برخورد يک زن و شوهر با ماموران! (داستانک)
داستان کوتاه
بزرگنمايي:
زن و مرد از راهي مي رفتند، ماموران آنها را ديدند وآنها را خواستند!
پرسيدند شما چه نسبتي با هم داريد؟
زن و مرد جواب دادند زن و شوهريم
ماموران مدرك خواستند،
زن و مرد گفتند نداريم !
ماموران گفتند چگونه باور كنيم كه شما زن و شوهريد ؟!
زن و مرد گفتند براي ثابت كردن اين امرنشانه هاي فراواني داريم ... !
اول اينكه آن افرادي كه شما مي گوييد دست در دست هم مي روند،
ما دستهايمان از هم جداست!
دوم، آنها هنگام راه رفتن و صحبت كردن به هم نگاه مي كنند،
ما رويمان به طرف ديگريست!
سوم آنكه آنها هنگام صحبت كردن و راه رفتن،با هم با احساس حرف مي زنند،
ما احساسي به هم نداريم!
چهارم آنكه آنها با هم بگو بخند مي كنند،
مي بينيد که، ما غمگينيم!
پنجم، آنها چسبيده به هم راه مي روند،
اما يكي ازما جلوترازديگري مي رود!
ششم آنكه آنها هنگام با هم بودن كيكي، بستني اي، چيزي مي خورند،
ما هيچ نمي خوريم!
هفتم، آنها هنگام با هم بودن بهترين لباسهايشان را مي پوشند،
ما لباسهاي کهنه تنمان است.. !
هشتم، ...
ماموران گفتند
خيلي خوب،
برويد،
برويد،..
فقط برويد
www.
منبع: ارسالي کاربران
مطالب جالب ديگر:
اس ام اس هاي جديد و خنده دارآيا اين اتومبيل بسيار زيبا توليد خواهد شد!!؟ + 4 عکسعکس: تفاوت چهره مهدي سلوکي در اين سال ها!عکس هايي از آموزش ساخـت سايـه هاي جالب با دست!!زمان دقيق و درست لحظه تحويل سال
-
۳ مهر ۱۳۹۴ - ۰۲:۴۱:۱۱ ب.ظ
-
۵۶۳ بازدید
-
-
چه خبر