بزرگنمايي:
چه خبر - ماجراي مردهاي که از خارج کشور پيامک ميفرستاد
اين مرد که به مفقود شدن ناگهاني فرزندش مشکوک شده بود در اظهارات خود به کارآگاهان دايره مفقودي هاي اداره جنايي پليس آگاهي خراسان رضوي گفت: پسرم از اواخر شهريور 97 به طور ناگهاني گم شد و من ديگر او را نديدم اما همسرش همچنان مدعي است که پسرم در آلمان زندگي مي کند و گاهي پيامک هايي نيز مبني بر اين که مواظب فرزندانم باش! براي او مي فرستد! ولي من به اين ماجرا مشکوک هستم و احتمال مي دهم اتفاقي براي پسرم افتاده است چرا که او هيچ وقت با من تماس نمي گيرد!
در پي اظهارات اين مرد مسن و با صدور دستوري از سوي سرهنگ کارآگاه حسين بيات مختاري (رئيس پليس آگاهي خراسان رضوي) پرونده اي در اداره جنايي زيرنظر مستقيم سرهنگ غلامي ثاني تشکيل شد و مورد بررسي هاي دقيق اطلاعاتي قرار گرفت.
کارآگاهان که از ميان سخنان شاکي پرونده به ماجرايي مشکوک رسيده بودند، اين پرونده را براي کسب تکليف قضايي به شعبه 211 دادسراي عمومي وانقلاب مشهد (شعبه ويژه جنايي) ارسال کردند. در همين حال قاضي کاظم ميرزايي که روي خطوط اوراق پرونده و اظهارات مخمصه گونه پيرمرد متمرکز شده بود، ناگهان قطعات پازل معماي ارسال پيامک ها از خارج کشور را کنار يکديگر گذاشت و پشت آخرين برگ پرونده دستور بررسي نامحسوس گوشي تلفن مرد گم شده را درحالي صادر کرد که وقوع جنايتي هولناک در لابه لاي دست نوشته هاي اين پرونده سوسو مي زد!
اين گونه بود که گروهي از کارآگاهان زبده دايره مفقودي ها به سرپرستي سرهنگ رضوي، عمليات تخصصي و اطلاعاتي خود را درباره ماجراي گم شدن ناگهاني «مهدي-ح» آغاز کردند.
بررسي شماره تلفن مهدي از طريق راه دور و با شيوه هاي فني- پليسي حکايت از آن داشت که پيامک هاي مذکور از مشهد به تلفن عروس 30 ساله پيرمرد ارسال شده است!
به همين دليل «قاضي ميرزايي» دستور احضار زن جوان را صادر کرد و خود نيز به بازجويي تخصصي از وي پرداخت. «کلثوم» مانند هميشه، پيامک هاي ارسالي را به قاضي ويژه قتل عمد نيز نشان داد و گفت: همسرم به دنبال گنج بود! او تعدادي عتيقه داشت اما هنگام خريد و فروش اشياي عتيقه، کلاه دو نفر را برداشت و براي فرار از چنگ آن ها به خارج از کشور گريخت! اين زن در پاسخ به سوال مقام قضايي که چرا شما را با خودش نبرد؟ نيز گفت: بعد از فرار همسرم قرار شد که خودش به دنبال ما بيايد، يا افرادي که او را به خارج از کشور بردند من وفرزندم را نيز مدتي بعد نزد همسرم ببرند!
زن جوان در ادامه اظهاراتش و در حالي که پيامکي را به قاضي ميرزايي نشان مي داد، اضافه کرد: حدود دو هفته بعد از اين ماجرا همسرم پيامکي از آلمان برايم فرستاد که در آن نوشته بود، من آلمان هستم مواظب فرزندانم باش!
به دنبال اظهارات اين زن جوان که در تضاد با گزارش هاي نامحسوس و اطلاعاتي پليس بود، قاضي ويژه قتل عمد، دستورات فوق سرّي ديگري را نيز صادر کرد تا کارآگاهان، تحقيقات خود را به موضوعات اجتماعي و اخلاقي زن در محل سکونتش گره بزنند، بدين ترتيب بررسي هاي پليس به موضوعات پنهاني کشيده و مشخص شد که زن جوان قصد انتقال اسناد ملکي همسرش را به نام خود يا فرزندش داشته که در اين زمينه موفق نشده است! از سوي ديگر نيز رديابي هاي تخصصي شماره تلفن مرد گم شده، حاکي از آن بود که مرد جواني به نام مجيد به ندرت از اين شماره تلفن استفاده مي کند و در بيشتر اوقات نيز اين گوشي تلفن خاموش است!
با گزارش تحقيقات سري به قاضي ويژه قتل عمد، روند رسيدگي اين پرونده با احتمال قوي وقوع جنايت تغيير کرد و اين گونه بود که قاضي ميرزايي به سرنخ هاي مهمي دست يافت که نشان از ارتباط عاطفي بين مجيد و کلثوم داشت. به همين دليل بلافاصله دستور دستگيري مرد مرموز 39 ساله اين پرونده حساس صادر شد و کارآگاهان اداره جنايي پليس آگاهي خراسان رضوي در يک عمليات هماهنگ و ضربتي، مجيد را دستگير و به مقر انتظامي هدايت کردند.
کلثوم که با ديدن مجيد در پليس آگاهي شوکه شده بود خيلي تلاش کرد تا همچنان راز گم شدن همسرش را پنهان نگاه دارد اما ساعتي بعد وقتي در برابر شواهد و مدارک انکار ناپذير قرار گرفت در حضور قاضي ميرزايي لب به اعتراف گشود و اشک ريزان پرده از راز يک جنايت وحشتناک اما بي صدا برداشت!
او گفت: از حدود يک سال قبل با مجيد آشنا شدم چرا که اختلافات شديدي با همسرم داشتم! در اثناي اين آشنايي تصميم به قتل همسرم گرفتم تا او را از ميان بردارم به همين دليل شب بيست و چهارم شهريور 97 تعداد زيادي قرص هاي اعصاب و روان را به او خوراندم و زماني که بيهوش شد با مجيد تماس گرفتم که به منزل ما بيايد! مجيد هم با خودرو آمد و پيکر همسرم را به منطقه اي کوهستاني در اطراف مشهد برد! مرد مرموز هم که ديگر همه آمال و آرزوهايش را بر باد رفته مي ديد در اعترافاتي تکان دهنده گفت: پيکر مرد 40 ساله را که پسرخاله کلثوم بود با خودرو به منطقه اي کوهستاني بردم و درون چاه آبي انداختم که آن جا وجود داشت.
در پي اعترافات متهمان اين پرونده جنايي، روز گذشته با حضور قاضي کاظم ميرزايي و گروه کارآگاهان، مجيد به سمت کوهستان هدايت شد و بعد از چند ساعت جست وجو، بالاخره چاه مخوف را نشان داد. دقايقي بعد با دستور قاضي شعبه 211 دادسراي عمومي وانقلاب مشهد، امدادگران آتش نشاني با تجهيزات کامل کف کشي عازم محل وقوع جنايت بي صدا در کوهستان شدند و بقاياي جسد مرد 40 ساله را از عمق چاه بيرون کشيدند! تحقيقات بيشتر در اين باره همچنان ادامه دارد.
منبع: bartarinha.ir