چه خبر - افزايش مصرف ماده مخدر گل
اعتياد از مهمترين آسيبهاي اجتماعي در هر جامعهاي است که بهعلت ويژگيهاي ذاتي خود، اغلب با ساير آسيبها نيز همراه است و موجب هدر رفتن نيروهاي ثمربخش جامعه ميشود. در اين بين علل گرايش به اعتياد نيز از طيف مسائل رواني و فردي تا مسائل اجتماعي، اقتصادي و سياسي گسترده است. حال اگر اين مشکل بين زنان و دختران جامعه گسترش پيدا کند، به کلاف سردرگمي تبديل ميشود که ميتواند يک نسل را نابود و جامعهاي را با خطر جدي روبرو کند. با وجود اينکه مصرف مواد مخدر از ديرباز عملي مردانه محسوب ميشد و ترياک نيز بهعنوان ماده مخدر سنتي در جمعهاي مردانه يکهتازي ميکرد، امروزه با ورود مخدرهاي جديد، هم ترياک تا حدودي از گردونه مصرف خارج شده و هم برخي زنان پا در رکاب مردان گذاشته و با استقبال از مخدرهاي جديد وارد اين عرصه شدهاند.
در اين ميان ماده مخدرگُل در سالهاي اخير گوي رقابت را از مادههاي صنعتي ديگر ربوده و بعد از جولان دادن بين مصرفکنندگان مرد، اکنون در حال ورود به جمعهاي زنانه است و قسمت اعظم مصرفکنندههاي زن را نيز بهسوي خود جلب کرده است. روزبهروز دامنه مصرف ماده مخدرگُل بين اين قشر گستردهتر ميشود تا جايي که واکنش مسوولان ذيربط را نيز در پي داشته است. بهتازگي ساره محمدي، مشاور امور زنان وزير بهداشت بدون اشاره به آماري خاص گفت: "همزمان با افزايش مصرف دخانيات، مصرف ماده روانگردان گُل بين دختران افزايش يافته است." وي افزود: "اين يک واقعيت است که آسيبهاي اجتماعي بين دختران و زنان رو به افزايش است و يکي از اين آسيبها روآوردن آنها به سيگار، قليان و مواد مخدر و بهخصوص مصرف مواد صنعتي و روانگردان است که آسيب آن بهمراتب بيشتر از مواد مخدر سنتي است."
از سوي ديگر تبليغات فريبنده، اين ماده مخدر را اعتيادآور معرفي نميکند و نهتنها آن را براي جسم و ذهن مضر نميداند، بلکه آن را شاديآور و حتي درمان برخي بيماريها معرفي ميکند و ازاينرو باعث محبوبيت و گرايش به اين ماده اعتيادآور و محرک بين جوانان و زنان شده است.بر اساس اعلام ستاد مبارزه با مواد مخدر، در حال حاضر حدود 2 ميليون و 808 هزار مصرفکننده مواد مخدر در کشور وجود دارد و بالاترين مصرف مواد مخدر با بيش از 66 درصد مربوط به ترياک است. بر اين اساس بين مصرفکنندگان مستمر، پس از ترياک، مصرف خانواده حشيش و گل با فراواني4/4 درصد رتبه دوم را دارد. براي بررسي ابعاد مضرات مصرف اين ماده مخدر و دلايل افزايش مصرف و شيوع آن بين نسل جديد و زنان سراغ دو روانپزشک و درمانگر اعتياد رفتهايم تا بيشتر در اين مورد بدانيم.
گرايش نوجوانان به سمت مصرف گُل
رضا دانشمند، روانپزشک و عضو مرکز تحقيقات سوءمصرف و وابستگي به مواد مخدر دانشگاه علوم بهزيستي و توانبخشي درباره علت افزايش مصرف «ماده مخدر يا محرک گُل» و دسترسي و مصرف آسان اين ماده و اقبال عمومي نسبت به آن گفت: "يک ابهام در عدد و رقمهاي اعلامي ميزان مصرف اين ماده وجود دارد و در اين زمينه عدد و رقم دقيقي وجود ندارد. تاکيد من ابتداي صحبت به اين دليل است که اگر شيوع مصرف مادهاي بيش از مقدار واقعي تخمين زده شود بهنوعي قبحزدايي از آن خواهد شد. ازاينرو از نگاه علمي اگر بين افکار عمومي اينگونه جلوه داده شود که زياد مصرف ميشود ميتواند به افزايش شيوع مصرف کمک کند. براي مثال اگر فرد اين احساس را داشته باشد که از 50 نفر دوستان مدرسهاي 40 نفر از ماده مخدر استفاده ميکنند به خود اين جرات را ميدهد که به سمت مصرف برود. بسيار مهم است که به اتفاقات پيراموني توجه کنيم و اين ميزان مصرف و شيوع را بيشازاندازه جلوه ندهيم يا اين باور را ترويج ندهيم که هيچ اتفاقي نيفتاده است."
ذات دوره نوجواني جستوجوگري رفتارهاي هيجانانگيز و در برخي مواقع پرخطر است. بنابراين هر فردي در دوره نوجواني کنجکاويهاي خاص خود را دارد و از نظر ذهني دوره تکاملي را طي ميکند و رفتارهاي بيمهاري را انجام ميدهد که اين اتفاق از نظر مغزي و تکاملي هم بهطور کامل قابل توجيه است زيرا قسمتهاي مهاري در مغز نوجوانان ديرتر از قسمتهاي هيجاني و بخشهاي مرتبط با پاداش رشد ميکند. سريعتر جستوجو کردن رفتارهاي پرخطر يکي از ويژگيهاي دوره نوجواني است و نوجوان ممکن است در مقاطعي سيگار يا مانند امروز موادي مانند گُل مصرف کند يا بسياري از رفتارهاي پرخطر ديگر داشته باشد.
اين درمانگر اعتياد با بيان اينکه گرايش نوجوانان به سمت مصرف موادي مانند گُل بهنوعي قابلدرک است، ادامه داد: اما اينکه اين ميزان مصرف افزايش پيدا کند و مصرف آن عادي شود ميتواند دلايل مختلفي داشته باشد؛ اولين دليل اين است که يک باور وجود دارد که گُل به نسبت مواد مخدر ديگر کمخطرتر است، درحاليکه اعتياد به اين ماده مانند مواد ديگر و عوارض ناشي از مصرف آن مثل ساير مخدرها به قوت خود باقي است.
دليل ديگر اين است که اين ماده به آساني در دسترس و توليد و توزيع آن به سهولت امکانپذير است و حتي در مدارس بهراحتي بين دانش آموزان دستبهدست ميشود که موجب شيوع مصرف و فراواني آن ميشود.
دليل سوم تبليغات است که به انحاي مختلف مصرف اين ماده را بهصورت عادي جلوه ميدهند. شکل ديگر از تبليغات به اين صورت است که نوجوانان و جوانان در تصاوير و فيلمهاي خارجي گُل مصرف ميکنند که اين موضوع خواهناخواه ميتواند روي افزايش مصرف تاثيرگذار باشد.
نکته مهمي که از بعد اجتماعي بايد به آن توجه کرد اين است که نوجوان دنبال کنجکاوي و هيجان است و قدرت مهاري کمتري دارد و از آنجا که هيچ ابزار مثبت ايجادکننده هيجاني وجود ندارد و انرژي نوجوان در مسير درست هدايت نميشود، در سطح کلان اجتماعي تاثيرگذار است و موجب رفتن او به سمت کارهايي از اين قبيل ميشود.
دروغ آزادي مصرف گل
در برخي کشورها مصرف گُل و ماريجوانا آزاد است. دکتر دانشمند در پاسخ به اين سوال که آيا ما هم بايد به اين سمت برويم؟ و چقدر مصرف اين ماده را بهعنوان دارو و درمان قبول داريد؟ معتقد است: اين دقيقا يکي از تبليغات نادرستي است که در اين زمينه انجام ميگيرد زيرا ما تعريف درستي از آزادسازي ارائه ندادهايم. اينکه چه چيز آزاد شده و در چه سطحي آزاد شده؟ تقريبا در هيچ کجاي دنيا توليد يا خريدوفروش يا همراه داشتن اين ماده آزاد نيست، بلکه تنها جرمزدايي از مصرف اين ماده شده. درواقع مصرف اين ماده در بيشتر کشورها جرم تلقي نميشود و به مفهوم اين نيست که ممکن است بهآساني يا حتي در دکههاي روزنامهفروشي به فروش برسد و مرکز عرضه مشخصي داشته باشد.
بنابراين بايد اين تعريف درست را به جامعه بدهيم که آزادسازي در مصرف اين ماده وجود ندارد و تنها جرمزدايي از مصرف اين محصول شده و اگر فردي در حال مصرف آن ديده شود مجرم تلقي نميشود اما اگر فردي را در حال خريدوفروش آن ببينند در همان کشورهايي هم که امروز گفته ميشود که مصرف گُل در آنها آزاد است براي فرد خاطي تنبيهاتي را در نظر ميگيرند.
البته بحث استفاده دارويي از ماده گل متفاوت است زيرا اين محصول يک فراورده دارويي طبقهبنديشده و فراوريشده است و براي مصارف پزشکي خاص مورد استفاده قرار ميگيرد. بنابراين مصرف پزشکي اين ماده بحث جداگانهاي است، همان طورکه ما داروهاي مشتق از مواد مخدر را در شکلهاي مختلفي داريم که در درمان مورد استفاده قرار ميگيرند.
آيا مصرف گل بين زنان بيشتر است يا مردان؟
نميتوانيم در اين خصوص نظر بدهيم زيرا ما عدد و رقمي براي اين موضوع و شواهدي براي درست يا نادرست بودن اين فرضيه نداريم اما بهطور کلي ميزان شيوع اعتياد بين زنان کمتر از مردان است. البته شايد شواهد باليني نشان دهد مصرف مواد بين زنان به نسبت گذشته رشد بيشتري داشته، در اين صورت ميتوان تئوريهاي مختلفي روي جنسيتها داشت. بايد به اين نکته توجه کرد که ممکن است ميزان مصرف مواد مخدر مختلف از قبيل گُل بين زنان رشد بيشتري پيدا کرده باشد و اين لزوما به مفهوم پيشي گرفتن ميزان مصرف بين زنان نيست.
برخي معتقد هستند به دليل محرک بودن ماده گُل زنان گرايش بيشتري به مصرف آن دارند، اما بهطور کل اين قبيل نظريات پايههاي محکم علمي نداردو نميتوان روي آنها فرضيهپردازي کرد اما در دسترس بودن و کاهش فاصله فرهنگي دختران و پسران ميتواند مهمترين دلايل افزايش مصرف بين دختران باشد. در حال حاضر پسران و دختران رفتارهاي فرهنگي يکساني از خود بروز ميدهند که ميتواند يکي از دلايل باشد اما اينکه گفته شود ماده گُل مخدر نيست، فرضيه محکمي نيست.
پيشگيري راهکارهاي متفاوتي ميتواند داشته باشد اما بايد به اين باور برسيم که اين مشکل وجود دارد. موضوعي که در حال حاضر به نظر ميرسد مورد غفلت قرار گرفته زيرا بسياري از دستگاههاي متولي اين موضوع بهطور کلي منکر وقوع چنين اتفاقي هستند. بنابراين قدم نخست اين است که باور کنيم چنين مشکلي وجود دارد. در قدم بعدي بايد اطلاعات درستي در خصوص مشکل پيدا کرده و برمبناي آن برنامهريزي کنيم. خانوادهها هم بايد در وهله نخست از اين موضوع آگاهي داشته باشند و بدانند ممکن است چنين اتفاقي براي فرزندان آنها هم بيفتد. اگر چنين اتفاقي افتاده و اطلاعات لازم را ندارند، بهتر است هيچ اقدامي انجام ندهند و به درمانگر مراجعه کنند و راهکار را از او بخواهند. در اين مرحله است که مداخله براي فردي که مصرف مداوم و مشکلساز دارد يا فردي که بهصورت تجربه اقدام به اين کار کرده متفاوت خواهد بود. ازاينرو کار اساسي اصلاح الگوهاي ارتباطي والدين و نوجوانان خواهد بود.
عامل گرايش زنان به مصرف گُل
به نظر بايد ريشه اين اتفاق را روند جامعه از سنت به مدرن جستوجو کرد زيرا در زمان قديم زنان امکان دسترسي به بسياري از مواد مانند ترياک يا هروئين را نداشتند ولي به مرور جامعه از سنتي بودن به سمت مدرنيته بودن حرکت کرده و ما امروز شاهد هستيم حتي بين سنين پايين زنان هم دسترسي به بسياري از امکانات افزايش پيدا کرده است. امروز ديگر نسل جديد محدوديتهاي نسل قديم را ندارد و محيطهاي مختلط مانند دانشگاهها و مهمانيهاي مختلف امکان دسترسي به مواد مخدر را براي زنان افزايش داده است. بايد قدري از اين گرايش را نتيجه روند اجتماع دانست. همچنين روي ديگر افزايش مصرف ماده گُل اقبال بيشتر زنان به مصرف مواد محرک مانند گُل نسبت به مواد مخدري مانند ترياک و هروئين است.
قطعا مصرف اين ماده مخدر در دوران بارداري تاثير منفي را خواهد گذاشت زيرا مواد مختلف اعم از مخدر يا محرک مانند سيگار يا گُل در دوران بارداري نبايد مصرف شوند و حتي فرد در معرض دود ناشي از اين مواد هم قرار نگيرد زيرا ميتواند عوارض متعددي روي مغز جنين بگذارد و حتي در مواردي منجر به سقطجنين يا تولد زودهنگام نوزاد شود.
مبارزه با چنين مشکلي به نظر سخت خواهد بود زيرا از يک طرف با توليدکنندگان مواجه هستيم که سودهاي کلاني از اين محل به دست ميآورند و حاضر نيستند به همين راحتي دست از منافع خود بردارند و از طرفي با قشر جواني مواجه هستيم که ميل به تجربههاي جديد دارند. بنابراين در اين مبارزه سخت بايد روي خصايص و ويژگيهاي مثبت نوجوانان و جوانان کار کنيم و اين آگاهي را در خصوص مصرف موادي از اين قبيل به جوانان بدهيم و توانمنديهاي آنها را بالا ببريم. جواني که نميداند در مواجهه با مشکلات چه اقدامي بايد انجام دهد به مرور به اين سمت کشيده ميشود که با مصرف موادي مانند گل مشکلات خود را به فراموشي بسپارد. بنابراين فردي که شخصيت توانمندي در غلبه بر مشکلات و تفکر کردن داشته باشد، کمتر دنبال مصرف اين مواد خواهد رفت.
در مواجهه با اعتياد چند راهکار وجود دارد؛ نخستين راهکار کاهش دسترسي است که در اغلب موارد سياستگذاران از اين راهکار استفاده ميکنند که نادرست هم نيست زيرا زماني که مواد کمتر باشد به همان ميزان مصرف هم کاهش پيدا خواهد کرد ولي اين بهترين راهحل نيست چون بهمرور ممکن است فرد را به سمت مصرف مادهاي ديگر سوق دهد. اگر نگاه مجرمانه به فرد مصرفکننده داشته باشيم هم کمکي به بهبود او نخواهد کرد. ازاينرو بهترين راهکار افزايش توانمنديهاي فردي و بازپروري فرد مبتلاست.
منبع: salamat.ir
اعتياد به ماري جوانا 2