بزرگنمايي:
چه خبر - همه چيز در مورد عشق هاي يکطرفه
«جواد کاظميان» که بارها از علاقه خودش به بازيگر مطرح سينماي هاليوود يعني «مونيکا بلوچي» گفته، به تازگي تولد مونيکا را در اينستاگرام خودش تبريک گفت و نوشت: «چه بگويم نگفته هم پيداست، غم اين دل مگر يکي دوتاس، به همم ريخت س گيسويي، به همم ريخت س مدت هاست». سپس و در عين ناباوري «بلوچي» هم جواب «کاظميان» را در يک کامنت با ابراز تشکر و شکلک گل و قلب داد. دست آخر هم کاظميان با پيامي حاوي يک شکلک قلب از او تشکر کرد! اسکرين شاتي از اين به اصطلاح دل و قلوه دادن کما بيش يک طرفه اين دو چهره در اينستاگرام، اين روزها به يکي از پر بازديدترين پست ها در شبکه هاي اجتماعي تبديل شده و پيام علي انصاريان، ماجرا را خبرسازتر کرده است. انصاريان در کامنتي براي بلوچي نوشت: «سلام مونيکا جون، دوست من جواد تو رو دوست داره، جواد تولد ننه و باباش رو نمي دونه ولي تولد تو رو مي دونه، کي بيايم خدمت خانواده دست بوسي و غلام شما بشه جواد ما!». همه اين ماجراها با توجه به مصاحبه هاي کاظميان در اواخر سال گذشته با « مدال شو» ، رنگ و بوي ديگري گرفت. او در آن مصاحبه با لحني جدي گفت: «من تا امروز يک بار عاشق شدم. من عاشق «مونيکا بلوچي» هستم از بچگي. من از 16 سالگي تا الان که تقريبا 20 سالي مي گذرد، به نظرم او زيباترين و جذاب ترين زن دنياست.» نکته جالب تر اين که مونيکا تا امروز دو بار ازدواج ناموفق داشته و از سال 2013 مجرد محسوب مي شود. او هم اکنون 54 ساله و مادر دو فرزند است. حالا و شايد همه اين ماجراها شوخي باشد که کاظميان و انصاريان راه انداخته اند و چند هزار نفر هم با کامنت هايشان براي بلوچي آن را جدي گرفته باشند اما از نظر روان شناسي و به صورت کلي (نه بنا به مصداق فعلي که جزئياتش معلوم نيست) قابل بررسي است که در ادامه به نکاتي درباره آن اشاره مي کنيم.
بيشتر بدانيد : مردي که عاشق تان است اين نشانه ها را دارد!
عاشقان مبتلا به بيماري «پارانويا»
عشق يک طرفه عشقي است که ميل به معشوق در آن امري ذهني است يعني عاشق در افکار و پيش فرض هايش باور دارد که معشوقش به او علاقه مند است و او از احساسات معشوقش بي اطلاع است. روان شناسان اين حالت را بيش از آن که نوعي عشق بنامند، آن را نوعي بيماري رواني به نام «پارانويا» مي دانند. عشق هاي يک طرفه نوعي بيماري رواني محسوب مي شود. در برخي موارد اشخاصي وجود دارند که ديوانه وار به فردي علاقه مند هستند و تصور مي کنند که آن شخص نيز آن ها را دوست دارد اما اين ها تنها در مخيله او وجود دارد زيرا در مواقعي ممکن است شخص ديگر يا او را دوست نداشته باشد يا در مواقعي حتي او را نشناسد! (اين حالت که مشخص نيست درباره کاظميان صدق مي کند يا نه؟) عادي و معمولي نيست زيرا در حالت عادي اگر فردي به شخص ديگر علاقه مند شود ولي بداند که عشق و علاقه اش يک طرفه است، بي شک از آن عشق دست بر مي دارد ولي زماني که شخص دچار اين اختلال رواني باشد، از اين عشق يک طرفه دست بر نمي دارد. واژه علمي که براي اين نوع بيماري به کار برده مي شود؛ «عشق بي وصال» است.
تجربه چنين عشق هايي آسيب زاست
برخي افراد به اميد اين که روزي بتوانند به فرد مورد علاقه شان که از اين علاقه بي خبر است برسند، روزگار مي گذرانند اما اين اميدهاي واهي هيچ وقت به واقعيت بدل نمي شوند و تنها براي آنان چشماني گريان و دلي پردرد بر جاي خواهد گذاشت. بنابراين افراد بايد در ايجاد روابط خود با ديگران آگاهانه تر و هوشمندانه تر برخورد کنند و معيارشان را فقط براساس عشقي که سرچشمه و منشأ آن احساسات و هيجانات پرشور است، بنا نکنند تا کمتر آسيب ببينند و به آن آرامش و خوشبختي و شادي که استحقاق آن را دارند، دست يابند. بايد دانست که عشق هاي يک طرفه براي افراد به ظاهر عاشق، نگران کننده و آسيب زاست و نبايد آن را بي خطر ديد.
از افسردگي تا اضطراب
فردي که فقط به فرد مورد علاقه اش فکر مي کند و مي داند که تقريبا هيچ راهي براي وصال وجود ندارد، معمولا دچار مشکلاتي از قبيل کاهش عزت نفس، افسردگي و نوسانات سريع خلق و خو مي شود. در حالت عادي اگر فردي به شخص ديگري علاقه مند شود اما بداند عشق و علاقه اش يک طرفه است، بي شک از آن عشق دست برمي دارد اما زماني که اين حالت، شديد و حتي بيمارگونه شود، از اين عشق يک طرفه دست برنمي دارد.
عاقبتي چون بي تمايلي به ازدواج
جالب است که بدانيد مراحل سه گانه اعتراض، نااميدي و بي اعتنايي بارها در عشق هاي يک طرفه ديده شده است. واکنش چنين عاشق هايي در ابتدا واکنشي اعتراضي است يعني گريه مي کنند، مضطرب مي شوند و در تلاش هستند شکلي از ارتباط را با معشوق برقرار کنند. پس از شکست هاي مکرر براي به چنگ آوردن دل معشوق، اعتراض به نااميدي بدل مي شود و عاشق غمگين، همه نشانه هايي را از خود بروز مي دهد که اغلب با افسردگي باليني در ارتباط است. در نهايت، خستگي عاطفي حالتي از بي اعتنايي به ادامه زندگي و به خصوص ازدواج را پديد مي آورد.در پايان بايد توجه داشت که رنج دوست داشتن فردي که هيچ اطلاعي درباره عشق اش به خودمان نداريم، توام با احساس نااميدي و افسردگي خواهد بود. همچنين زماني که فکر مي کنيد آن فرد دقيقا هماني است که شما مي خواهيد، اين احساسات قوي تر هم مي شوند و دردسرهايش بيشتر مي شود.
بيشتر بدانيد : عاشق رئيس ام شده ام که يک دختر دارد!!
بيشتر بدانيد : اين 3 احساس را با عشق اشتباه نگيريد!!
بيشتر بدانيد : عاشقش بودم ولي ازدواج کرد، نمي دانم چه کنم؟
منبع : khorasannews.com