بزرگنمايي:
چه خبر -
به گزارش ايسنا، گزيدهاي از بيانات حضرت آيتالله خامنهاي در زمينه «بايدها» و «نبايدها» ي اصول رقابت سياسي در انتخابات را در زير بخوانيد.
الف) بايدها
1. رقابت انتخاباتي در چهارچوب نظام باشد
اين انتخاباتها يکي از بزرگترين محسّناتش اين است که از رکود جلوگيري ميکند. بهترين شکل ادامهي يک نظام اجتماعي اين است که در عين ثبات، تحول داشته باشد. رکود بد است و ثبات خوب است. ثبات يعني استقرار؛ يعني اين چهارچوب، اين هندسه، در جاي خود محفوظ باشد، مستقر باشد، ريشهدار باشد؛ در عين حال در داخل اين چهارچوب، تحولات، مسابقات و رقابتها وجود داشته باشد. اين بهترين شکل است که کشتي نظام در درياهاي طوفاني بتواند بدون دغدغه حرکت کند. «و هي تجري بهم في موج کالجبال»؛ اين دربارهي کشتي نوح است. کشتي حرکت ميکند، در بين امواج گوناگون هم هست؛ ليکن اين امواج سهمگين نميتوانند استقرار او را از بين ببرند. اين استقرار بايست وجود داشته باشد. البته در درون اين استقرار، در درون اين چهارچوب، تحول وجود دارد.
بنابراين همهي تحولات بايد در چهارچوب باشد. اگر چنانچه کسي وارد ميدان رقابت انتخاباتي و مسابقهي انتخاباتي بشود، اما بخواهد چهارچوب را بشکند، او از قاعدهي نظام خارج شده است، از قواعد حرکت انتخاباتي خارج شده؛ اين غلط است، اين درست نيست. بايد همه چيز در چهارچوب نظام باشد. اين چهارچوب، قابل تغيير نيست. 1388/12/06
2. به قانون اساسي و خط امام پايبند باشيد
براي وارد شدن در عرصهي انتخابات، تنها چيزي که حاکم است، قانون است؛ بر طبق قانون يک عدهاي ميتوانند بيايند، يک عدهاي نميتوانند بيايند؛ قانون معين کرده شرائط چيست، صلاحيتها چيست؛ کساني که تشخيص صلاحيت ميدهند، چه کسانياند؛ اينها همهاش بر طبق قانون دارد انجام ميگيرد.1392/03/14
در مسئلهي انتخابات و غير انتخابات، همه بايد تسليم رأي قانون باشند؛ در مقابل قانون تمکين کنند. آن حوادثي که در سال 88 پيش آمد ــ که براي کشور ضرر داشت و ضايعهآفرين بود ــ همه از همين ناشي شد که کساني نخواستند به قانون تمکين کنند؛ نخواستند به رأي مردم تمکين کنند. ممکن است رأي مردم برخلاف آن چيزي باشد که منِ شخصي مايل به آن هستم؛ اما بايد تمکين کنم. آنچه که اکثريت مردم، اغلبيت مردم آن را انتخاب کردند، بايد همه تمکين کنند؛ همه بايد زير بار بروند. خوشبختانه سازوکارهاي قانوني براي رفع اشکال، رفع اشتباه، رفع شبهه وجود دارد؛ از اين راهکارهاي قانوني استفاده کنند. اين که وقتي آنچه که اتفاق افتاده است، برخلاف ميل ما شد، مردم را به شورش خياباني دعوت کنيم ــ که اين در سال 88 اتفاق افتاد ــ يکي از خطاهاي جبرانناپذير است. اين تجربهاي شد براي ملت ما، و ملت ما هميشه در مقابل يک چنين حوادثي خواهد ايستاد. 1392/01/01
آن کساني که نظام، اسلام، قانون اساسي و امام را قبول دارند، بايد به ميدان رقابت بيايند؛ منتها رقابت سالم و نه رقابت لجوجانه و عنادآميز. 1382/10/18
بديهي است در هر انتخاباتي، يک عدهاي به نتيجهي مطلوبِ خودشان نميرسند - من نميخواهم اسمش را بگذارم بازندهي انتخابات؛ نبايد تعبير برنده و بازنده و اين واژهها و اصطلاحات غربيِ مادي را به کار برد؛ اگر براي خدا و براي انجام تکليف وارد ميشويم، برد و باخت وجود ندارد - خب، اينها اعتراض دارند. انسان پيش قاضي هم که ميرود، همين جور است. قضاوتي در يک دادگاهي وجود دارد؛ آن طرفي که در اين قضاوت به مقصود خود رسيده، خوشحال است، آن طرف ديگر ناراحت است؛ آن طرف ديگر نبايد دادگاه را متهم کند که برخلاف حق عمل کرده؛ نه، دادگاه است و بر طبق قانون عمل ميکند؛ منتها او ناراحت ميشود، ناراضي ميشود. بايد همهي آنچه را که پيش ميآيد - که مبتني بر قانون است - تحمل کنيم؛ اين را بايد همهمان ياد بگيريم؛ اين صبرِ انقلابي است، اين تحملِ انقلابي است. اميدواريم خداي متعال هم دلها را هدايت کند به آنچه که براي کشور بهتر است.1392/02/16
خوشبختانه قوانيني هم که وجود دارد، قوانين خوبي است؛ قوانين معقولي است. همين طور که مکرر عرض کرديم، بنبستي وجود ندارد. لذا مشاهده ميکنيد که در همين انتخابات، تا اين مرحلهاي که تا الان پيش آمديم، روال قانوني جريان پيدا کرده. وقتي که از نامزدهاي محترم سؤال کردند که اگر چنانچه شوراي نگهبان نظري بدهد، شما تمکين ميکنيد، همهي آنها گفتند: بله، ما تمکين ميکنيم. تمکين هم کردند. ما بايد واقعاً تشکر کنيم از همهي اين نامزدها؛ آنهائي که به نحوي صلاحيتشان احراز نشد. اينها گفتند از نظر شوراي نگهبان تمکين ميکنيم، و به قول خودشان عمل کردند و تمکين کردند؛ اين نشاندهندهي اهميت و ارجحيت قانون است، نشاندهندهي کاربري قانون است؛ چون قانون بر مملکت حاکم است. ممکن است بنده يا جنابعالي از قانون ناراضي هم باشيم - گاهي اينجوري است - اما وقتي انسان در مقابل قانون تمکين کرد، حل اختلاف ميشود، فصلالخطاب ميشود؛ اين نعمت بزرگي است، اين برکت بزرگي است.1392/03/08
3. مرزها با دشمن کمرنگ نشود
انتخابات مال ملت ايران است، مال جمهوري اسلامي است، مال اسلام است؛ مرزهاشان را با دشمن مشخص و متمايز کنند. من بارها به بعضي از افراد سياسي که فعاليتهائي دارند و گاهي يک مخالفخوانيهائي ميکنند، تذکر دادهام، نصيحت کردهام؛ گفتهام مواظب باشيد مرزهاي ميان شما و دشمن کمرنگ نشود؛ پاک نشود. مرز وقتي کمرنگ شد، احتمال اينکه کساني از اين مرز عبور کنند يا دشمن از اين مرز عبور کند و بيايد اين طرف يا دوست و خودي غافل شود و از مرز عبور کند و برود به دامن دشمن، زياد خواهد بود. مرزها را روشن کنيد؛ مشخص کنيد. 1386/10/19
4. با کرامت رفتار کنيد
در انتخابات با کرامت رفتار کنند همه؛ چه آنهائي که نامزد ميشوند، چه آنهائي که طرفدار آنهايند، چه آنهائي که مخالف با بعضي از نامزدها هستند. جناحهاي مختلف کشور، بداخلاقي و بدگوئي و اهانت وتهمت و اين حرفها را مطلقاً راه ندهند. اين از آن چيزهائي است که اگر پيش بيايد، دشمن از او خوشحال ميشود. 1386/10/19
5. با مخالفان خود حرف بزنيد و استدلال کنيد
يکي از خصوصيات اميرالمؤمنين در ممشاي سياسياش اين بود که با دشمنان خود و مخالفان خود با استدلال حرف ميزد و استدلال ميکرد. در نامههائي که حتّي به معاويه نوشته است - با اينکه دشمني بين معاويه و اميرالمؤمنين شديد بود، در عين حال او نامه مينوشت، اهانت ميکرد، حرفهاي خلاف ميگفت - استدلال ميکرد بر اينکه روش تو غلط است. با طلحه و زبير که آمدند با اميرالمؤمنين بيعت کردند - اينها به عنواني که ميخواهيم عمره برويم، از مدينه خارج شدند، رفتند به طرف مکه. اميرالمؤمنين مراقب بود، از اول هم گفت که اينها قصدشان عمره نيست. رفتند و کارهائي کردند؛ حالا تفاصيلش زياد است - حضرت اينجور ميفرمايد: «لقد نقمتما يسيرا و ارجأتما کثيرا»؛ شما يک چيز کوچک را وسيله و مايهي اختلاف قرار داديد، اين همه نقاط مثبت را نديده گرفتيد؛ دم از دشمني ميزنيد، دم از مخالفت ميزنيد. با اينها متواضعانه اميرالمؤمنين حرف ميزند، توضيح ميدهد؛ ميگويد: من دنبال دشمن نميگردم. 1388/06/20
6. در ميدان سياست صادقانه عمل کنيد
اين سلوک سياسي اميرالمؤمنين است. وقتي نگاه ميکنيم، ميبينيم که اين سلوک سياسي عيناً با رفتار معنوي آن بزرگوار، همخوان و قابل تطبيق است. و اميرالمؤمنين در همه جا، همان علي بن ابيطالبِ برجستهي ممتازي است که دنيا نظير او را نديده است. 1388/06/20
پايهي همهي خيرات در جامعه، تقواست. تقواي فردي؛ يعني هر کس بين خود و خدا سعي کند از جادهي صلاح و حق تخطي نکند و پا را کج نگذارد. تقواي سياسي؛ يعني هر کس که در کار سياست است، سعي کند با مسائل سياسي صادقانه و دردمندانه و از روي دلسوزي برخورد کند. سياست به معناي پشت هم اندازي و فريب و دروغ گفتن به افکار عمومي مردم، مطلوب اسلام نيست. سياست يعني ادارهي درست جامعه؛ اين جزو دين است. تقواي سياسي، يعني انسان در ميدان سياست، صادقانه عمل کند. 1381/05/05
7. به امنيت ملي پايبند باشيد
تقواي خدا به اين است که فريب دشمن را نخوريم و تسليم تحميل دشمن نشويم. دشمن ميخواهد بين ما اختلاف بيندازد. دشمن آرزو ميکند که بين مسؤولان اختلاف باشد. دشمن آرزو ميکند که در ايران جنگ داخلي باشد. دشمن نميتواند ببيند که جمهوري اسلامي توانسته است اين کشور را امن و آرام نگه دارد. در هرجايي و به هر بهانهاي، چه جهالت کسي يا کساني، چه غرضورزي کسي يا کساني، اگر ماجرايي درست کند که امنيت را به هم بزند، دشمن خوشحال ميشود. 1379/01/26
همهي نامزدهاي انتخابات و همهي هوادارانشان، خودشان را در مقابل توطئهي احتمالي دشمن مسئول امنيت بدانند. انتخابات را متهم نکنند؛ کسي آب به آسياب دشمن نريزد؛ در تبليغات، القاء فضاي اختلاف و نااميدي نشود، تا انشاءاللَّه انتخابات خوبي داشته باشيم. 1390/11/14
8. انتخابات را وسيلهاي براي نااميدي دشمن کنيد
جناحهاي مختلف، جريانهاي مختلف، گرايشهاي مختلف، با شوق و ذوق و علاقهمندي همهي عواملشان را بسيج کنند و انتخابات را به عنوان يک هدف عالي، هدف خوب، هدف شيرين مورد توجه قرار بدهند و به دعوا و جنجال و اهانت و پنجه به روي هم کشيدن قضايا را نکشانند. انتخابات را وسيلهاي بکنيد براي اينکه دشمنان را نااميد بکنيد و انشاءاللَّه اين انتخابات هم مثل بقيهي انتخاباتها مايهي عزت روزافزون اسلام باشد. 1386/06/31
9. بر سر خدمت رقابت کنيد
انتخابات ميتواند مايهي اتحاد باشد؛ ميتواند تشجيع کنندهي به سرعت عمل و پيشرفت باشد؛ با رقابت مثبت. هر گروهي سعي کنند براي خدمتگزاري به اين ملت، سهم متناسب با خودشان را که لايق خودشان ميدانند، به دست بياورند؛ هيچ اشکالي ندارد. اين رقابت مثبت به جامعه نشاط ميبخشد، ما را زندهدل ميکند، روح جواني را بر جامعهي ما حاکم ميکند. 1386/07/21
من به نامزدهاي محترم عرض ميکنم نيّتهايتان را خدايي کنيد؛ براي قدرت نباشد، براي خدمت باشد. اگر کسي براي خدمت به مردم، بخصوص خدمت به طبقات ضعيف، وارد ميدان مبارزه بشود، هر حرکت او، هر کلمهي او، هر حرف او حسنه است، پيش خداي متعال اجر دارد. با اين نيّت وارد بشويد؛ با نيّت خدمت. 1396/02/10
10. انصاف را رعايت کنيد
رقابتها را منصفانه کنند، حرفها را منصفانه کنند، از جادهي انصاف خارج نشوند. خوب، به طور طبيعي هر نامزدي حرفي دارد و حرف مقابل خود را رد ميکند؛ اين رد و ايراد في نفسه اشکالي ندارد؛ اما مشروط بر اينکه تويش بيانصافي نباشد، کتمان حقيقت نباشد. ميدان براي همه باز است؛ بيايند در ميدان انتخابات خود را بر مردم عرضه کنند. اختيار با مردم است؛ مردم هر جوري که فهميدند، تشخيص دادند، هشياري آنها به آنها کمک کرد، انشاءاللَّه همان جور عمل خواهند کرد. 1388/01/01
11. فقط آنچه ميتوانيد انجام دهيد به مردم بگوييد!
من از نامزدهاي انتخاباتي خواهش ميکنم در تبليغات، حرفهاي واقعي بزنند و کارهايي که ميتوانند انجام دهند و آنچه واقعاً عقيدهشان هست، آن را به مردم بگويند. مردم را آزاد بگذارند تا هرکس را خواستند، انتخاب کنند. 1382/11/24
آن کساني که امروز با مردم حرف ميزنند، آنچه که توانائي انجام آن را دارند و مردم به آن احتياج دارند، آن را با مردم در ميان بگذارند؛ قول بدهند با عقل و درايت عمل خواهند کرد؛ اگر برنامهاي در هر موردي از مسائل دارند، آن برنامه را براي مردم ارائه کنند؛ قول بدهند که با پشتکار و ثبات قدم در اين ميدان پيش خواهند رفت؛ قول بدهند که از همهي ظرفيتهاي قانون اساسي براي اجراي وظيفهي بزرگِ خودشان استفاده خواهند کرد؛ قول بدهند که به مديريت اوضاع کشور خواهند پرداخت؛ قول بدهند که به مسئلهي اقتصاد - که امروز ميدان چالش تحميلي بر ملت ايران از سوي بيگانگان است - بخوبي خواهند پرداخت؛ قول بدهند حاشيهسازي نميکنند؛ قول بدهند دست کسان و اطرافيان خود را باز نخواهند گذاشت؛ قول بدهند که به منافع بيگانگان، به بهانههاي گوناگون، بيش از منافع ملت ايران اهميت نخواهند داد. بعضي با اين تحليل غلط که به دشمنان امتياز بدهيم تا عصبانيت آنها را نسبت به خودمان کم کنيم، عملاً منافع آنها را بر منافع ملت ترجيح ميدهند؛ اين اشتباه است. عصبانيت آنها ناشي از اين است که شما هستيد، ناشي از اين است که جمهوري اسلامي هست، ناشي از اين است که امام در اذهان مردم و در برنامههاي اين کشور زنده است، ناشي از اين است که روز 14 خرداد - روز رحلت امام - مردم در سرتاسر کشور به جوش و خروش ميآيند؛ عصبانيت آنها مربوط به اين چيزها است. عصبانيت دشمن را بايد با اقتدار ملي علاج و جبران کرد. 1392/03/14
12. تبليغات انتخاباتي تثبيت کنندهي مواضع عزتآفرين انقلاب باشد
در تبليغات انتخاباتي، در شعارهاي انتخاباتي، آنچه که اهميت دارد، اين است که مواضع عزتآفرين و صحيح و عاقلانه و حکيمانهي انقلاب و نظام تثبيت شود. مبادا در شعارهايمان، ما به زيد و عمرو در خارج از اين مرزها يا آدمهائي در داخل مرزها، چراغ سبز نشان دهيم.1392/03/06
13. کار را با حماسه و شور بدون چالش و منافرت پيش ببريد
داوطلبان محترم کار را با حماسه، با شور، با غيرتمندي، اما بدون چالش، بدون منافرت پيش ببرند. ظرافت کار اينجا است که ممکن است سکون و سکوت و جمود و خمودگي وجود نداشته باشد، نشاط باشد، تحرک باشد، در ميدان و در عرصه گفتگو باشد - گفتگوهاي گرم و داغ - درعينحال نفرتپراکني نباشد؛ اين ميشود. اين يک نکتهاي است که آقايان داوطلبان محترم خوب است که رعايت کنند. 1392/03/06
14. نامزدها مردم را با واقعيتها آشنا کنيد
البته آقاياني هم که در تلويزيون به عنوان نامزد ظاهر ميشوند و حرف ميزنند، وظائف سنگيني دارند؛ آنها هم بايد مراقب باشند. حرفي که از دهان انسان خارج ميشود، بايد واقعي، صميمي، متکي به اطلاعات درست و برآمدهي از زبان صادق و راستگو باشد. اينجور نباشد که حالا براي اينکه توجه مردم را جلب کنيم، هرچه به دهانمان آمد، بگوئيم؛ اينها را بايد مراقبت کنند. نامزدها کاري که ميدانند درست است، ميتوانند انجام دهند، آن را بگويند - حالا به عنوان وعده، به عنوان برنامه، به عنوان هرچه - سعي کنند مردم را با واقعيت مواجه کنند؛ هم واقعيت اوضاع، هم واقعيت خودشان. اگر اين شد، خدا برکت خواهد داد؛ اگر اين شد، خداي متعال کمک خواهد کرد؛ چون کارها دست خدا است، همه چيز به ارادهي الهي برميگردد؛ «کلّ اليه راجعون»، «ازمّة الأمور طرّ بيده / و الکلّ مستمدّة من مدده».(4) اگر چنانچه ما صادقانه عمل کرديم، ارادهي الهي هم کمک خواهد کرد. گاهي کمک به اين بندهي حقير اين است که توفيق اين مسئوليت را پيدا کنم، گاهي کمک به من اين است که توفيق اين مسئوليت را پيدا نکنم؛ هر دويش کمک الهي است. اگر چنانچه ما صادقانه عمل کرديم، خداي متعال به ما کمک خواهد کرد و آنچه که صلاح و خير است، به ما خواهد داد. اينجور نباشد که حالا براي اينکه مردم به ما متوجه شوند، همهي آنچه را که ماوراي ما است، تخريب کنيم؛ چه آنچه که مربوط به نامزدهاي ديگر است، چه آنچه که مربوط به واقعيتهاي موجود جامعه است. بايد درست عمل شود. آن وقت ما انتخاب خواهيم کرد.1392/03/08
15. در بيان نقاط قوت و ضعف کشور انصاف را رعايت کنيد
من در مورد اظهاراتي هم که نامزدهاي محترم در تلويزيون کردند - قبل از انتخابات عرض کردم - عرايضي دارم؛ فعلاً خيلي مجال نيست انسان تفاصيل را بگويد؛ ليکن يکي از حرفهاي ما همين است. بله، نقاط ضعفي وجود دارد، اما نقاط قوّت را هم بايد ديد. دولت کنوني هم نقاط قوّت فراواني دارد، گيرم نقاط ضعفي هم وجود دارد. کدامِ ما در کار کردمان، در عملمان، نقطهي ضعف نداريم؟ نقاط قوّت را هم بايد ديد. کارهاي مهمي در کشور انجام گرفته است. خدماتي که شده، کارهاي زيربنائياي که انجام گرفته، سازندگيهائي که انجام گرفته، اينها را نبايد نديده گرفت. اينها در اظهارات نامزدهاي محترم، در برنامههاي دو سه هفتهايِ تبليغات انتخابات، غالباً نديده گرفته ميشد. چقدر خوب بود وقتي که مثلاً معضل اقتصادي را بيان ميکنند، گراني را بيان ميکنند، تورم را بيان ميکنند - که البته اينها واقعيت هم دارد - در کنارش کارهائي که انجام گرفته است، زحماتي که کشيده شده، اينها را هم بيان ميکردند. اينجور برخورد کردن، انصاف است. انسان بايد هم جهات مثبت را ببيند، هم جهات منفي را ببيند. البته بديهي است کسي که خود را به مردم عرضه ميکند، اشکالات موجود را ميبيند، به مردم هم ميگويد، اين ايرادي ندارد؛ اما در اين زمينه نبايد مطلق نگاه کرد و فکر کرد؛ نقاط مثبت هم بايد گفته شود، نقاط منفي هم گفته شود. 1392/04/05
16. شعارهايتان در جهت حمايت از قشرهاي ضعيف کشور باشد
شعارها را جوري انتخاب کنيد که همه بدانند شما ميخواهيد از قشرهاي ضعيف کشور و طبقات ضعيف کشور حمايت کنيد، مشکلِ [مردم] مشکلدار را ميخواهيد برطرف کنيد. ما يک پيکرهاي هستيم؛ جامعه مثل پيکر يک انسان است؛ ببينيم کجايمان ضعيف است، به کجا خون نميرسد، کجا محتاج رعايت بيشتر است، به آن برسيم؛ نه اينکه به بقيّهي جاهاي بدن بياعتنائي کنيم؛ نه، امّا اولويّت را اين [بخش] قرار بدهيم. 1396/02/10
ب) نبايدها
1. وجهه کشور را تخريب نکنيد
گروههاي مختلف، جناحهاي مختلف، سياستها و جهتگيريهاي مختلف، در مقابله با دشمن، بايد با هم باشند و کاري نکنند که دشمن سوء استفاده کند. اختلاف سياسي مانعي ندارد؛ اختلاف نظر مانعي ندارد؛ مبارزات انتخاباتي به شکل سالم، مانعي ندارد؛ اما خراب کردن يکديگر، خراب کردن چهرهي کشور اشکال دارد. 1371/01/15
نامزدهاي محترم در اين برنامههاي عمومي، خب زبان به نقد و انتقاد باز ميکنند؛ اين حق آنها است؛ ميتوانند از هر چيزي که مورد انتقاد آنها است، انتقاد کنند؛ منتها توجه کنند که انتقاد بايد به معني عزم و نيت براي پيمودن آيندهي پرتلاش و افتخارآميز باشد، نه به معناي سياهنمائي و منفيبافي و بيانصافي؛ به اين نکته توجه کنند. من به هيچ کس نظر ندارم. از همين ساعت، رسانههاي بيگانه با غيظ و غرضورزي خواهند گفت: فلاني نظر به زيد يا به عمرو يا به بکر يا به خالد داشت. اين، خلاف واقع است؛ من به هيچ کس نظر ندارم؛ من حقايق را عرض ميکنم. من به برادراني که ميخواهند اطمينان اين مردم را به سمت خودشان جلب کنند، نصيحت ميکنم که منصفانه حرف بزنند؛ انتقاد کنند، ليکن انتقاد به معناي سياهنمائي نباشد؛ به معناي انکار کارهاي بسيار برجستهاي نباشد که چه در اين دولت، چه در دولتهاي قبلي انجام گرفته است و کساني مثل خود آنها سر کار آمدهاند و شب و روز تلاش کردهاند و آن کارها را انجام دادهاند. انتقاد به معناي انکار جهات مثبت نيست؛ انتقاد اين است که انسان کار مثبت را بگويد، نقص و ضعف را هم بگويد. امروز در کشور ما اگر کسي سر کار بيايد، احتياج ندارد که از صفر شروع کند؛ هزاران کارِ برجسته انجام گرفته است. در سالهاي طولاني، در دورهي مسئوليتهاي مختلف دولتها، هزاران زيرساخت اساسي براي اين کشور به وجود آمده است؛ علم پيشرفت کرده است، صنعت پيشرفت کرده است، کارهاي زيربنائي پيشرفت کرده است، امور بسيار مهم در زمينههاي مختلف برنامهريزي و اجرا شده است؛ اينها را نبايد از دست بدهند؛ هر کاري ميکنند، بايد از اينجا به بعد باشد. اين همه کار را نميشود فقط به بهانهي اين که امروز مشکلات اقتصادي داريم، گراني و تورم داريم، انکار کنيم؛ اين که درست نيست. بله، مشکلات اقتصادي هست، تورم هست؛ انشاءالله آن کسي که بعداً خواهد آمد، بتواند حلاّل اين مشکلات باشد، اين گرهها را هم باز کند؛ اين که آرزوي ملت ايران است؛ اما اين معنايش اين نباشد که اگر ما يک راه حلي براي مشکلات در نظر خودمان داريم، همهي آنچه را که امروز انجام گرفته است و وجود دارد، انکار کنيم.1392/03/14
2. ذهنيت مردم را تخريب نکنيد
خراب کردن ذهن مردم و چهرهي مسؤولين دلسوز، اشکال دارد. ايجاد سؤال و ابهام در ذهن مردم، اشکال دارد. با وحدت و يکپارچگي، «کأنهم بنيان مرصوص»، مثل يک دژ پولادين، در مقابل دشمن بايستيد. 1371/01/15
3. براي پيروز شدن به کارهاي ظالمانه متوسل نشويد
يکي از خصوصيات سياستورزي اميرالمؤمنين اين بود که براي پيروز شدن، به ظلم و به دروغ و به کارهاي ظالمانه متوسل نميشد. يک عدهاي در اوائل حکومت اميرالمؤمنين آمدند که آقا شما اين افرادي که تو جامعه هستند - اين متنفذين - يک مقداري ملاحظهي اينها را بکن و سهم بيشتري از بيتالمال به اينها بده، مخالفت اينها را موجب نشو و دلهايشان را جلب کن! فرمود: «أ تأمرونّي ان أطلب النّصر بالجور»؛ شما ميخواهيد من پيروزي را به وسيلهي ظلم براي خودم دست و پا کنم؟ «واللَّه لا اطور به ما سمر سمير و ما أمّ نجم في السّماء نجما»؛ امکان ندارد اميرالمؤمنين با ظلم، با راه غلط و خطا، با شيوههاي غير اسلامي دوست براي خودش درست کند. 1388/06/20
4. بامخالفان و معارضان خود يک جور رفتار نکنيد
يکي از خصوصيات ديگر اميرالمؤمنين اين است که رفتارش با مخالفان و معارضان يک جور نيست؛ همه را به يک چوب نميراند. اميرالمؤمنين فرق ميگذارد بين افرادي و جريانهائي، با افرادي و جريانهاي ديگري. دربارهي خوارجِ - البته در مقابل انحراف و انحطاط و توسل به ظواهر ديني - بدون اعتقاد، علي ايستاد؛ هم در مقابل معاويه ايستاد - آنوقتي که قرآنها را سر نيزه کردند، اميرالمؤمنين فرمود: واللّه اين مکر است، اين خدعه است، اين فريب است؛ اينها به قرآن اعتقادي ندارند - هم در آنوقتي که خوارج با آن ظواهر ديني، با آن صوت حزين قرآنخواني در مقابل حضرت قرار گرفتند، حضرت ايستاد. يعني آنجائي که کساني بخواهند با ظواهر ديني کار بکنند و پيش بروند، اميرالمؤمنين ميايستاد؛ حالا چه معاويه بود، چه خوارج بود؛ تفاوتي نميکرد. اما در عين حال يک جور با اينها برخورد نميکرد. ايستادگي بود، اما نصيحت اميرالمؤمنين و رفتار خود او هميشه اين بود. لذا فرمود «لاتقاتلوا الخوارج بعدي»؛ بعد از من با خوارج نجنگيد؛ جنگ با خوارج نکنيد؛ «فليس من طلب الحقّ فاخطأه کمن طلب الباطل فأدرکه»؛ آن کسي که دنبال حق هست، منتها اشتباه ميکند - دنبال حق است؛ از روي جهالت، از روي قشريگري خطا ميکند، اشتباه ميکند - او مثل کسي نيست که دنبال باطل ميرود و به باطل ميرسد؛ اينها يک جور نيستند. 1388/06/20
5. ديگران را تخريب نکنيد!
از بداخلاقيهاي انتخاباتي بايد بشدت پرهيز کنند؛ بدگويي کردن، اهانت کردن، تهمت زدن، براي عزيز کردن خود و يا نامزد مورد نظر خود، ديگران را و رقبا را در چشم مردم خوار کردن، اينها راهها و روشهاي صحيح و اسلامي نيست. رقابت بايد باشد؛ رقابت مثبت و پرشور، اما با رعايت موازين اخلاقي. 1386/10/15
از طرف علاقهمندان به نامزدهاي انتخاباتي گوناگون، بداخلاقيهاي انتخاباتي، شايستهي ملت ما نيست؛ تهمت زدن آدمهاي مؤمن را، مصونيتدار از لحاظ اسلامي و شرعي را؛ در معرض هتک آبرو قرار دادن در شبنامهها، در مطبوعات، در پايگاههاي اينترنتي و غيره، اينها اصلاً مصلحت نيست. من به طور جد از همهي کساني که نسبت به نامزدهاي مختلف علاقهمندياي دارند، درخواست ميکنم، اصرار ميکنم که اين علاقهمندي خودتان را از راه تخريب ديگران، اهانت به ديگران، متهم کردن ديگران نشان ندهيد. هرچه ميخواهيد، از نامزد مورد علاقهي خودتان تمجيد کنيد، تعريف کنيد؛ اما ديگران را تخريب نکنيد. اين علامت بدي است. 1386/10/12
انتخابات يک عرصهي ظهور و بروز وحدت ما، عقلانيت ما، شعور ملي ما ميتواند قرار بگيرد. بعضي خيال ميکنند انتخابات، زمزمههاي انتخابات، فضاي انتخاباتي، مايهي اختلاف است؛ نه، ميتواند مايهي اتحاد باشد؛ ميتواند تشجيع کنندهي به سرعت عمل و پيشرفت باشد؛ با رقابت مثبت... در همين انتخابات اگر بد عمل بکنيم، به هم بد بگوئيم، با هم کينهورزي کنيم، به يکديگر تهمت بزنيم، برخلاف قوانين و مقررات رفتار کنيم، ميتواند وسيلهي سقوط و ضعف و انحطاط باشد؛ دست خود ماست؛ امتحان الهي است. 1386/07/21
6. اختلاف نظر را به تنازع نرسانيد
در مردمسالاري اسلامي، گفتگو با عربدهکشي و چاقوکشي در بعضي از دمکراسيها تفاوت دارد. اينجا گفتگو ميکنند؛ به قول امام، مثل مباحثههاي طلبگي. در مجلس و جاهاي ديگر مباحثه کنند، حتّي بر سر مسألهاي دعوا کنند؛ اما کينه از هم به دل نگيرند؛ بعد هم پهلوي همديگر بنشينند و با هم صحبت کنند. نگذارند اختلافنظر به تنازع برسد. اين تنازع موجب فشل و ضعف قوا خواهد شد. دروغ، اهانت، دستگاهها يکديگر را متّهم کردن، شايعهپراکني، افتراء به رقيب، تحريک عصبيّتهاي گوناگون؛ اينها هيچکدام با انتخابات اسلامي سازگار نيست. اين خطاب به همهي جناحهاست؛ خطاب به اشخاص يا جناح معيّني نيست؛ اين وظيفهي همهي ماست. همهي جناحها بايد اين چيزها را رعايت کنند. همه هم در چارچوب قانون حرکت کنند. 1382/05/15
7. از وعدههاي غير عملي پرهيز کنيد
مردم توجه بايد داشته باشند که تبليغات رنگين و متنوع ملاک نيست؛ وعدههاي غير عملي ملاک نيست... وعدههاي غير عملي دادن، وعدههاي بزرگ دادن، اينها ملاک نيست؛ بايد مردم توجه کنند؛ گاهي علامت منفي هم هست. 1386/10/12
نامزذها وعدههاي نشدني ندهند. من به نامزدهاي گوناگون عرض ميکنم جوري حرف بزنيد که اگر در خرداد سال آينده نوار امروز شما را جلوي خودتان گذاشتند يا پخش کردند، شرمنده نشويد؛ جوري وعده بدهيد که اگر چنانچه آن وعده را بعداً به رخ شما کشيدند، مجبور نباشيد تقصير را گردن اين و آن بگذاريد که نگذاشتند، نشد. کاري را که ميتوانيد انجام دهيد، وعده بدهيد.1392/03/14
8. از وعدههاي خلاف قانون پرهيز کنيد
رقابت اين نيست که کساني بيايند براي جلب نظر مردم، وعدههاي خلاف قانون اساسي، خلاف قوانين عادي بدهند؛ اينها نبايد باشد. 1390/10/19
9. خود را با نفي ديگران اثبات نکنيد
رقابت اين نيست که کسي اثبات خود را متوقف بر نفي ديگري بداند. 1390/10/19
10. از بيت المال سوء استفاده نشود
رفتار داوطلبان در ريختوپاش و خرج و تبليغاتِ زياد از اندازهي لازم ميتواند ماها و آحاد مردم را نسبت به آنچه که بعداً پيش خواهد آمد، آگاه و هشيار و بيدار کند. آن کسي که يا از بيتالمال هزينه ميکند، يا از پول مشتبه به حرامِ بعضيها استفاده ميکند، نميتواند اطمينان مردم را جلب کند؛ به اين چيزها خيلي بايد توجه کرد.1392/03/06
همه دقّت داشته باشند که درست حرکت کنند. کار غيرقانوني نکنند؛ کار غيراخلاقي نکنند؛ سوءاستفاده نشود؛ از بيتالمال صرف و خرج نشود؛ از يکديگر بدگويي نکنند؛ به يکديگر اهانت نکنند. اين ملت هم ملت روشن و متديّني است؛ ملتي است که به آرمانهاي انقلاب معتقد است و انقلاب را دوست دارد. انقلاب ميتواند اين کشور را نجات دهد. بدانيد! اگر ارزشهاي انقلابي فراموش شد، هيچ قدرتي نخواهد توانست مشکلات اين کشور را برطرف کند و آن را بسازد. 1374/11/20
11. در تبليغات، اسراف نشود
در اين تبليغات، خرج و اسراف هم نشود. بنده گمان ميکنم اگر کسي براي خدا از اسراف در تبليغات و کارهاي ناباب اجتناب کرد، خداي متعال به او کمک خواهد کرد و او را در مقصودي که دارد، موفّق خواهد گرداند. 1382/11/24
12. انتخابات ابزار قدرت طلبي نشود
يک مطلب هم خطاب به نامزدهاي محترمي که يا تا حالا اعلام حضور کردهاند يا بعد از اين اعلام حضور خواهند کرد، عرض بکنم. کساني که براي انتخابات خود را نامزد ميکنند، بدانند که انتخابات يک وسيلهاي است براي بالا بردن توان کشور، براي آبرومند کردن ملت؛ انتخابات فقط ابزاري براي قدرتطلبي نيست. اگر بناست اين انتخابات براي اقتدار ملت ايران باشد، پس نامزدها بايستي به اين اهميت بدهند و اين را در تبليغاتشان، در اظهاراتشان و در حضورشان رعايت کنند. مبادا نامزدها در اثناي فعاليتهاي انتخاباتيِ خودشان جوري رفتار کنند و حرفي بزنند که دشمن را به طمع بيندازند. 1388/01/01
13. از مکر و فريب دوري کنيد
در اين سياستورزي، اميرالمؤمنين يکي از خصوصياتش اين است: از مکر و فريب دور است. در يک جملهاي از حضرت نقل شده که: «لو لا التّقي لکنت ادهي العرب»؛ اگر تقوا دست و پاي مرا نميبست، از همهي آحاد و مکاران عرب، مکر و حيله را بهتر بلد بودم. يک جاي ديگر در مقام مقايسهي معاويه با خودش - چون معاويه به دهاء و مکر در حکومت معروف بود - به حسب آنچه که نقل شده، فرمود: «واللَّه ما معاوية بأدهي منّي»؛ معاويه از من زرنگتر نيست. منتها علي چه کند؟ وقتي بناي بر رعايت تقوا و رعايت اخلاق دارد، دست و زبانش بسته است. روش اميرالمؤمنين اين است. تقوا که نبود، دست و زبان انسان باز است، ميتواند همه چيز بگويد، خلاف واقع ميتواند بگويد، تهمت ميتواند بزند، دروغ به مردم ميتواند بگويد، نقض تعهدات ميتواند بکند، دلبستگي به دشمنانِ صراط مستقيم ميتواند پيدا کند. وقتي تقوا نبود، اينجوري است. اميرالمؤمنين ميفرمايد: من سياست را با تقوا انتخاب کردم، با تقوا اختيار کردم؛ اين است که در روش اميرالمؤمنين، مکاري و حيلهگري و کارهاي کثيف و اين چيزها وجود ندارد؛ پاکيزه است. 1388/06/20
14. تبليغات بايد با فضاي تبليغات غربي معمول دنيا تفاوت داشته باشد
فضاي انتخابات، بايد فضاي سالمي باشد؛ فضاي تبليغات، بايد با فضاي پروپاگاندهاي معمول دنيا تفاوت داشته باشد.
امروز در دنيا، دمکراسي، يک دمکراسي حقيقي نيست؛ زيرا فشار تبليغات پُر زرق و برق توخالي، با سخنان فريبآميز، آنچنان بر ذهن مردم سنگيني ميکند، که امکان انتخاب درست را به مردم نميدهد؛ نميگذارند مردم فکر کنند. هر کس که مقداري از کارهاي انتخاباتي کشورهاي به اصطلاح دمکراتيک را مشاهده کرده باشد، اين معنا برايش واضح است. حرفهايي که ميزنند، وعدههايي که ميدهند، قيافههايي که ميگيرند، تملقهايي که از بعضي از قشرها يا گروهها ميگويند، ارتباطهايي که با جناحهاي خاصي برقرار ميکنند تا نظر آنها را جلب بکنند، اينها کارهاي سالمي نيست؛ کارهايي است که وقتي در يک مجموعهي مردمي انجام گرفت، فضا را مسموم ميکند و قدرت فکر کردن به آنها نميدهد.
تبليغ، صحيح و حق است؛ اما با معناي واقعي کلمه، با حفظ حدود شرعي کلمه، به دور از فريب، به دور از کارهاي دروغين و نمايشي، به دور از متهم کردن اين و آن. نميشود ما بگوييم که مسؤولان انتخابات، نسبت به اين قضيه هيچ مسؤوليتي ندارند؛ اين شرط سلامت انتخابات است. 1370/09/27
15. بحث دلآزار «برنده و بازنده» را کنار بگذاريد
توصيه اينجانب به جريانها و گروهها و احزاب سياسي آن است که بحث دل آزار برنده و بازنده را به کنار بگذارند و به اختلافات دشمن شاد کن دامن نزنند، برندهي اين انتخابات ملت است و همهي کساني که در انتخاب شرکت داشتهاند اعم از آنها که خود يا نامزد مورد علاقهشان راي آورده يا نياوردهاند، همه برندهاند، بازندهي اين انتخابات، امريکا و صهيونيسم و دشمنان ملت ايرانند همه با همدلي به يکديگر و به دولت خدمتگزار کمک کنيد تا گرهها يکي پس از ديگري گشوده شود. 1382/12/02
16. به يکديگر تهمت نزنيد، غيبت هم نکنيد
نامزدهاي انتخاباتي به يکديگر اهانت نکنند؛ خب، جنابعالي نامزد هستيد، معتقديد که آدم صالحي هستيد، آدم برجستهاي هستيد؛ بسيار خوب، از خودتان هرچه ميخواهيد تعريف کنيد بکنيد امّا به رقيبتان اهانت نکنيد، به رقيبتان تهمت نزنيد، از رقيبتان غيبت هم نکنيد؛ تهمت و افترا يعني نسبتي بدهيد که واقعيّت ندارد، [امّا] غيبت يعني نسبتي بدهيد که واقعيّت دارد؛ غيبت هم نبايد بکنيد. بنابراين اين هم يک وظيفه است و يک معيار است براي سلامت انتخابات. نمايندگان بروند آنچه را در وسعشان، در قدرتشان، در صلاحيّتشان هست، براي مردم بيان کنند؛ مردم هم نگاه ميکنند، خوششان ميآيد رأي ميدهند، خوششان نميآيد رأي نميدهند؛ اين ميشود [انتخابات] سالم.
وعدههاي غير عملي ندهند؛ بعضي از نامزدها، وعدههايي به مردم ميدهند که خودشان هم ميدانند از دست آنها ساخته نيست؛ شما که نميتواني اين وعده را عملي کني، چرا به مردم وعده ميدهي؟ چرا مردم را اميدوار ميکنيد به چيزي که ميدانيد نخواهد شد؟ گاهي وعدههاي غير قانوني ميدهند! [ميگويند] فلان عمل را انجام ميدهيم درحاليکه ميدانند آن عمل خلاف قانون است؛ يا خلاف قانون اساسي است، يا خلاف قانون عادي است؛ وعدههاي اينجوري هم ندهند؛ شعارهاي غير قانوني ندهند. با مردم صادقانه بايد برخورد کرد؛ همهي ملّت ما اينجور هستند که صداقت را احساس ميکنند، درک ميکنند؛ وقتي ما غير صادقانه برخورد کرديم، ممکن است کساني يک لَمحهاي و لحظهاي به اشتباه دچار بشوند لکن بعد حقيقت معلوم خواهد شد؛ بايد صادقانه با مردم رفتار کرد، صادقانه بايد با مردم حرف زد. اين جزو آداب حتمي انتخابات سالم است. 1394/10/30
17. با مطرح کردن نامطمئن بودن انتخابات، آن را تخريب نکنيد
انتخابات را نبايد خراب کرد. بعضيها خوششان ميآيد و کأنّه عادت دارند که از نزديکي انتخابات، دائم بر کوس نامطمئن بودن انتخابات بدمند؛ عادت کردهاند. اين خيلي عادت بدي است، مرض بدي است، چرا؟ انتخابات انتخابات سالمي است. ممکن است در هر انتخابي، يک تخلّفي در يک گوشهاي انجام بگيرد؛ اين ممکن است، هميشه هم ازاينقبيل اتّفاق ميافتد -خب در کارهاي خود ما هم، کارهاي شخصي و عمومي و خصوصيمان ممکن است تخلّفاتي اتّفاق بيفتد- امّا تخلّفاتي که نتايج انتخابات را تغيير بدهد، مطلقاً وجود ندارد؛ تخلّف سازمانيافته مطلقاً وجود ندارد؛ عدم رعايت مسئولان دولتي و غيردولتيِ انتخابات ابداً وجود ندارد. از اوّل انقلاب تا حالا هم همينجور بوده؛ مسئولان، مسئولانه به مسائل انتخابات [پرداختهاند و] همهي دولتهايي که در اين بين بودهاند. دولتهايي که آمدهاند و رفتهاند، بعضيها از لحاظ گرايشهاي سياسي 180 درجه با هم تفاوت داشتهاند امّا رفتار همهي آنها در مورد انتخابات، رفتار درستي بوده. [نبايد] کسي ادّعا کند که در اين انتخابات خيانت شد يا [تقلّب] شد. يکوقتي -شايد اين را من قبلاً هم گفتهام- در مورد انتخابات تهران در يک دورهاي، خيلي جنجال شد؛ سروصدا شد و اصرار شد بر اينکه اين انتخابات ابطال بشود. بنده گفتم بايد تحقيق کنيد؛ در تهران دو سه ميليون از مردم آمدهاند در انتخابات شرکت کردهاند، ما رأي اينها را بکلّي باطل کنيم؟ اين چه حرفي است! بايد تحقيق کنيم ببينيم چهجوري است. تحقيق کرديم، معلوم شد که نه اينجور نيست. تحقيق مفصّل کرديم؛ بنده در آن سالها صريحاً نوشتم به شوراي نگهبان که نخير، انتخابات نبايد دست بخورد. يعني انتخابات حقّ مردم است، مال مردم است و ما نميتوانيم انتخابات را متّهم کنيم به اينکه مثلاً فرض کنيد که اينجور است يا آنجور است؛ نه، انتخابات انتخابات سالمي است، در همهي دورهها سالم بوده، حالا هم انشاءالله به توفيق الهي همينجور خواهد بود و چهارچوب قوانين و مقرّرات و وجود آدمهايي که مراقبند، مواظبند، موظّفند، نميگذارد که انتخابات دچار اين اختلال بشود. 1394/10/14
18. شوراي نگهبان را پس از رد صلاحيت تخريب نکنيد
بعضي وقتي در شوراي نگهبان رد شدند ناراحت ميشوند؛ اين ناراحتي قابل فهم است، قبول است. بنده هم ممکن است اگرچنانچه در يک موردي بگويند «شما صلاحيّت نداري» ناراحت بشوم امّا آيا وقتي ناراحت شديم بايستي جنجال بکنيم؟ انسان اگر ناراحت شد، اگر راه قانونياي وجود دارد، بايد به آن راه قانوني متوسّل بشود. من تعجّب ميکنم که بعضي بنا ميکنند نوشتن در روزنامه و اينطرف و آنطرف و از اين قبيل کارها عليه شوراي نگهبان که چرا ما را رد کرديد؛ ما صالح بوديم. خيلي خب، شما صالح؛ اگرچنانچه شوراي نگهبان اشتباه کرده باشد، شما بايستي به آنها مراجعه کنيد و آنها هم طبق قانون، همان وظيفهاي که دارند بايد انجام بدهند؛ اگر نشد، نميشود شوراي نگهبان را تخريب کرد. همه توجّه بکنند! شوراي نگهبان جزو آن مراکز اصلياي است که از اوّل انقلاب، استکبار خواسته آن را تخريب بکند. يکي از چند مرکز مهمّي که از اوّل انقلاب سعي دستگاه تبليغات اهريمنيِ صهيونيستها و آمريکاييها و استکبار بر اين بوده است که آن را تخريب بکنند، شوراي نگهبان است. ما نبايد کمک کنيم و شوراي نگهبان را تخريب کنيم بهخاطر اين [ردّ صلاحيّت]. بله، ممکن است گِله داشته باشيم يا يک مشکلي وجود داشته باشد؛ خب، مشکل را بايد بگوييم؛ نبايد تخريب بکنيم شوراي نگهبان را؛ اين مرکز اساسي قانوني را نبايستي تخريب بکنيم. لجنپراکني کردن عليه شوراي نگهبان حقيقتاً يک کار غير اسلامي، غير شرعي، غير قانوني و غير انقلابي است.1394/12/20
19. از مسائل اساسي کشور غافل نشويد
يک خطاب هم به مسئولين دارم در مورد انتخابات. خب، مسئولين، مسئولين دولتي حقّاً زحمت ميکشند، تلاش ميکنند؛ هم براي برگزاري انتخابات، هم براي مسائل ديگر مشغول تلاشند و زحمت ميکشند. من ميخواهم بگويم مسائل تبليغاتي و روزنامهاي انتخابات، مسئولين کشور را از مسائل مستمر و دنبالهدار و اساسي غافل نکند. انتخابات خيلي مهم است؛ همينطور که گفتيم و خواهيم گفت، در نهايتِ اهمّيّت است امّا انتخابات يک مسئلهي مقطعي است، مال يک مقطع خاص است، اين مقطع تمام ميشود، آنچه باقي ميماند، مسائل اساسي کشور است. 1394/11/19
20. درگير حواشي ايام انتخابات نشويد
درگير حواشي هم نشويد؛ چون اين ماههايي که در پيش داريم، ماههايي است که بتدريج با چالشهاي انتخاباتي همراه ميشود؛ يعني همينطور تبليغات انتخاباتي، حرفهاي انتخاباتي، مسائل سياسي [پيش ميآيد]؛ مخالفين يک چيز ميگويند، موافقين يک چيز ميگويند؛ اينها نبايد شما را مشغول کند، يعني اصلاً توجّه به اين مسائل نکنيد، کار خودتان را بکنيد. بهترين تبليغ براي دولتي که در رأس کار است، عمل او است. يعني شما اگر چنانچه هزاران کلمه در تبليغ حرف بزنيد، امّا يک کار خوب [هم] ارائه بدهيد، اين يک کارِ خوب بيش از آن هزاران کلمه حرف تأثير ميگذارد در مردم. يعني [اگر] مردم ببينند، حس کنند، لمس کنند کار را، اين بهترين تبليغ براي دولت است؛ به فکر اين نباشيد که در مسائل [درگير حواشي شويد].
1395/06/03
انتهاي پيام
19. از مسائل اساسي کشور غافل نشويد
يک خطاب هم به مسئولين دارم در مورد انتخابات. خب، مسئولين، مسئولين دولتي حقّاً زحمت ميکشند، تلاش ميکنند؛ هم براي برگزاري انتخابات، هم براي مسائل ديگر مشغول تلاشند و زحمت ميکشند. من ميخواهم بگويم مسائل تبليغاتي و روزنامهاي انتخابات، مسئولين کشور را از مسائل مستمر و دنبالهدار و اساسي غافل نکند. انتخابات خيلي مهم است؛ همينطور که گفتيم و خواهيم گفت، در نهايتِ اهمّيّت است امّا انتخابات يک مسئلهي مقطعي است، مال يک مقطع خاص است، اين مقطع تمام ميشود، آنچه باقي ميماند، مسائل اساسي کشور است. 1394/11/19
20. درگير حواشي ايام انتخابات نشويد
درگير حواشي هم نشويد؛ چون اين ماههايي که در پيش داريم، ماههايي است که بتدريج با چالشهاي انتخاباتي همراه ميشود؛ يعني همينطور تبليغات انتخاباتي، حرفهاي انتخاباتي، مسائل سياسي [پيش ميآيد]؛ مخالفين يک چيز ميگويند، موافقين يک چيز ميگويند؛ اينها نبايد شما را مشغول کند، يعني اصلاً توجّه به اين مسائل نکنيد، کار خودتان را بکنيد. بهترين تبليغ براي دولتي که در رأس کار است، عمل او است. يعني شما اگر چنانچه هزاران کلمه در تبليغ حرف بزنيد، امّا يک کار خوب [هم] ارائه بدهيد، اين يک کارِ خوب بيش از آن هزاران کلمه حرف تأثير ميگذارد در مردم. يعني [اگر] مردم ببينند، حس کنند، لمس کنند کار را، اين بهترين تبليغ براي دولت است؛ به فکر اين نباشيد که در مسائل [درگير حواشي شويد].
1395/06/03