بزرگنمايي:
چه خبر - بي ميلي جنسي و دلايل آن
براي مخاطباني که در پرسشهاي خود سوالاتي در اين زمينه دارند، گفتوگويي را با يک روانپزشک و عضو گروه پژوهشي خانواده و سلامت جنسي، درباره دلايل و درمانهاي کاهش ميل جنسي در ادامه منتشر کردهايم، به اين نمونه توجه کنيد:
«تقريبا 3 سال و نيم است که ازدواج کردهام. از نگاه ديگران زوج خوشبختي به نظر ميرسيم، اما واقعيت اين است که با همه عشق و علاقهاي که بين من و همسرم وجود دارد، روابطمان فقط محدود به گفتن، خنديدن، و بيرون رفتن است. روابط جنسي جايي در زندگي ما ندارد… همسرم در اين مورد اصلا حرف نميزند و زماني هم که راجع به اين مساله با او صحبت ميکنم درنهايت ميگويد زندگي که فقط به اين مساله خلاصه نميشود».
اين هم نمونهاي ديگر: «مدت يکسال است ازدواج کرده ام ولي هيچ علاقه اي براي نزديکي با همسرم ندارم. هرچه سعي مي کنم، نميتوانم از آن لذت ببرم، اين مشکل را چطور بايد حل کنم؟ چون زندگي ام دارد از هم مي پاشد .»
دکتر غلامحسين قائدي، روانپزشک و عضو گروه پژوهشي خانواده و سلامت جنسي، درباره دلايل و درمانهاي کاهش ميل جنسي مردان به پرسش هاي موجود در اين حوزه پاسخ داده است.
چرا بعضي مردان تمايلي به برقراري رابطه زناشويي با همسرشان ندارند؟
اصولا داشتن فعاليت جنسي چه در زنان و چه در مردان امري چند بعدي است و عوامل مختلفي مانند همسر، شرايطي که رابطه در آن اتفاق ميافتد و عوامل فردي در شکلگيري آن بستگي دارد، بنابراين اين مساله بايد از جنبههاي مختلف که در ارتباط با آن است مانند ميل جنسي، برانگيختگي، ارگاسم و… و از ديدگاه عوامل فردي، بينفردي، روانشناختي، پزشکي، محيطي و… بررسي شود. اينکه برخي مردان تمايلي به داشتن روابط زناشويي با همسرشان ندارند، امري است که ممکن است عوامل متعددي در آن نقش داشته باشند. مهمترين نکته در تبيين چگونگي اين مساله، دانستن اين موضوع است که اين اتفاق در چه شرايطي رخ داده است؟ آيا از همان سالهاي اوليه زندگي مشترک بيميلي وجود داشته است يا تحت شرايط زماني و مکاني خاصي اين مساله شکل ميگيرد؟ آيا ممکن است بيميلي تحتتاثير مسايل ديگر (مشاجره با همسر، استرس، مشکلات اقتصادي و…) باشد؟ و سوالهاي متعدد ديگري که لازم است پاسخ آنها به دقت بررسي شود.
يک فرد معمولي از کجا ميتواند متوجه شود که احتمالا با کاهش ميل جنسي مواجه شده است؟
اغلب افراد ميل جنسي را شهوت و هواي نفساني مي دانند، اگرچه اين اصطلاحات ميتواند تاحدي احساسات مربوط به ميل جنسي را توصيف کند، اما اصطلاح ميل جنسي پيچيدهتر از اين مسايل است. ميل جنسي، يک مرحله روانشناختي است که طي آن، فرد تمايل به خيالپردازي و داشتن فعاليت جنسي دارد. مشکلات مرتبط با ميل جنسي، زماني مطرح ميشود که افراد نداشتن ميلجنسي يا ميلجنسي پايين را تجربه کنند، درحالي که ساير افراد ميل جنسي بالا يا دائمي دارند. ميل جنسي بسيار بالا يا بسيار پايين ميتواند براي افرادي که اين مشکلات را تجربه ميکنند، ناراحتکننده و آزاردهنده باشد و طبيعي است که طرف مقابل را هم ناراحت کند. ميل جنسي پايين يک اختلال (بدکارکردي) محسوب ميشود، درحالي که ميل جنسي بسيار بالا، اغلب به عنوان اعتياد جنسي تلقي ميشود.
مشکلات مرتبط با ميل جنسي چه در مردان و چه در زنان، با توجه به مسايلي مانند نبود رغبت، اشتياق و ميل (در ارتباط با شرايطي از قبيل خيال پردازيهاي جنسي، خودارضايي يا داشتن رابطه جنسي) تعريف ميشود. بيميلي جنسي به 2 نوع بيميلي جنسي موقعيتي و بيميلي جنسي فراگير تقسيم ميشود. زماني که فرد نسبت به همسرش در شرايط خاصي مثلا در محيط خانه بيميل است، ولي در مسافرت و خارج از خانه به برقراري رابطه زناشويي تمايل دارد ميل جنسي از نوع موقعيتي است اما زماني که در هر شرايط ميلي به برقراري رابطه وجود نداشته باشد، از نوع فراگير است.
چرا بعضي مردان ميل جنسي خود را از دست ميدهند؟ چه عواملي باعث ميشود ميل جنسي کاهش پيدا کند؟
بسياري از زوجها در شرايط نامناسب با هم رابطه برقرار ميکنند؛ آنها اغلب به دليل مشغلههاي کاري، خستگي جسماني و رواني، نگرانيهاي خانوادگي و… آمادگي لازم را ندارند و بنابراين طبيعي است که چنين شرايطي عموما باعث کاهش ميل جنسي در هر دو جنس شود.
وجود مشکلات روانشناختي مانند اضطراب، بويژه افسردگي هم به دليل بروز اين اختلال و هم مصرف داروهاي ضدافسردگي (بهخصوص فلوکستين)، باعث کاهش ميل جنسي شود. بهعلاوه طرز تفکر و نگرشهاي فرد تاثير بسزايي در عدم تمايل به داشتن رابطه زناشويي دارد.
بسياري از زنان و مردان رابطه را صرفا وسيلهاي براي تداوم نسل ميدانند و معتقدند داشتن رابطه رناشويي با هدفي غير از اين، گناه محسوب ميشود، بنابراين طبيعي است که براي ايجاد رابطه در زمانهاي ديگر اقدام نکنند . ازطرفي نوع نگرش فرد نسبت به عملکردش نيز باعث کاهش ميل جنسي او ميشود ،مثلا مرداني که تصور ميکنند در هرشرايطي بايد آمادگي لازم براي برقراري رابطه زناشويي داشته باشند، وقتي در عمل با شکست مواجه ميشوند ممکن است نسبت به توانمندي خود شک کنند و عزتنفس جنسيشان کاهش يابد و ديگر ميلي به داشتن رابطه نداشته باشند. البته وجود مشکلات جنسي ديگر مانند اختلال در نعوظ، انزال زودرس در مردان و نگرشهاي منفياي که فرد به عملکرد جنسي خود پيدا ميکند و حتي مشکلات جنسي زن مانند خشکي واژن، درد و…، ترس از تکرار شکست و عدم موفقيت رابطه جنسي يا ارضا نکردن همسر و آزار و اذيت او حين برقراري رابطه زناشويي (به دليل درد ناشي از مقاربت) همگي باعث ميشود ميل به رابطه زناشويي کاهش پيدا کند. علاوه بر مشکلات روانشناختي و جنسي، وجود مشکلات جسماني مانند سرطان نيز باعث کاهش ميلجنسي ميشود و بيماريهاي قلبي-عروقي، فشارخون بالا، کلسترول بالا و ديابت هم با کاهش جريان خون به ناحيه تناسلي ميل جنسي را کاهش ميدهند.
داروها هم ميتوانند باعث کاهش ميل جنسي مردان شوند؟
بله، مصرف برخي داروها مانند داروهاي ضدافسردگي (بهخصوص فلوکستين) و ضدفشارخون يا ضدريزش مو باعث کاهش ميل جنسي ميشود.
آيا مشکلات هورموني هم ميل جنسي مردان را کاهش ميدهد؟
اختلالهاي تيروييدي و تومورهاي غده هيپوفيز، ممکن است باعث کاهش ميل جنسي شود. افرادي که سطح تستوسترونشان پايينتر از سطح طبيعي است، کاهش ميل جنسي را تجربه ميکنند. چند دليل احتمالي براي کاهش سطح تستوسترون وجود دارد که با آزمايشهاي پزشکي و تستهاي آزمايشگاهي مشخص ميشود. هرچند هنوز تاثير پايينبودن سطح هورمون بر کاهش ميل جنسي چندان روشن نيست اما در مردان پايين بودن سطح هورمون تستوسترون هميشه با کاهش ميل جنسي همراه است. افزايش پرولاکتين و مشکلهاي تيروييدي بهخصوص کمکاري آن نيز در کاهش ميلجنسي موثر است.
عدهاي معتقدند گذراندن تمام زمانشان با همسر، ميل جنسيشان را نسبت به او کم ميکند. آيا علم اين ادعا را ميپذيرد يا تنها جنبه توجيهي دارد؟
کاهش ميل جنسي بهطور ناگهاني بهوجود نميآيد و روندي تدريجي دارد؛ اگر فردي طي سال به مدت چند ماه، تمايلي به رابطه زناشويي نداشته دچار کاهش ميل شده است. البته طبيعي است که بهمرور حرارت رابطه همسران کاهش مييابد و براي جذاب ماندن در نظر يکديگر بايد تلاش بيشتري کنند.
براي يافتن علايم هشداردهنده پاسخ به پرسشهاي زير ميتواند کمککننده باشد؛
در خانه فقط هنگام خواب به فکر رابطه زناشويي ميافتيد؟
اين رابطه، احساس ارتباط و اشتراک به شما نميدهد؟
يکي از شما هميشه آغازگر و هميشه تحت فشار است؟
رابطه جنسي يک فعاليت معمولي و مکانيکي شده است؟
هرگز در مورد همسرتان تفکرهاي جنسي نداريد و نهايتا يکي، دو بار در ماه رابطه زناشويي داريد؟
اگر پاسخ به بيشتر اين عبارتها در مورد فرد مثبت باشد، احتمال دارد تا مدتي نهچندان دور دچار کاهش ميل جنسي شود.
کيفيت رابطه يک مرد با همسرش ميتواند بر ميل جنسي او به همسرش موثر باشد؟
بسياري از زوجها در شرايط نامناسب با هم رابطه برقرار ميکنند؛ آنها اغلب به دليل مشغلههاي کاري، خستگي جسماني و رواني، نگرانيهاي شغلي و خانوادگي آمادگي لازم براي داشتن رابطه ندارند ولي با توجه به دلايلي مانند فشار همسر و علاقه و احترام به او با اين تصور که انجام وظيفه ميکنند، اين کار را انجام ميدهند بنابراين طبيعي است رابطه موفقيتآميزي نداشته باشند. چنين شرايطي عموما باعث کاهش ميل جنسي در هر دو جنس ميشود. اين مساله زماني حاد ميشود که مدت زمان بيشتري از ازدواج گذشته باشد و مسايلي مانند نگهداري از فرزندان، عاديشدن روابط و الگوهاي جنسي روزمره و تکراري نيز به آن اضافه شده باشد. حتي در مواردي مرد نسبت به همسرش احساس خاصي دارد، چون او را به ياد فرد مهمي در زندگياش مانند مادر و… مياندازد. در اين حالت ميل جنسياش را به همسرش از دست ميدهد. در کنار عوامل روانشناختي، پزشکي و عوامل فردي، عوامل بينفردي و روابط عاطفي زوج نيز در اين امر نقش بسيار مهمي دارد. نوع روابط حاکم در تعيين اين مساله که زن و مرد چگونه با مشکلات مختلف خود کنار ميآيند، تعيينکننده است. عشق و علاقه به يکديگر، درک متقابل نيازها و خواستههاي هم و درک شرايط خاص زماني و مکاني که زوج در آن به سر ميبرد، عوامل موثري هستند که ميل جنسي را تحت تاثير قرار ميدهند. البته صرفا عشق و علاقه براي داشتن ميل جنسي کافي نيست و زن و مرد بايد نسبتبه يکديگر جذابيت جنسي نيز داشته باشند، شرايط يکديگر را درک کنند و مدام براي ايجاد رابطه زناشويي همديگر را تحتفشار قرار ندهند. بايد اين موضوع را بياد داشته باشيم که هدف از داشتن رابطه زناشويي کسب لذت است. بنابراين بايد در مورد داشتن رابطه جنسي و لذت بردن از آن، با يکديگر به توافق برسند.
ممکن است با وجود علاقه بين زوج، يکي از آنها براي ديگري جذابيت جنسي نداشته باشد و همسرش نتواند با او ارتباط برقرار کند يا زوجي به دليل فقدان مهارتهاي عاطفي و جنسي نتوانند به شکل مناسب نيازها و خواستههاي يکديگر را درک و ارضا کنند.
تعارضهاي زناشويي، نداشتن توافق، ناسازگاري، عدم اعتماد و احترام، احساس خشم و نفرت، توجهنداشتن به نيازهاي هم، نبود عشق و علاقه، روابط بينفردي آسيبديده و… باعث کاهش ميل و رضايتمندي جنسي ميشود.
مهمترين نکتهاي که در درمان مشکلات جنسي بايد در نظر داشت، چيست؟
مهمترين نکته، شناخت دقيق عوامل ايجادکننده مشکل و جوانب مختلف آن است تا بتوان برنامهريزي درماني و آموزشي لازم را ارائه داد. به همين دليل توصيه ميشود فرد براي ارزيابي دقيق و درمان موثر به پزشک متخصص مراجعه کند. با توجه به نوع مشکلات ايجادکننده، درمانها متفاوت است. درمان بيميلي جنسي يا هر نوع مشکل جنسي ديگر، تا زماني که مشکلاتي مانند تعارضهاي زناشويي، مشکلات روانشناختي، ارتباطي، پزشکي و… حل نشدهاند، کاري بيفايده است، بنابراين بايد ابتدا عوامل ايجادکننده جانبي درمان شوند و بعد به حل موثر مشکلهاي جنسي فرد پرداخت. زن و شوهري که مشکل جنسيشان به دليل تعارضهاي زناشويي يا نبود عشق دوطرفه است، ممکن است بتوانند از زوجدرماني براي رفع مشکلشان بهره ببرند. معمولا زوجدرماني براي زوجي که چند سال از زمان شروع مشکلاتشان ميگذرد، مفيد است.
بهطور کلي براي مواجهه با کاهش ميلجنسي مردان چه توصيههايي داريد؟
اگر بيميلي ناشي از فقدان جذابيت جنسي همسر است، بايد رويکردهاي مبتني بر تغييرات امکانپذير ظاهري همسر، اتخاذ شود، در اينمورد لازم است زن و شوهر با يکديگر بر سر تغييرات ظاهري امکانپذير که جذابيت جنسي ايجاد ميکند، به توافق برسند. براي پيشگيري از هر نوع رنجش، اين کار بايد با دقت و نظارت متخصص انجام شود، اما اگر مشکل روابط زناشويي زوجي برپايه الگوهاي تکراري و بدون تغيير است، بايد تغييري در الگوهاي رفتار جنسي داده شود. البته اين تغييرها، زماني امکانپذير هستند که زن و مرد ميل بالايي به ايجاد بهبود روابط بينفردي خود داشته باشند. اگر کاهش ميلجنسي به دليل پايين بودن سطح تستوسترون است، بايد در درمان به سن و وضعيت سلامت فرد توجه خاصي شود مثلا در مردان مبتلا به سرطان پروستات، مصرف تستوسترون باعث پيشرفت سرطان ميشود اما در بيشتر مردان اين روش، بيخطر است و معمولا افزايش ميلجنسي را به دنبال دارد. با مشخص شدن علت ميتوان برنامههاي درماني را اجرا کرد.
منبع: pezeshkin.ir