عاشقانه هاي کوتاه: رفتند همين قدر دردناک است
داستان کوتاه
بزرگنمايي:
چه خبر - عاشقانه هايي کوتاه و خواندني
چشاتو ببند ،
چشاتو ببند تصور کن داري از ته دل بلند بلند ميخندي ...
حس خوبيه نه؟ حالِ خوبي داره
حالا تصور کن وسط خنديدنت يکي محکم بزنه درِ گوشت ...
ببين؛
ببين رفتنت دقيقاً اينجوري بود
همين اندازه عجيب
همين قدر دردناک ...
ستايش قاسمي
اعتراف ميکنم هميشه اولين کارها را با حماقت ظريفي انجام داده ام، البته پشيمان هم نيستم، اولين کارها هميشه که نبايد درست باشند!
مثلا اولين بار:
-بليط مترو را سمت چپ گيت زدم و به سرعت قصد رفتن بعد از نفر جلويي را داشتم که لاي گيت گير کردم و تا يک هفته کمردرد داشتم!
-جاي گيرنده و فرستنده ميل را اشتباه زدم و به خودم ميل دادم!
-جاي پدال گاز و کلاچ را اشتباه گرفتم و همزمان پايم را روي گاز و ترمز گذاشتم!
-طرز باز کردن لوله جاروبرقي را نميدانستم و 1ساعتي با کمر خم و زاويه 180 درجه جارو زدم و باز تا يک هفته کمردرد داشتم!
-عاشق تو شدم!
و "بر خلاف نظر همه" به تو گفتم "دوستت دارم" و اين "احمقانه ترين" کاري بود که از نظر ديگران کرده ام
جواد داوري
دوست داشتنت کار
ساده اي نيست؛
وا گذارش کن به من
روسفيدت خواهم کرد...!
س-برزگر
بين بعضي از آدمها
فرق بگذاريد !
مثلا بين آدمي که دوستتان دارد
و آدمي که دوستش داريد.
اولي را درک کنيد
و دومي را اگر درکتان نميکند
ترک کنيد...
شهرزاد پاييزي
موقع بحث با كسي كه برامون عزيزه
فقط ٦٠ ثانيه ى ناقابل،
زندگيمون رو بدون اون آدم تصور كنيم
ببينيم اگه قبلاً تو زندگيمون نبود،
چه چيزايي تغيير ميكرد؟
اگه بعداً نباشه
چه چيزايي عوض ميشه؟
فقط ٦٠ ثانيه به اينا فكر كنيم...همين
بعضي از آدماى زندگيمون
مثل رنگدونه ان
نبودنشون
خاكسترى ميكنه زندگيمونو
مراقب هم باشيم يكم...
مژده خردمندان
منبع: سيمرغ
-
پنجشنبه ۲ شهريور ۱۳۹۶ - ۴:۱۱:۵۸ PM
-
۱۳۲۴ بازدید
-
-
چه خبر