بزرگنمايي:
چه خبر - خواهر مسيح علينژاد: هر چه مي‌کشيم از اوست
مينا علينژاد، خواهر مسيح علينژاد با انتشار پستي در اينستاگرام نوشت:
«اي خداي مهربان...
آ مِن شه جانه مارِ دله دور
مادري که شهره به صبوري و مهربانيست...
مادري که شهره به ايمان و حجب و ولايت مداريست.
سال‌هاست، قلب مادر هفتادساله‌ام براي جگرگوشه‌اي که خون به دل مردم نجيب کشورش ميکند، به تپش‌هاي تند افتاده؛
روزي هزار بار خودش را سرزنش ميکند.
يکسالي‌ست که ديگر او را طرد کرده...
اما هر بار که از او خبري مي‌شنود، اشک مي‌ريزد که شايد او روزي، جايي کم گذاشته!
#به_مادرم_رحم_کنيد .
بارها گفتم که اجازه نميدهم آقاجان و مامان زجر کشيده‌ام را بازيچه‌ي بازي‌هاي مسخره‌ي سياسي و صد من يه غاز خود کنيد... .
زياد دور نيست؛
روزِ مادري که گذشت و دخترک گريزپايش به رسم دلتنگي‌هايش يا شايد براي سناريوسازيِ جديدش، با مادر تماس گرفت، اما مادرِ دلتنگ و صبور و باايمانم، تا صداي دخترک را شنيد، گوشي را قطع کرد، بغض کرد و محکم گفت:
مرا با او کاري نيست؛
مادري حس غريبي‌ست که من با آن دست و پنجه نرم ميکنم؛
خدا امتحان سختي از من گرفت؛
مينا دلم بزرگ است؟
گفتم:
خودت بزرگي جانِ مار؛
قلبت بزرگ و مثال زدنيست که براي اين همه بي‌مهري تاب مياورد و گذشت ميکند...
دخترکي که براي رسيدن به اهداف بي‌ارزش و بي‌منطقِ خود، حتي از خانواده‌اش هزينه ميکند؛
مي شود #درد_بي_درمان ...
تو در پيشگاه خداوند سربلندترين مادري ، عزيزجانم...
بگذريم...
دلخوري و گله‌هايمان بخاطر بي‌مهري‌ها و چهل کلاغ اطرافمان، بسيار زياد است!
براي اخبار جديدي که شنيديد، همه خانواده کنار مادر بوديم و به حکم حس نابِ مادريِ مادرم، چيزي جز اطمينان و احترام نديديم ...
دلشوره‌هاي مادرم چندسالي هست که دليلش از دسته‌گل‌هاي به آب داده شده‌ست؛
پس واقعيت فراتر از شايعات و روزگار مجازي پيرامون‌تان است.
پ ن 1:
از اين همه اخبار کلاغ‌پرورتان دست بکشيد...
از صميمت و سادگي آقاجان و مامانم سوءاستفاده نکنيد؛
آداب مهماني را در خانه سراسر صفايشان به جا آوريد، محترمانه رفتار کنيد و زحمت شان را زياد نکنيد و نمکدان نشکنيد ....
من عقاب تيزبيني هستم...
پ ن 2:
من مانده‌ام که مگر مي‌شود کسي حتي خانواده‌ي خودش را ، که يک عمر زير پر و بالشان بوده ، تروريست بنامد؟!
زنده بمانيم چيزها مي‌بينيم»
منبع: bartarinha.ir