آخرین اخبار

نتيجه نيکي و بدي يک زن داستان کوتاه

نتيجه نيکي و بدي يک زن

  بزرگنمايي:


پسر زني به سفر دوري رفته بود و ماه ها بود که از او خبري نداشت. بنابراين زن دعا مي کرد که او سالم به خانه باز گردد . اين زن هر روز به تعداد اعضاء خانواده اش نان مي پخت و هميشه يک نان اضافه هم مي پخت و پشت پنجره مي گذاشت تا رهگذري گرسنه که از آنجا مي گذشت نان را بر دارد . هر روز مردي گوژ پشت از آنجا مي گذشت و نان را بر ميداشت و به جاي آنکه از او تشکر کند مي گفت: کار پليدي که بکنيد با شما مي ماند و هر کار نيکي که انجام دهيد به شما باز مي گردد . اين ماجرا هر روز ادامه داشت تا اينکه زن از گفته هاي مرد گوژ پشت ناراحت و رنجيده شد.

او به خود گفت :او نه تنها تشکر نمي کند بلکه هر روز اين جمله ها را به زبان مي آورد . نمي د انم منظورش چيست؟ يک روز که زن از گفته هاي مرد گوژ پشت کاملا به تنگ آمده بود تصميم گرفت از شر او خلاص شود بنابراين نان او را زهر آلود کرد و آن را با دستهاي لرزان پشت پنجره گذاشت، اما ناگهان به خود گفت : اين چه کاري است که ميکنم ؟ بلافاصله نان را برداشت و در تنور انداخت و نان ديگري براي مرد گوژ پشت پخت.

مرد مثل هر روز آمد و نان را برداشت و حرف هاي معمول خود را تکرار کرد و به راه خود رفت . آن شب در خانه پير زن به صدا در آمد . وقتي که زن در را باز کرد ، فرزندش را ديد که نحيف و خميده با لباسهايي پاره پشت در ايستاده بود او گرسنه ، تشنه و خسته بود در حالي که به مادرش نگاه مي کرد ، گفت : مادر اگر اين معجزه نشده بود نمي توانستم خودم را به شما برسانم.

در چند فرسنگي اينجا چنان گرسنه و ضعيف شده بودم که داشتم از هوش مي رفتم . ناگهان رهگذري گوژ پشت را ديدم که به سراغم آمد . او لقمه اي غذا خواستم و او يک نان به من داد و گفت : اين تنها چيزي است که من هر روز ميخورم امروز آن را به تو مي دهم زيرا که تو بيش از من به آن احتياج داري وقتي که مادر اين ماجرا را شنيد رنگ از چهره اش پريد. به ياد آورد که ابتدا نان زهر آلودي براي مرد گوژ پشت پخته بود و اگر به نداي وجدانش گوش نکرده بود و نان ديگري براي او نپخته بود ، فرزندش نان زهرآلود را مي خورد . به اين ترتيب بود که آن زن معناي سخنان روزانه مرد گوژ پشت را دريافت :

هر کار پليدي که انجام مي دهيم با ما مي ماند

و نيکي هايي که انجام مي دهيم به ما باز ميگردند www.منبع: zarbolmasal.com مطالب جالب ديگر:تصاويري متفاوت از تاثير مواد مخدر بر چهره معتادان!!دختر 1ساله اي که ورم معده داشت اما باردار شده بود!! + عکسزن امريکايي که با اين نوع رژيم گرفتن همه را غافلگير کرد!! + عکس قبل و بعد از رژيمصحبت هاي فوق العاده جالب ناتاليا؛ زني که عاشق ايران شده است!! + عکسموجودي که پس از باردار شدن، همسرش را مي خورد!! + عکس3 عکس از روشا ضيغمي، خواهر نيوشا ضيغمي!



ارسال نظر شما

Protected by FormShield

اخبار خواندنی

داستان زيباي انسان و اختيار!

دوست نداشتن کسي که خيلي دوستت دارد چه حالي دارد؟

تو را عادلانه در آغوش مي کشم!

اين قلب از راهِ دور هم تو را ياد مى كند!

عاشق شدن من تقصير توست ...!

15 جمله زيبا و مفهومي

عادت کردن به نديدن انسان هاي موفق!

متن هايي به مناسبت فرارسيدن ماه مهر

عاشقانه: مي روي که خوشبخت شوي!

عاشقانه هاي کوتاه: رفتند همين قدر دردناک است

ترانه فرزاد حسني به مناسبت ازدواج حضرت علي و فاطمه (س)

متن هاي کوتاهِ عاشقانه: عشق در آخرين نگاه است نه اولين نگاه

داستاني کوتاه و زيبا نوشته سروش صحت

اين داستان زيبا را دو بار بخوانيد!

داستان راه حل ساده براي مشکلات بزرگ!

ماجراي ضرب المثل کوه به کوه نمي رسد اما...

عشق و هوس يک پسر!

نامه زيباي يک مادر به دخترش درباره پير شدن!

مردي که با هندوانه خوشبخت شد!

داستان کوتاه قتل پدر به دست پسر!

داستان رضا کوچولو : بازگشت خوبي به انسان

داستان کوتاه: همسر آيندتون چطوريه؟

سه وصيت عجيب يک پدر به پسرش!

وضعيت ايراني ها در جهنم!

عاشقانه اي متفاوت: بهم گفتي خداحافظ منم ميگم خداسعدي!

عروسک کوکي

حاجي

شن‌هاي صحرا و صخره!

داستان زيباي راننده اتوبوس و مرد هيکلي!!

عاشقانه اي متفاوت: بهم گفتي خداحافظ منم ميگم خداسعدي!

تو مال مني مضحک ترين ابراز علاقه دنياست!

عاشقانه: به شوخي نگو كه دوستم نداري

جملات افراد سرشناس درباره پدر و پدر بودن

چقدر عاشقت شده ام..!

نوشته عاشقانه صابر ابر: دليل من تويي!

لذت خوابيدن در کنار مرد زندگي ات

آخرين ترانه عاشقانه و ناتمام افشين يداللهي را بخوانيد

داستاني کوتاه و زيبا نوشته سروش صحت

داستان عاشقانه : يواشتر برو من مي‌ترسم...

عاشقانه: تهران حسود بود و ما را باهم نخواست!

عاشقانه: تهران حسود بود و ما را باهم نخواست!

عروسک کوکي

حاجي

شن‌هاي صحرا و صخره!

داستان زيباي راننده اتوبوس و مرد هيکلي!!

داستان جالب زني که هميشه از شوهرش کتک مي‌خورد!

هميشه بايد همه جوانب را در نظر گرفت!؟

اين داستان زيبا را دو بار بخوانيد!

داستان سه زن و پسرهايشان!

داستاني فوق العاده زيبا براي تمام مادران