بزرگنمايي:
چه خبر - روايتي از سرنوشت حلقه خاص آقاي رئيسجمهور
دولت دوازدهم هنوز دو ساله نشده اما «برند»ها يکي يکي از قطار کابينه پياده مي شود. چرخ روزگار اما براي همه ياران روحاني يک جور نمي چرخد و نگاهي به سرنوشت حواريون روحاني و حلقه نياوران روشن مي کند که در پاستور خبرهايي است. خبرهايي که نتيجه اش از يک سو حذف قاضي زاده هاشمي، عباس آخوندي و مکدر شدن ظريف است و از سوي ديگر افزايش روز به روز نفوذ واعظي، نوبخت و حسام الدين آشنا.
سيد حسن قاضي زاده هاشمي از جمله برندهاي دولت روحاني بود اما حذف شد. روابط او با روحاني محدود به دولت بود از جمله نزديک ترين افراد نزديک به رئيس جمهور به حساب مي آمد. آن قدر نزديک که وثيقه بردارش را بپردازد. يا آنقدر نزديک که معتمد وي براي پيگيري ماجراي حصر باشد. اين همه نزديکي روابط و کوهنوردي کردن ها اما در عالم سياست به کار نيامد و کارش را به استعفا کشاند. استعفاي که از سوي روحاني پذيرفته شد و خداحافظ!
عباس آخوندي هم سرنوشت بهتري نداشت. روحاني انگار فراموش کرده بود که در انتخابات 92 خود شخصا از وي دعوت کرده است که به جمع ياران او بپيوندد. او حتي تعريف و تمجيدهايش از موفق عمل کردن آخوندي در دولت يازدهم را فراموش کرد و اکبر ترکان را به عنوان مشاور رييس جمهوري در امور هماهنگي نوسازي بافت هاي فرسوده و ناپايدار شهري منصوب کرد.
گفته مي شود که همين انتصاب موجب دلخوري آخوندي شد و کار را به سه بار استعفا دادن رساند. آخوندي در آخرين استعفا که در کانال تلگرامي اش منتشر کرد صراحتا از اختلافات خود و رئيس جمهور در حوزه بازآفريني شهري گفت. روحاني اين استعفا را پذيرفت و خلاصه کلام اينکه يک برند ديگر هم حذف شد.
سرنوشت ظريف و قاضي زاده به ظريف نيز از رگ گردن نزديک تر است. ژنرال ارشد کابينه همين هفته قبل استعفا داد. بهانه اين استعفا ناهماهنگي ها در دفتر رئيس جمهور و خبر نکردن او براي ديدار با بشار اسد بود اما معلوم است که کدورت هاي او و روحاني ريشه دار تر از اين حرف ها است.
اين برند کابينه در ماه هاي اخير مدام در حال واگذار کردن اختيارات خود بوده و گويا ديگر طاقت ندارد. مردم و رسانه ها نمي دانند اما حتما ظريف مي داند که چرا معاون اروپا و امريکا او يکباره معاون سياسي دفتر رئيس جمهور و همکاري واعظي شد! ظريف حتما مي داند که چرا دست راست او در مذاکرات (عباس عراقچي) عملا مورد اعتمادتر است.
طالع آن سه نفر اما بسيار بلندتر بود. هيچ اتفاقي در اين سال ها آب را در دل واعظي، آشنا و نوبخت تکان نداده است. محمود واعظي شايد ميدان مشق را ترجيح مي داد اما در پاستور هم روزگار خوبي دارد. دفتر رئيس جمهور را مي چرخاند و اين طور که مي گويند در همه موضوعات قدرت دارد. از ديدار رئيس جمهور با وزرا گرفته تا تغييرات در کابينه و ... . واعظي نه مثل جهانگيري معاون اول است و نه مثل ظريف وزير خارجه ؛ قدرت و اثرگذاري اش بر تصميمات رئيس جمهور اما از همه بيشتر است و اين سهم کمي براي حلقه نياوران نيست.
حسام الدين آشنا هم علي رغم همه بالا و پايين ها هنوز تنها کسي است که مي تواند با روحاني در گوشي حرف بزند. دلخوري هاي ميان او ديگر بانفوذهاي دفتر رئيس جمهور پيش مي آيد و بعضا بند را آب مي دهد اما زير پايش حسابي سفت است. مثلا در همين مورد استعفاي ظريف اين آشنا بود که تاييد کرد عاملي يا «ناهماهنگي»هايي در دفتر رئيس جمهور داستان درست کرده اند اما نه واعظي قادر است پاسخ او را بدهد و نه فرد ديگري.
محمدباقر نوبخت را هم بايد در گروه خوش اقبال هاي کابينه قرار داد. او ستاره پرفروغي نيست اما انگار ماندگار است. با وجود همه انتقادات به او و سازمان برنامه و بودجه در سمت خود باقي است. نه خيال استعفا دادن دارد و نه نگران عزل شدن است. تنها باخت او در اين دولت واگذاري جايگاه سخنگويي دولت بود. کرسي که اگرچه از نوبخت گرفته شد اما به ديگري هم داده نشد! حضور و بقاي نوبخت در سازمان مهمي مثل برنامه و بودجه را نيز بايد به بردهاي حلقه نياوران افزود.
آنچه بر اين سه نفر و آن سه نفر گذشته روايت جالبي است از آنچه در اطراف آقاي رييس جمهور مي گذرد.
منبع: bartarinha.ir