بزرگنمايي:
چه خبر - اعترافات قاتل پرستار خانگي: پولم را نميداد، کشتمش
پسر 21 ساله و همدست 16 سالهاش دستبند به دست کنار ديوار ايستادهاند. آنها 30 مهر پس از به قتل رساندن يک پرستار خانگي و دختر جواني در طبقه اول بلوک شماره 5 مجتمعي در خيابان نامجو از محل متواري شدند. اجساد دو زن ساعاتي بعد توسط پسر خوانده پرستار خانگي پيدا و بهدنبال کشف اجساد تحقيقات از سوي بازپرس جنايي و تيم تحقيق آغاز شد.
در همان تحقيقات اوليه هويت متهم اصلي پرونده بهدست آمد و مشخصات آنها به تمامي واحدهاي گشت اعلام شد. درحالي که بررسيها براي دستگيري عاملان اين جنايت ادامه داشت، تيم تحقيق باخبر شد که دو متهم فراري در يکي از شهرستانهاي آذربايجان غربي به اتهام سرقت از سوي پليس دستگير شدند. آنها پس از انتقال به پايتخت به جنايتهايي که مرتکب شده بودند اعتراف کردند.
گفتگو با متهم اصلي پرونده
پسر 21 ساله دستبند به دست به زمين چشم دوخته است با بيميلي به سؤال هايم پاسخ ميدهد.
مقتولان را از کجا ميشناختي؟
دختر جوان را نميشناختم، اما زن صاحب خانه را ميشناختم. من با او در يک گروه تلگرامي آشنا شدم و بعد از مدتي متوجه شدم که در يک محله زندگي ميکنيم.
مشکلت با او چه بود؟
من در يک اغذيه فروشي کار ميکنم چندين بار سفارش غذا داد، اما پولش را نميداد. همين مسأله باعث کينه شد و تصميم گرفتم از او انتقام بگيرم.
دوستت چرا با تو همکاري کرد؟
بهروز- متهم 16 ساله- روحش هم از اين ماجرا خبر نداشت. من سال گذشته از يکي از شهرهاي اطراف تهران به پايتخت آمدم. با او هم محلي بودم و چند هفته قبل هم دوستم به تهران آمد و در مغازه آبميوه فروشي مشغول به کار شد. به او گفتم زن ثروتمندي را ميشناسم که ميشود با سرقت از خانه او پول خوبي بهدست آورد. به او گفتم زن صاحب خانه 50 ميليون تومان پول دارد و با سرقت اين پول 25 ميليونش براي تو و 25 ميليون تومانش را هم من برمي دارم. او هم که از همه جا بيخبر بود همراه من شد.
روز حادثه چه اتفاقي افتاد؟
صبح آن روز 30 هزار تومان مواد مخدر خريده بودم و با مصرف آن حالم بد شده بود. چند شبي هم بود که نخوابيده بودم و اصلاً حال خوبي نداشتم. براي ديدن زن صاحب خانه به سراغش رفتم. دختر جواني هم ميهمانش بود؛ اول بهعنوان ميهمان وارد خانه شديم و بعد از کمي صحبت شروع به بستن دست و پاهايشان کرديم. اول زن ميانسال را خفه کردم و بعد به سراغ دختر جوان رفتم، بعد از آن هم با چاقو به آنها ضربه زدم. دختر جوان فرياد ميزد و از من ميخواست که رهايش کنم، اما چيزي متوجه نميشدم و به کار خودم ادامه دادم. فقط تهديدش ميکردم که ساکت شود.
از خانه سرقت هم کردي؟
دو کيف زنانه، سه گوشي تلفن همراه و 500 هزار تومان پول سرقت کردم.
بعد از جنايت چه کردي؟
از خانه خارج شدم و تازه آن زمان بود که متوجه شدم چکار کردهام. به بهروز گفتم اگر با من نيايي تو را هم ميکشم و او هم به ناچار همراه من شد. ميخواستم از کشور خارج شوم و به ترکيه بروم.
چطور دستگير شدي؟
در مياندوآب خودروي دربستي گرفتيم. در ميان راه هر چه پول داشتيم خرج کرده بوديم. راننده که متوجه شد پولي براي پرداخت نداريم شروع به داد و بيداد کرد. با راننده درگير شديم و راننده که متوجه شده بود قصد سرقت از او داريم با پليس تماس گرفت و دستگير شديم. آنجا مشخص شد که پليس تهران هم در جست و جوي ماست و به اتهام قتل تحت تعقيب هستيم.
منبع: farsnews.com