بزرگنمايي:
چه خبر - مردي 29 ساله و متاهل هستم که 2 سال است ازدواج کرده ام. آيا برقراري رابطه زناشويي به دفعات زياد براي من و همسرم ضرر دارد؟
قبل از پاسخگويي به پرسش بالا بايد سوال کنم که اصولا منظورتان از کلمه زياد چيست؟ براي برقراري روابط زناشويي در روز يا هفته، عدد و رقم خاصي ذکر نشده است. عده اي سوال مي کنند که مثلا در دهه چهارم زندگي چند بار روابط زناشويي در هفته لازم است، درحالي که به هيچ وجه در مورد دفعات برقراري رابطه طبيعي در سنين مختلف عدد و رقم وجود ندارد و رابطه زناشويي مانند بيماري قند يا ديابت نيست که مثلا بگوييم اگر قندخون بالاتر از 100 ميلي گرم در 100 ميلي ليتر خون باشد، غيرطبيعي است. از آن طرف، ميل جنسي زياد را نبايد با بيش فعالي جنسي که روان شناسان و روان پزشکان آن را اختلال رفتاري محسوب مي کنند، اشتباه گرفت.
بيش فعالي جنسي عبارت از تمايل و احساس نياز مرضي به برقراري رابطه زناشويي است، به طوري که فرد مبتلا مثلا با 15-20 بار برقراري رابطه در روز هم ارضا نمي شود. اما در شرايطي ممکن است مردي در روز 3 بار رابطه زناشويي داشته باشد، ولي اين حالت بيماري به شمار نمي رود.
به علاوه، دفعات روابط زناشويي به نيازهاي طرفين بستگي دارد و ممکن است يک زوج 30 ساله با 2 بار برقراري رابطه در هفته نيازهايشان برطرف شود، ولي زوج 30 ساله ديگر با ماهي يکبار رابطه نيازهايشان برطرف شود. برخلاف تصور عام، رابطه زناشويي هيچ گونه اثر سوئي بر بدن ندارد و اين باور که هر بار رابطه زناشويي باعث مصرف هزاران کالري انرژي و از بين رفتن مقادير زيادي ويتامين و موادمعدني از بدن مي شود، کاملا نادرست است.
60درصد حجم مني ترشحات پروستات و حدود 40درصد بقيه ترشحات کيسه منوي است که فاقد هر نوع ويتامين، کلسيم و… است. عده اي حتي پا را از اين فراتر گذاشته و بر اين باورند که نزديکي باعث پوکي استخوان و کاهش ديد مي شود که به هيچ وجه صحت ندارد، اما با اين حال گاهي دفعات روابط زناشويي و درخواست از طرفين به ميزاني است که باعث ايجاد مشکل در زندگي روزمره مي شود. در اين موارد است که تعدد روابط مشکل ساز مي شود، آن هم نه مشکلات جسمي، بلکه مشکل در رابطه با همسر، کارهاي روزمره و شايد هم آثار سوءرواني.
به همين دليل در مواردي که ميل جنسي زياد است (و مرضي هم نيست) با توجه به تجربه هاي به دست آمده، بايد به 2 نکته مهم توجه داشته باشيد. معمولا علاقه يا نياز جنسي زوج ها کاملا با هم منطبق نيست و درمواردي که اين نداشتن تطابق اندک است، طرفين با تعديل در ميل جنسي به حالت تعادل مي رسند و زن و شوهر بدون مشکل در کنار هم زندگي و نيازهاي جنسي همديگر را برطرف مي کنند. ولي مشکل زماني ايجاد مي شود که اين نداشتن تطابق، زياد باشد. مثلا مرد يا زني تمايل داشته باشد، 3، 2 بار در روز رابطه برقرار کند، ولي همسرش حتي تمايل به برقراري يکبار رابطه در ماه هم نداشته باشد. در اين موارد مشکلات پيچيده مي شود و حتي کار به جدايي مي کشد. به همين دليل توصيه مي شود قبل از ازدواج از ميزان نيازهاي جنسي همديگر برآوردي دقيق داشته باشيد.
نکته مهم ديگر، منجر شدن ميل جنسي زياد به اختلال در کار روزانه و روزمره زندگي است. مثلا اخيرا زوجي به کلينيک مراجعه کرده بودند که رابطه زناشويي کاملا طبيعي داشتند و نيازهاي آنها نيز تطابق خيلي زيادي با همديگر داشت و زندگي مشترک ايده آلي داشتند، ولي خانم به شدت مضطرب و ناراحت بود و مي گفت در برقراري رابطه زناشويي هيچ مشکلي ندارد و ميل جنسي اش به همان اندازه شوهرش است، ولي کار به جايي رسيده که مي خواهد تقاضاي طلاق بدهد، چراکه 7 سال است ازدواج کرده اند و در اين مدت تقريبا از 7 روز هفته حتما 5 روز شوهرش او را براي برقراري رابطه زناشويي ساعت 3، 4 يا 5 صبح بيدار مي کند.
علاوه بر اين، حتي در بيشتر زمان هايي هم که خسته هستند، شوهرش اجازه 15 دقيقه استراحت هم به وي نمي دهد و درخواست فوري و فوتي براي برقراري رابطه دارد. اينگونه مسائل به تدريج باعث تنفر فرد از رابطه زناشويي مي شود و حتي ممکن است مثل اين زوج، باعث شود همسر از فرط استيصال تقاضاي جدايي کند.
منبع:talab.ir