بزرگنمايي:
چه خبر - چطور ملي نباشيم؟ سرفصل آموزشي براي مديران رسانه ملي
فقط در بازه يک ماهه جامجهاني کافي است نگاهي بياندازيم به رخدادهايي که سبب شده تا رسانه ملي با هجمه منتقدان روبرو شود. ماهي که براي جذب مخاطب و البته جذب اسپانسر براي برنامه هاي فوتباليشان، هزينه اي چند ميليون دلاري متقبل شده و حق پخش بازي ها را از شبکه بين اسپرت خريده بودند. کاري که البته حتي عربستاني ها انجامش نداده بودند و حالا فيفا از آنها شکايتي سفت و سخت کرده است و احتمال اعمال محروميت برايشان منتفي نيست.
بيشتر بدانيد : ضرر بزرگ صدا و سيما به خاطر پخش اعترافات مائده هژبري
در همين يک ماه فقط دفعاتي که انگشت اتهام به سوي رسانه ملي گرفته شده را بياييد مرور کنيم. جايي که همه انتظار داشتند سيمايشان نبض 80 ميليون نفر باشد اما گاه با تصميمات سلبي انگار رسانهاي مخصوص براي اقليت تندرو در يکي از جناحهاي سياسي بوده است.
سياست هاي حراست صدا و سيما : خالکوبيهاي آقاي پويول!
همه چيز از جام جهاني شروع شد. برنامه ويژه جام جهاني بيست هجده عادل فردوسي پور قرار بود گل برنامههاي مشارکتي تاريخ رسانه ملي باشد. برنامه اي که برايش فردوسي پور و دوستان مي توانند پاي بزرگان فوتبال دنيا را به تهران بکشانند. سه گروه اسپانسر حاضر در برنامه اين امکان را در اختيارشان مي گذاشت تا مشکل پرداخت به مهمانان را نداشته باشند. آنها اتوئوي سرشناس را به ايران آوردند و بعد نوبت سمبل فوتبال اسپانيا بود که راهي تهران شود. کارلوس پويول به تهران هم رسيد اما ناگهان ورودش به استوديو ممنوع شد.
کارلوس پويول
همه شگفتزده بودند اما در نهايت مديران سيما ضرر و زيان اين کنسلي را دادند. فردوسي پور سه ساعتي قهر بود و روي آنتن نرفت اما دستور نهايي اين بود که پويول روي آنتن نباشد.
بيشتر بدانيد : وقتي سياست هاي صدا وسيما کفر مهدوي کيا را بالا مي آورند !
ايرادها خنده دار بود. بحث موي بلند و خالکوبي ها که خود پويول در بازگشت از ايران گفت، تبديل شد به سوژه اي جهاني. کار به جايي رسيد که در همه شبکه هاي اجتماعي هجمهاي عليه رسانه ملي به راه افتاد که حالا متهم بود به رفتارهاي ميلي. آنها پس از اين بلوا بيانيه دادند که دليلشان عدم هماهنگي عادل با مقامات بالادستي بوده و اينکه نبايد پول کشور هدر برود!
حتي ناتان قبادي که مسئول هماهنگي اين مهمانان خارجي بود را آوردند تا توضيح دهد پويول با دلخوري از ايران نرفته. البته او و چند مهمان ديگري که کلا نيامدند چون قرارداد داشتند، غرامت هايشان را گرفتند و حق داشتند با دلخوري نرفته باشند، فقط با حالتي از شوک و ناباوري و البته شايد کمي خنده ناشي از اين همه ندانم کاري طرف ايراني پول هايشان را گرفتند!
سياست هاي حراست صدا و سيما: خانم هنرپيشه شما را چه به فوتبال؟ (حذف اجباري آزاده نامداري از اجراي برنامه فوتبالي)
آي پي تي وي آيو براي جام جهاني خيلي هزينه کرده بود. آنها مي خواستند ديده شوند. از معاونت فضاي مجازي رسانه ملي هم که خودش دقيقا محدوده خط قرمزهايش خيلي معلوم نيست، مجوز اجراي برنامه فوتباليشان توسط آزاده صمدي را گرفته بودند. دو سه روزي اين برنامه با اجراي او پخش شد اما تازه انگار فهميدندچه خبر است. انتقادها از سوي گروههاي فشار داراي اهميت براي مديران سيما آغاز شد.
بيشتر بدانيد : آزاده صمدي را به بهانه استفاده ابزاري از زن کنار گذاشتيد، پويول را چرا ؟!
حذف آزاده صمدي از اجراي برنامه ورزشي در شبکه اينترنتي آيو
آنها يکباره دستور ممنوعيت پخش برنامه را دادند. درحالي که کشور در تب و تاب قيمت دلار و بازار به هم ريخته بود، وقتي براي پخش بازي ها به صورت خانوادگي در استاديوم آزادي مانعتراشي مي کردند، باز يک تصميم تند از سوي مديران رسانه ملي آنها را سيبل و سوژه کرد. دوباره روز از نو شد و روزي از نو. اقلا دو روزي باز آنها متهم بودند به برخورد ميلي و کسي از ملي بودنشان نمي گفت.
بيشتر بدانيد : بازگشت آزاده صمدي به عرصه اجرا با کمک جادوي گريم + تصوير
سياست هاي حراست صدا و سيما : ممنوعالتصوير است؟ ( ممنوع التصويري حميد استيلي)
تب فوتبال داغ بود. تيم ملي داشت خوش مي درخشيد . مردم شاد بودند و در آن شلوغي کلي هم مجري و گزارشگر آمده بود از آن سوي آب!
حميد استيلي مصاحبه کرده بود با من و تو . او گفته بود نمي توانستم رفتار ديگري داشته باشم. اين کارش کلي حاشيه به همراه داشت. حميد در روسيه بود اما برنامه عادل و جواد خياباني کلامي با او حرف نزدند. زننده گل قرن جام جهاني براي ايران انگار ممنوع التصوير بود. او اما در برگشت به يک برنامه تلويزيوني در شبکه 5 هم رفت و دقايقي تصاويرش پخش شد. بعد از اين اما شهرداري نازي آباد مي خواست مراسم تجليلي بگيرد از قهرمانان منطقه اش. استيلي هم دعوت بوده اما انگار گفته بودند او ممنوع التصوير است. اين خبر مثل بمب ترکيد.
محمد حسين رنجبران مدير روابط عمومي رسانه ملي به شدت شاکي بود. او اين خبر و از اساس چنين برنامه اي را تکذيب مي کرد. ولي استيلي اصرار داشت حتي در روسيه براي مصاحبه با ميثاقي هم اين اجازه را پيدا نکرده است!
سياست هاي حراست صدا و سيما : زنگ زدند و گفتند از آب خوزستان نگو! (افشاگري جواد نکونام)
يکي از اتفاقات تکان دهنده، افشاگري جواد نکونام بود عليه رسانه ملي. جواد مهمان بيست هجده عادل بود، درست در روزهاي بي آبي آبادان. کاپيتان نکو ميخواست از تشنگي خوزستان بگويد و يک بخشي از حرف هايش را زد اما عادل وسط حرفش پريد.بعد از برنامه نکو افشا کرد که به فردوسي پور زنگ زده بودند و هشدار دادند حرفي درباره آب خوزستان زده نشود. مشخص بود فردوسي پور هم سخت زير فشار است و به او گفته اند حق حرف زدن ندارد. تغييرات در مديريت شبکه و تندتر شدن ديدگاه مديران رسانه ملي به طور مستقيم روي کار مجرياني مثل عادل هم اثر گذاشته است. مديران تلويزيون براي نشان دادن تغيير شرايط، در دو روزي که او برنامه نداشت، به ميل اسپانسر مشترک، برنامه شبکه ورزش را روي آنتن شبکه سه بردند!
افشاگري جواد نکونام عليه رسانه ملي
سياست هاي حراست صدا و سيما: مشکل آب نه، فقط از نان بگو!
درست در ميان مشکلات بي آبي مردم خوزستان، رسانه ملي که با برنامه هايي مثل به وقت جام وسط بحث فوتبال،سوژه شده بود، شروع کرد به پخش مستندي که سعي داشت همه مشکلات اقتصادي و مشکلات کشور را گردن دولت بياندازد. مستند روايت مردم ، درحالي که تلويزيون کلامي درباره بي آبي خوزستان نمي گفت، با اجراي سردار حسين يکتا از چهره هاي سرشناس جبهه پايداري و مدير موسسه خاتم الاوصيا که بودجه چشمگير فرهنگي دارد و در حقيقت هزينه موسسه اوج را تامين مي کند و بودجه اي در اختيار دارند در سال که کم از بودجه يارانه يک ماهه مردم ندارد، به سوژه اي براي اوج گيري انتقادات بدل شد. باز رسانه ملي بخشي رفتار کرده بود. شده بود زبان يک جناح خاص!
سياست هاي حراست صدا و سيما: چرا از لس آنجلسيها خواندي؟
توقيف برنامه زابي واکا با اجراي علي انصاريان يکي از شاهکارهاي ديگر رسانه ملي بود. تلويزيون که يکبار اجراي آزاده صمدي را متوقف کرده بود، اين بار شوخي هاي علي انصاريان را بر نتابيد. انصاريان با آهنگ هاي خواننده هاي لس آنجلسي شوخي مي کرد.
علي انصاريان و مجيد ياسر در برنامه زابيواکا
مديران رسانه ملي مي گفتند 140بار به انصاريان تذکر داده شده اما حامد جوادزاده تهيه کننده برنامه مي گفت:
«اصلا دليل اين همه سختگيري را متوجه نمي شويم. علي مگر چه کاري مي کند که خط قرمز باشد؟ اگر اين جرم باشد پس چطور اوج در سريال پايتخت ابرام تاتليس پخش مي کرد؟»
ولي رسانه ملي برايش فرق است بين زابي واکا و پايتخت و انصاريان و برنامه اش توقيف شدند تا باز موجي به پا شود.
سياست هاي حراست صدا و سيما : برقصد؟ (پخش مستند بيراهه)
بي ترديد بدترين تصميم يک ماهه اخير رسانه ملي پخش مستند بي راهه بوده است. تصوير اشک هاي مائده هژبري بلوايي به پا کرد براي رسانه ملي. اشک هاي اين دختر بچه کاري کرد که حتي حاميان هميشگي رسانه ملي هم به آنها بتازند. کمپيني راه افتاد عليهشان. خيلي از روحانيون انتقاد کردند و حتي کيهان هم از آنها انتقاد داشت. رنجبران سخنگوي رسانه ملي گناه را انداخت گردن ديگران و جالب تر اينکه هر دو ارگان ديگر اين مسئله را تکذيب کردند. رفتار رسانه ملي سبب شد جو تندي عليهشان شکل بگيرد و بيشتر اين رسانه متهم شود به رفتارهاي غير ملي و برخوردهاي ميلي.
بيشتر بدانيد : پاسخ مردم به صدا و سيما به خاطر پخش اعترافات مائده هژبري
پخش اعترافات مائده هژبري در مستند بيراهه
همه اين اتفاقات فقط در يک ماهه اخير رخ داده بود. به نظرتان در چنين شرايطي اين رسانه را نمي توان مرجعي براي يک ترم درسي دانست؟ چطور کاري کنيم که محبوبيت مليمان فرو بريزد!
بيشتر بدانيد : تبعات احتمالي جمله زيرکانه پيمان يوسفي درباره سانسور زنان در صدا وسيما
بيشتر بدانيد : کنايه سنگين مهراب قاسم خاني به صدا و سيما به خاطر مائده هژبري + عکس
منبع: khabaronline.ir