بزرگنمايي:

چه خبر - دلايل افزايش آمار کتک خوردن مردان

جديدترين آمار پزشکي قانوني، نشان مي دهد در سال 95، حدود سه هزار مرد به اين سازمان براي اعلام خشونت توسط همسران خود مراجعه کرده بودند که در سال 96، اين تعداد به حدود پنج هزار نفر رسيده است. به عبارت ديگر تا سال 95 فقط 5 درصد از مدعيان همسرآزاري را مردان تشکيل مي دادند اما سال گذشته مدعيان مرد به رقم 7 درصد افزايش يافت. با اين حال، کارشناسان معتقدند تعداد مرداني که قرباني خشونت از سوي همسران خود مي شوند بيشتر از آمارهاي رسمي اعلام شده است چرا که تعداد زيادي از مردان از ترس قضاوت و مورد مضحکه قرار گرفتن حاضر نيستند شکايات خود را به پزشکي قانوني اعلام کنند. از آنجايي که به مباحث مرتبط با خشونت عليه زن ها بارها پرداخته ايم. در ادامه نگاهي خواهيم داشت به دلايل افزايش آمار کتک خوردن مردان و اين که چه نوع مرد و زن هايي با چه ويژگي هاي شخصيتي به اين مشکل دچار مي شوند و راهکار مديريتش چيست؟

خشم از ديدگاه روان شناسي يکي از احساسات بنيادين انسان است، هرچند در ظاهر يک هيجان منفي به نظر مي رسد و جنبه حفاظتي براي انسان دارد. معمولا تاکيد افراد بر سرکوب و تحمل کردن اين هيجان است در حالي که امروزه تاکيد روان شناسان هيجان مدار بر ابراز صحيح آن است. اما منظور از ابراز صحيح چيست؟ امروزه خشم به صورت «سازگار» و «ناسازگار» بررسي مي شود. خشم ناسازگار همان است که به صورت پرخاشگري و خشونت خود را نشان مي دهد و مي تواند منجر به آسيب رساندن به خود و ديگران شود و حتي در صورت درست ابراز نشدن از درون فشار زيادي به فرد وارد مي کند و منجر به بيماري هايي مانند زخم معده، فشار خون و حتي سکته قلبي مي شود. با اين حال، خشم سازگار نه تنها مضر نيست بلکه مي تواند يک عامل انگيزشي براي رشد و حرکت فرد باشد. بسياري از افراد با جهت دادن اين هيجان در فعاليت هايي مانند ورزش، تحصيل، کار و سازندگي از آن به درستي استفاده مي کنند.

بيشتر بدانيد : 4 نکته مهم در کنترل خشم

کنترل خشم، يک نوع مهارت در نظر گرفته مي شود و طبيعتا افرادي که در يک رابطه اقدام به پرخاشگري و خشونت مي کنند، نياز به يادگيري و مهارت آموزي دارند. خشونت همچنين مي تواند شکلي از تکانه باشد. افرادي که مبتلا به اختلال کنترل تکانه هستند، بيشتر احتمال دارد که هنگام تجربه خشم و ناکامي، اقدام به خشونت، شکستن اشيا و حتي آسيب به خود و ديگران کنند. پيشنهاد مي کنم علاوه بر يادگيري مهارت هاي لازم براي رويارويي با هيجاناتي مانند خشم، در حضور روان شناس به بررسي ريشه اي آن بپردازيد تا به صورت اساسي مشکل حل شود.

موضوعي مانند پرخاشگري زنان عليه مردان از اين بابت حائز اهميت است که از نظر تکاملي، مردان قوي تر از زنان هستند و به طور طبيعي، زنان نمي توانند خشونت بيشتري نسبت به مردان داشته باشند اما با اين فرض که عوامل ديگري بتواند تعيين کننده قدرت در زنان باشد، مي توان اين افزايش خشونت را توجيه کرد. اين عوامل مي تواند شامل افزايش حمايت هاي قانوني و پشتوانه هايي مانند مهريه باشد. اين گونه زنان چنان چه متوجه شوند که در صورت اقدام به خشونت عليه مردان، دردسر زيادي را تجربه نمي کنند، حاضر به پرداخت هزينه هاي آن هستند اما به طور کلي اين موضوع از چند جنبه روان شناسانه قابل بررسي است که در ادامه مطرح مي شود.

موفقيت و استقلال زنان در ذات خودش بد نيست اما در کنار محسناتش مي تواند معايبي هم داشته باشد. به نظر مي رسد يکي از ترس هاي قديمي زنان در برخورد با مردان، ترس از دست دادن حمايت هاي اجتماعي و اقتصادي بوده است. نگاه سنتي به اين ماجرا نشان مي دهد مردان در خانواده، نان آور بوده اند و زنان عمدتا وظيفه خانه داري و نگهداري از فرزندان را به عهده داشته اند و اين موضوع زنان را هميشه براي داشتن احساس امنيت به مردان وابسته نگه داشته و حتي در مواردي که تمايل به برخورد با مردان داشته اند، به خاطر ترس از دست دادن منابع حمايتي، از اين اقدام خودداري و بيشتر احساسات خود را سرکوب کرده اند. در حالي که امروزه اشتغال زنان افزايش يافته و زنان پابه پاي مردان کار مي کنند، در جامعه حضور دارند و حتي در مواردي مانند ادامه تحصيل و حضور در دانشگاه از مردان پيشي گرفته اند. اين امکان که در سايه رشد صنعتي جوامع ايجاد شده، باعث افزايش استقلال زنان و تا حد زيادي از بين رفتن ترس آنان از تنهايي و طلاق شده است. از طرف ديگر فرهنگ سنتي در ايران همواره ويژگي هايي مانند مطيع بودن، کم حرفي، نجابت و... را براي زنان ارزش تلقي کرده است در حالي که امروزه تاکيد بيشتر بر استقلال، جسارت و خوداتکايي زنان است و اين موضوعات از طرق مختلف مانند ماهواره، شبکه هاي اجتماعي، گروه هاي زنان و حتي در دانشگاه ها تشويق مي شود. واقعيت اين است همان طورکه گفته شد استقلال طلبي زنان به خودي خود مشکلي نيست اما مي تواند تبعاتي به همراه داشته باشد.

نکته بعدي، تغيير نگرش مردان در بازخوردشان نسبت به رفتارهاي زنان است. بسياري از مردان اقتدار لازم براي بازداري خشونت زنان عليه خود را از دست داده اند. رفتارهاي منفعلانه در برخي مردان امروزي از آن ها افرادي ضعيف و توسري خور ساخته است. هر چند اين مسئله يک فرض است چرا که مردان نيز فهميده اند امروزه با رفتار متقابل نمي توانند خشونت زنان را پاسخ دهند. رفتار متقابل آقايان با زنان مي تواند عواقب سنگيني مانند پرداخت ديه يا بازداشت و زنداني شدن برايشان ايجاد کند بنابراين ترجيح برخي از آقايان، اين است که از مسير قانوني و با دردسر کمتري از حقوق خود دفاع کنند. اين اتفاق باعث شده که حتي اين دسته از مردان بتوانند زنان را به پرداخت ديه وادار و تئوري با نام «کتک بخور تا پول در بياري» را ايجاد کنند.

از زاويه اي ديگر، مي توان اين طور نگاه کرد که افزايش آسيب هاي اجتماعي مانند بي وفايي در مردان، زمينه را براي افزايش هيجاناتي چون خشم فراهم کرده است. اين مسئله مستقيما با موضوعي به نام «هويت» و شکل گيري هويت نيز با موضوعات مهم ديگري در ارتباط است که مي تواند رفتار انسان ها را تحت تاثير قرار دهد. يکي از اين موضوعات مهم در اين زمينه، خودآگاهي و ارتباط است. هويت به شدت مي تواند ارتباطات انساني و چگونگي آن را تحت تاثير قرار دهد. يک رابطه زناشويي موفق نياز به شکل گيري هويت سالم دارد.

بيشتر بدانيد : ده دليل خيانت شوهر به همسر خود!؟

مردان بيش از هر چيز، بايد بتوانند از انباشته شدن احساس خشم در همسرشان پيشگيري کنند و قبل از اين که خشم به حد انفجار برسد، سوپاپ اطمينان برايش در نظر بگيرند. زنان وقتي در رسيدن به خواسته ها و نيازهايشان ناکام شوند يا رفتارهايي مانند نپذيرفتن مسئوليت، خيانت و بي توجهي را ببينند، عصباني خواهند شد و اين خشم به مرور انباشته و سپس با يک جرقه کوچک منفجر خواهد شد. هنگام عصبانيت زن، او را متوجه خشمش کنيد. اجازه دهيد درباره اين احساس حرف بزند تا از فشار آن کاسته شود. بدترين جمله اي که در اين مواقع گفته مي شود، اين است: «عصباني نشو» . به او بگوييد: «تو الان عصباني هستي و اجازه بده تا درباره چيزي که تو را عصباني کرده صحبت کنيم» يا «وقتي عصباني هستي، دوست ندارم فحاشي کني، کتک بزني يا چيزي را بشکني» . به او بفهمانيد که مي تواند صدايش را بلند کند، گريه کند و خشمش را بيان کند اما دوست نداريد که آسيبي به کسي يا چيزي وارد شود. بعدا در فرصتي که همسرتان آرام شده درباره خواسته ها و نيازهايش بيشتر صحبت کنيد.
جالب است بدانيد در ساير نقاط دنيا نيز مسئله خشونت زنان عليه همسرانشان به ويژه خشونت هاي فيزيکي، مسئله اي عجيب و نامانوس است و به همين دليل آمار دقيقي در اين باره وجود ندارد. با اين حال، گزارش سازمان هايي که در راستاي دفاع از حقوق مردان فعاليت دارند، نشان از افزايش پديده شوهرآزاري و سکوت مردان در اين باره دارد. بنابراين درصد مرداني که قرباني خشونت خانگي هستند نسبت به کل پرونده هاي تشکيل شده در اين حوزه عبارت است از:

از آغاز زندگي مشترک کامران، هشت سال مي گذرد و اين روزها با همسرش اختلاف هاي زيادي دارد. با اين حال کامران درباره اولين روزهاي زندگي مشترکش مي گويد: «خانمم از همان روزهاي اول ازدواج مان، تندخو و خشن بود اما اوايل ازدواج مشکل بزرگي با اين موضوع نداشتم تا اين که بعد از چند ماه بر سر يک موضوع جزئي حرف مان شد و کار به بگو مگو و داد و فرياد رسيد و او يک سيلي محکم به من زد.» کامران از اين بي احترامي ها و حتي دست بزن همسرش دل پري دارد و ادامه مي دهد: «از آن روز به بعد بر سر هر مسئله اي که اختلاف داريم، زنم با من درگير مي شود و اگر به قول خودش حرف هايم قانع کننده نباشد، من را به باد کتک مي گيرد. در ضمن جلوي دختر کوچکم هم ديگر آبرويي برايم نمانده است، از بس همسرم با من بدرفتاري مي کند. حتي يک بار وقتي سر دخترم داد کشيدم که چرا تکاليفش را انجام نداده با عجله به سمت مادرش رفت و از او خواست مرا بزند» . او درباره اين که چرا از همسرش شکايت نمي کند، مي گويد: «بروم کلانتري چه بگويم؟ بگويم زنم مرا مي زند؟ کم در خانه و در و همسايه مسخره شدم، حالا بروم خودم را سوژه خنده ماموران پليس کنم؟ اصلا کسي باور نمي کند که مرد از زنش کتک بخورد! مامور کلانتري از من نمي پرسد تو با 100 کيلو وزن چطور از يک زن 60 کيلويي کتک خوردي؟ »

بيشتر بدانيد : کدام اشتباه همسرم را در زندگي زناشويي ببخشم؟ کدام را نبخشم؟

بيشتر بدانيد : رابطه جنسي خشن براي برخي افراد چرا لذت بخش است؟

بيشتر بدانيد : زندگي زناشويي شما اگر اين نشانه ها را دارد مسموم است!!

بيشتر بدانيد : رموز اصلي شوهرداري در زندگي زناشويي که خانمها بايد بدانند!!

منبع : سازمان پزشکي قانوني، فارس، خبرآنلاين و مهرخانه