد ببينيد چه روشي براي شما کارساز است. من نيز دقيقا همين کار را کردم.

اگر مي خواهيد بيشتر بدانيد : 10 دليل پدربزرگانه براي پس انداز کردن

اگر مي خواهيد بيشتر بدانيد : پس انداز کردن پول با هفت روش ساده

اگر مي خواهيد بيشتر بدانيد : بهترين روش پس انداز کردن، پس انداز با قلک هاي شيشه اي است!!

منبع : مجله پنجره خلاقيت