بزرگنمايي:
چه خبر - در صورت عدم آموزش صحيح،كنجكاويهاي جنسي کودکان آسيبزا ميشود
حرف «آموزش جنسي» كه ميشود، همه خودشان را كنار ميكشند و مسئوليت اين كار را به عهده يكي ديگر ميگذارند؛
-خانوادهها-صداوسيما-آموزش و پرورش-نهادهاي مختلف فرهنگي و اجتماعي و بهداشتي
هر كدام منتظر نشستهاند تا يكي ديگر اين وظيفه خطير اما دشوار را به عهده بگيرد. درواقع، به آموزش جنسي به كودكان و نوجوانان، به چشم «ماموريت غيرممكن» نگاه مي شود؛ غافل از اين كه کودکان و نوجوانان در معرض انواع اطلاعاتي هستند كه از فضاهاي مجازي و شبكههاي اجتماعي به دستشان ميرسد و ديگر مثل گذشته نيست كه رازهاي مگو، مگو باقي بمانند.
دكتر سيدعلي آذين، متخصص پزشکي اجتماعي و فلوشيپ سلامت جنسي، سكسولوژيست، عضو كميته خاورميانه انجمن جهاني سلامت جنسي در پاسخ به اين سوال ميگويد: «ناهنجاري جنسي».
آنچه درباره بلوغ زودرس هشدار داده ميشود درست است؟ سن بلوغ پايين آمده؟
اين روزها بحث بلوغ زودرس را زياد ميشنويم ولي واقعيت اين است كه شواهد پژوهشي در اين باره وجود ندارد. تنها احتمالاتي وجود دارد كه به دليل عواملي ازجمله تغييرات اقليمي و گرم شدن زمين، ميانگين سن بلوغ در حد كمتر از يك سال در جهان كاهش پيدا كرده باشد. اما اينها در حد تئوري و فرضيه است. داخل كشورمان هم آماري كه نشان دهد بلوغ زودرس داريم وجود ندارد اما جالب است كه اين موضوع به بهانهاي براي سلب مسئوليت و فرافكني تبديل شده است. يعني با طرح اين موضوع کوتاهي و تاخير خود را در توجه به نوجوانان و آماده كردن آنها براي فرايند بلوغ توجيه مي کنيم؛ در حالي كه وضعيت همان است كه قبلا هم بوده، تنها تفاوت اين است كه بزرگترها نسبت به شواهدي كه نشان ميداد نوجوانان به مسائل جنسي توجه دارند و فعالانه در حال کنجکاوي در اين حوزه هستند، اصلا توجه نميكردند و حالا كمي نسبت به اين مسائل حساستر شدهاند.
بچهها از چه سني نسبت به مسائل جنسي توجه نشان ميدهند؟
تحقيقات در دنيا نشان داده كه تكانههاي (حرکت کميتي) جنسي از حدود 10 سالگي شروع ميشود يعني حتي وقتي هنوز تغييرات ظاهري بلوغ شروع هم نشده. بلوغ يك فرآيند تدريجي است يعني طوري نيست كه ناگهان اتفاقي بيفتد و بگوييم اين فرد به بلوغ رسيده است. هيپوفيز و غدد جنسي به تدريج در طول چند سال فعال ميشوند و اين فرآيند تکميل مي شود. سوالات و كنجكاويهاي جنسي از كودكي وجود دارد، اين كنجكاويها غيرطبيعي نيستند ولي اگر آموزش لازم به كودك داده نشود، ميتواند آسيبزا باشد. بنابراين مربيان آموزشي و پدر و مادر بايد بتوانند آموزشهاي لازم را درباره مسائل جنسي به فرزنداشان بدهند.
تصور ميشود اين آموزشها ممكن است تاثير معكوس داشته باشد.
اين تصور اشتباهي است. شواهد پژوهشي قوي در همه كشورهاي دنيا اعم از توسعهيافته و در حال توسعه وجود دارد كه نشان ميدهند آموزش «مناسب» و «به موقع» نه تنها كودكان و نوجوانان را تشجيع (پر رو)نميكند كه کنجکاويهاي جنسي بيشتري داشته باشند بلكه باعث ميشود آنها بيشتر به رفتارشان دقت كنند و از عواقب آنچه ممكن است بخواهند انجام دهند آگاه باشند.
در شرايطي كه خود والدين هم سواد جنسي مناسبي ندارند، اين آموزشها از چه طريقي انجام شود؟
رسانهها ميتوانند در آگاه كردن پدر و مادرها نقش داشته باشند اما آگاهيسازي به كودكان بايد در شرايط كنترلشدهتر و با استانداردهاي صحيح صورت بگيرد. نظام آموزشي بيشترين نقش را در آگاه كردن كودكان دارد چون همانطور كه اشاره شد، از پدر و مادرهايي كه خودشان سواد جنسي صحيحي ندارند نميتوانيم انتظار داشته باشيم از عهده آموزش فرزندانشان در اين زمينه برآيند. بنابراين بخش عمدهاي از وظيفه مهم بر عهده آموزش و پرورش است كه متناسب با سن و سال و درك و فهم كودك و نوجوان او را درباره سلامت جنسي آگاه كند.
براي پيشدبستانيها، دبستانيها و مقاطع مختلف ديگر تحصيلي بايد آموزشهاي مختلفي در قالب:
-محتواي كتابهاي درسي-برگزاري كلاسهاي آموزشي-کتاب هاي داستان و شعر-و حتي بازي
ارائه شود. فراموش نكنيم كه نوجوانها بالقوه امكان پدر و مادر شدن دارند چون سيستم بيولوژيك آنها فعال شده، نميتوان گفت نبايد به آنها اطلاعات و هشياري لازم داده شود چون ممكن است با رفتارهاي غيرمسئولانه، عواقبي را به خود و خانواده تحميل كنند.
در شرايط فعلي نوجوانها بسياري از اين اطلاعات را از فضاهاي مجازي به دست ميآورند. ميتوان در روند كسب اطلاعات آنها محدوديت ايجاد كرد؟
با پيشرفت تكنولوژي، نميتوانيم بچهها را قرنطينه كنيم كه به هيچ چيزي دسترسي نداشته باشند. لازم است كه به آنها آموزش دهيم در مواجهه با فضاهاي مختلف چه برخوردي داشته باشند و به سمت گرفتن چه اطلاعاتي نروند. اما مشكل از فضاي مجازي نيست، مشكل از ماست كه به موقع اطلاعات لازم را به فرزندانمان نميدهيم. نميتوانيم از آموزش و اقدامات فرهنگي غافل شويم و تنها بگوييم به دليل ماهواره و فضاي مجازي بچهها زود بالغ ميشوند و اطلاعات جنسي كسب ميكنند و هر اتفاقي هم ميافتد ناشي از اين موضوع است. اينها سلب مسئوليت است.
حتي اگر سن بلوغ را مثل گذشته در نظر بگيريم، با افزايش سن ازدواج مواجهيم. فاصله سن بلوغ تا ازدواج بايد چطور طي شود كه سلامت جنسي افراد حفظ شود؟
دنيا دو راهكار عمده را پيش گرفته و بعد از چند دهه نتايج هر دو مشخص است. در زماني كه دولت بوش در آمريكا بر سر كار بود، تمركزشان را به جاي آموزش جنسي، صرفاً بر خويشتنداري گذاشتند و تنها به كودكان تاكيد كردند كه بايد تا رسيدن به يك رابطه سالم و پايدار جنسي، خويشتندار باشند. همزمان در كشورهاي اروپايي به آموزش جنسي با استانداردهاي مناسب و در مقاطع تحصيلي مختلف اقدام شد. نتيجه بعد از دو سه دهه اين شد كه آمار بيماريهاي ناشي از روابط ناسالم جنسي و بارداري در نوجوانان در امريكا به شدت افزايش پيدا كرد و در اروپا كنترل شد. ما اين دو نسخه را با عدد و رقم و آمار پيش رو داريم، لازم نيست چرخ را دوباره اختراع كنيم، كافي است از تجربه ديگران استفاده كنيم. طبيعتا با توجه به چارچوب ارزشي خودمان بايد نوجوانان را به خويشتنداري، داشتن خط قرمز و نظام ارزشي تشويق كنيم اما در عين حال بايد بدانيم در اين سالهايي كه بين بلوغ و ازدواج وجود دارد همه نوجوانان و جوانان به اين توصيهها عمل نميكنند. در كنار خويشتنداري، به منطق كاهش آسيب نيز احتياج داريم و بايد با آموزش بهنگام و صحيح، سلامت جنسي جامعه را افزايش دهيم. اين نوجوانان و جوانان، پدران و مادران آينده جامعه ما هستند و نميتوانيم نسبت به عبور سالم آنها از اين دوران بيتفاوت باشيم.
مسئولان از متخصصان سلامت جنسي براي برنامهريزيهاي مختلف راهكار ميگيرند؟ نتايج اين تجربيات در اختيار آنها قرار مي گيرد؟
متاسفانه با وجود تلاشهايي كه كارشناسها دارند كه ديدگاه هاي نزديکتري با سياستگذاران و مسئولان پيدا کنند و راهكارهاي علمي و مستند ارائه شود، از سوي آنها چنين رغبتي کمتر احساس ميشود. البته واكنشها متفاوت بوده مثلا در وزارت بهداشت رويکردهاي خوبي اتخاذ شده اما وزارت آموزش و پرورش و بسياري از نهادهاي فرهنگي و اجتماعي در کشور در اين خصوص چندان حاضر به گفتگو و تبادل نظر نيستند. نگاهي ساده به سايتها، سخنرانيها، تريبونها و ... نشان ميدهد حرفهاي كارشناسانه چندان خريدار ندارند و گاه ترجيح داده ميشود با حرفهاي احساسي و بعضاً شعاري و سرپوشگذاشتن بر مسائل واقعي جامعه، به جاي آن كه براي كاهش آسيبهاي اجتماعي اقدامات جدي، برنامهريزي شده و هدفمند صورت بگيرد صرفاً به مداخلات مقطعي و بدون پشتوانه علمي پرداخته شود. متاسفانه بعضاً مشاهده ميکنيم که اين اظهارنظرهاي توام با تخطئه و تهديد و ... حتي جرات اقدامات مثبت و انجام وظيفه را از مسئولين اجرايي کشور ميگيرد.
يشبيني سونامي آسيبهاي جنسي در آينده را تاييد ميكنيد؟
معتقدم اگر فكري به حال اين وضعيت نكنيم و هرچه زودتر تعليم و تربيت جنسي را جدي نگيريم، با آنومي يا هرج و مرج جنسي مواجه خواهيم شد. همه چيز را به قضا و قدر سپردهايم و تلاش نميكنيم در اين سيل خروشان تغييرات اجتماعي که همه جهان را فرا گرفته است، قايقي درست كنيم تا نگذاريم نوجوانان و جوانان کشورمان غرق شوند. بنابراين محتوم است كه ادامه اين مسير نه تنها مشکلات متعدد فعلي را حل نميکند بلکه روز به روز ما را با آسيبهاي بيشتري روبرو خواهد کرد.
منبع:khabaronline.ir