بزرگنمايي:
چه خبر - انتقاد مهشيد افشارزاده از دستمزد بازيگران سريال شهرزاد
مهشيد افشارزاده از نسل اول بانوان بازيگر بعد از انقلاب اسلامي است؛ بازيگري که زماني با ايفاي نقش در «بايسيکلران» تبحر خود در تصويرسازي پرسوناژهاي رئاليستي را نشان داد و به دنبال آن، هم در سينما و هم در تلويزيون توانست در برخي از آثار متفاوت ايفاي نقش کند.
آنها که مجموعه «آينه» را مرور کردهاند حتما حضور افشارزاده در فصل سوم اين مجموعه به خاطرشان مانده است. در سينماي آن دوران هم «افسانه آه»، «دخترم سحر» و «بچههاي طلاق» از جمله کارهاي قابل تأمل افشارزاده بود. افشارزاده مجموعههايي همچون «بومرنگ»، «برگ و باد»، «قهر و آشتي» و «ملکوت» را در کارنامه داشته است؛ ضمن اينکه بعد از ساخت نخستين فيلم سينمايياش «پنج ستاره» با پيشنهاد ساخت سريال براي تلويزيون هم مواجه بوده است.
بعد از ساخت نخستين فيلمتان «پنج ستاره» حضورتان به عنوان بازيگر بخصوص در تلويزيون کمتر شد. اين امر خودخواسته بود يا دليل ديگر داشت؟
بخشياش به اين برميگردد که بعد از کارگردان شدنم خيليها فکر کردند تغيير حرفه دادهام و ديگر بازيگري نميکنم و براي همين حتي اگر علاقه به همکاري هم داشته باشند پيشنهاد نميدهند، اما بخش اصلي اين ماجرا شرايط حاکم بر حرفه بازيگري است. متأسفانه در سالهاي اخير هم در سينما و هم در تلويزيون نابازيگراني که دستمزد نميگيرند يا حتي اسپانسر توليد ميشوند ارجحيت داده ميشوند بر بازيگران حرفهاي! زماني بود که در عالم خوانندگي هر شخصي که پول داشت آواز ميخواند و آلبوم ميداد؛ حالا در توليد محصولات نمايشي هم داريم به همين سمت ميرويم که هر بچه پولدار عشق بازيگري به خود جرأت اسپانسرينگ و گرفتن نقش ميدهد!
آيا خودتان تاکنون با پيشنهادات اين چنيني مواجه نشدهايد؟ يعني به شما پيشنهاد يک نقش بدهند اما درخواست اسپانسرينگ داشته باشند؟
اتفاقا يکي از سريالهاي خانگي که هنگام عرضه کلي هم سروصدا کرد چنين پيشنهادي به من داد! يعني علنا گفتند اگر فلان مبلغ را در توليد سرمايهگذاري کنم در آن صورت يکي از نقشهاي اصلي به من ميرسد اما شخصا چون اين رفتارها را دون شأن حرفه خود ميدانم قبول نکردم.
از آخرين نقش تلويزيونيتان در «قهر و آشتي» چهارسالي ميگذرد. در اين مدت جز پيشنهاداتي که بازيگر-اسپانسرينگ هستند پيشنهاد ديگري نداشتيد؟
پيشنهاد داشتهام اما نقشها در حدي نبوده که بخواهد چالش تازه در مسير بازيگريام باشد و بود و نبودم در سريال تأثيري داشته باشد. وقتي نقش فرعي است هم که ديگر نيازي ندارد پيشنهاد را بپذيريم. به هر حال کارنامهاي در بازيگري داشتهام که نبايد تحتالشعاع حضورم در پروژههاي بيش از حد نازل قرار گيرد.
به عنوان مخاطب، محصولات تلويزيون را در اين سالها چطور ديدهايد؟
به نظرم حدود يک سال است که محصولات توليدي تلويزيون کيفيت به مراتب بهتري يافته است. هم داستانها بازتر شدهاند و کارگردانان ميکوشند فضاهاي تازهتري را کشف کنند و هم استانداردهاي بازيگري بخصوص بازيگران باتجربه افزايش پيدا کرده است. همين که فضا را باز کردهاند که برخي تابوها شکسته شود و مثلا کارگردانان بتوانند راحتتر از عشقهاي زميني تصويرسازي کنند، مايه اميدواري است چون عشق از جمله مضامين دراماتيک است که هيجان قابل توجهي را به سريال تزريق ميکند و اين مسألهاي بود که مدتها جايش در مجموعههاي تلويزيوني خالي بود.
از جمله بازيگراني هستند که در کارگرداني هم طبع آزمايي کردهاند و اتفاقا حدي قابل قبول از استانداردها را در همان اولين کارتان «پنج ستاره» نشان داديد. آيا برنامهاي براي کارگرداني در تلويزيون نداريد؟
پيشنهاد سريال سازي براي تلويزيون داشتهام، اما نپذيرفتم به دليل اينکه نگاهشان اين بود که در مدت زماني کوتاه سريال توليد کنند و امکانات توليد هم حداقلي بود. اعتقادم اين است که يا نبايد کاري را انجام داد يا بايد آن کار را به بهترين شکل انجام داد. در برنامهام هست که يک مجموعه تلويزيوني را کارگرداني کنم، اما به شکل کاملا حرفهاي و با داستاني که خط قرمزهاي کليشهشده را کنار بزند و در نوع خود تابوشکني داشته باشد.
اما خيليها ترجيح ميدهند کيفيت را فداي پرکاري کنند...
من هم ميتوانستم بلافاصله بعد از «پنج ستاره» باز هم فيلم و حتي سريال بسازم اما صبر کردم که به بهترين پيشنهاد برسم. اين را هم بايد درنظر داشت که در اوضاع بيثباتي اقتصادي بيش از همه اين سينماگران مستقل هستند که آسيب ميبينند. در اين سالها يک دوقطبي شکل گرفته که يک سرش به تهيهکنندگان دولتي برميگردد که با پول ارگانهاي دولتي کار ميکنند و سر ديگرش به تهيهکنندگاني که با سرمايهگذاران خاص(!) مشغول همکارياند. اتفاقا من از هر دو طرف پيشنهاد داشتم، اما مشکل اينجاست که اين جماعت نه کارگردان خلاق بلکه نيرويي عملياتي ميخواهند که فقط کارمنديشان را انجام دهد و اين با نگاه من که بعد از سالها بازيگري به کارگرداني روي آوردم و ميخواهم پرقدرت اين مسير را ادامه دهم، منافات دارد.
اخيرا درگير کار تازهاي شدهايد؟
سرگرم فراهم آوردن يک توليد مشترک هستيم. فيلمنامهاي داشتم که تهيهکنندهاي اروپايي براي توليدش در ايران و يک کشور اروپايي چراغ سبز نشان داد و اگر همه چيز مطابق برنامه پيش برود امسال اين کار را کليد خواهيم زد.
...طرف خارجي، سرمايه گذار توليد خواهد بود، يا صرفا ابزار توليد در خارج از کشور را فراهم خواهد کرد؟
سرمايهگذاري به صورت مشترک خواهد بود، يعني هم طرف خارجي سرمايه خواهد گذاشت و هم بخشي از سرمايه از داخل تأمين خواهد شد.
اينکه قيد فيلمسازي در داخل را زدهايد و به سمت پروژه مشترک رفتهايد، بيانگر بايکوت سينماگران مستقل نيست؟
ببينيد، فقط که بحث تأييد متن و پيدا کردن سرمايهگذار نيست. شرايط فيلمسازي در اين چند سال عوض شده است؛ مثلا در گذشته ميشد با ارقام معمولي با بهترين بازيگران، فيلم ساخت اما منتج از بريز و بپاشهايي که در اين سالها شکل گرفته، دردسر اصلي تهيهکنندگان شده است تأمين هزينه دستمزد بازيگران.
وقتي سريالي مانند «شهرزاد» با دستمزدهاي غريب، بازيگر جلب ميکند معلوم است که بازيگر سختش است که با دستمزدهاي ارزان کارش را ادامه دهد و نتيجه اينکه بسياري از آنها که ميتوانستند در بخش خصوصي و به صورت کمهزينه فيلم بسازند مجبورند بيکار شوند يا تغيير حرفه دهند!
بيشتر بدانيد : مهشيد افشارزاده: احساس ناامني مي کردم و تلفنم را پاسخ نمي دادم!
بيشتر بدانيد : عکس حديثه تهراني و همسرش, السا فيروزآذر, مهشيد افشارزاده و دخترش در اکران ملي و راه هاي نرفته اش
بيشتر بدانيد : شهاب حسيني و سحر قريشي در پنج ستاره+ فيلم
منبع : jamejamonline.ir