توضيحات اشکان خطيبي درباره ده سال تنهايي
چهارشنبه 23 اسفند 1396 - 4:14:07 PM
چه خبر - گفتگو با اشکان خطيبي
اشکان خطيبي که کنسرت تئاتر «ده سال تنهايي» را با بازخواني ترانه‌هاي فيلم‌هاي خاطره‌انگيز سينماي جهان روي صحنه دارد درباره علاقه‌اش به سينما گفت:

جالب است بگويم من آدم عشق سينمايي نيستم. سينما را دوست دارم اما بدون آن هم مي‌توانم زندگي کنم. کما اينکه سه سال است سراغش نرفته‌ام. من عشق به چيزهايي دارم که فراموش شده. از کودکي خيلي زياد فيلم مي‌بينم اما نفس کشيدنم را وابسته به سينما نمي‌بينم. پس اينجا سينما يک محمل است تا راهي را باز کند و حرفم را بزنم.

اشکان خطيبي که اين روزها با کنسرت تئاتر «ده سال تنهايي» در تالار وحدت روي صحنه رفته است، در گفتگويي اين اثر را تئاتري درباره سينما خواند و گفت:

اما سينما از منظر موسيقي فيلم، بنابراين مي‌توان گفت «ده سال تنهايي» تئاتري است درباره موسيقي فيلم. از طريق سه شخصيتي که باهم خاطرات و رابطه‌شان را مرور مي‌کنند اتفاق مي‌افتد اما نمي‌شود گفت حتي تئاتري است که رويش موسيقي سوار شده يا برعکس؛ مي‌توان گفت يک پرفورمنس مولتي‌مديا است.

خطيبي با بيان اينکه «علاوه بر تئاتر و موسيقي اگر بخش تجسمي کار چه نقاشي‌ها و چه فيلم‌هايي که پخش مي‌شود هم نباشد کار مي‌لنگد» گفت:

«ده سال تنهايي» پرفورمنسي است که همه اجزايش باهم پيش مي‌رود. يک اتاق پرفورمنسيو است که هم زمان درباره چند چيز حرف مي‌زند و همه اجزايش باهم پيش رفته و مهم است.

خطيبي کارگردان «ده سال تنهايي» با اشاره به اينکه «فکر مي‌کنم بخش مهجور يک فيلم موسيقي‌اش است» گفت:

چون همواره گفته شده موسيقي خوب يک فيلم آن است که شنيده نشود. اما در سال‌هاي دورتر اينطور نبود. موسيقي‌ها به گوش مي‌رسيد و مهم‌تر آنکه تقريبا هر فيلمي يک ترانه مختص خودش را داشت که براي آن فيلم ساخته مي‌شد.

خطيبي با بيان اينکه 13 موسيقي از فيلم‌هاي تاريخ سينما را انتخاب کرده‌ايم و در اين کنسرت-تئاتر بازخواني مي‌کنيم، گفت:

من فکر مي‌کنم سال‌هاست که ديگر ترانه فيلمي مثل گذشته شاخص نمي‌شود به جز انيميشن‌ها و کارهاي موزيکال شايد هر 5 يا 10 سال براي يک موسيقي فيلم چنين اتفاقي بيفتد.

وي با اشاره به اينکه «سعي کردم اداي ديني به هويت‌هاي مستقلي که اين ترانه‌ها دارند کنم» گفت:

از ابتدا ايده اين بود که دلم مي‌خواست اين ترانه‌ها يکبار در قالب يک اجرا در کنار هم اجرا شوند. راه‌هاي مختلفي رفتيم تا به دراماتورژي و خط درستي برسيم تا اينها را بتواند مثل يک نخ تسبيح به هم وصل کند. چون گستره باز و عجيبي از انواع ترانه‌ها و سبک‌هاي موسيقي دارد.

خطيبي با بيان اينکه «ما مدل اجرايي خودمان را نسبت به قطعات داشتيم» گفت:

با نگرش گروهي که نزديک دو سال است داريم به اين قطعات نگاه کرديم. وگرنه موسيقي‌هايي که اجرا مي‌کنيم يا آثار پاپ است يا حتي پاپ کلاسيک مثل لاو استوري. اما به شيوه خودمان به آن نزديک شده و اجرايش کرديم.

کارگردان «ده سال تنهايي» با اشاره به اينکه بعضي قطعات موسيقي که ارجاع دقيق‌تري به فيلم مورد نظر داشته کار او را به عنوان طراح يا نويسنده کار راحت‌تر کردند، گفت:

قطعه‌اي مثل لاو استوري (قصه عشق) انقدر در خاطره جمعي ما پررنگ نقش بسته که در طول کار تقريبا هيچ ارجاعي به آن ندادم جز ديالوگي که فقط به شخصيت فيلم ارجاع داده مي‌شود.

اشکان خطيبي در ادامه گفت:

به عنوان کسي که کاري طراحي مي‌کند تا روي صحنه ببرد آنهم در سالن تالار وحدت، طبيعي است که دلم مي‌خواهد از هر قشر و طيفي مخاطب داشته باشم اما سعي کردم براي تماشاگري که ممکن است فيلمي از کسي مثل ديويد لينچ نديده باشد راه را براي درک اتفاقي که دارد مي‌افتد هموارتر کردم. سعي کردم به قطعات و فيلم‌هاي که براي عوام کمي مهجورتر است بيشتر بپردازم؛ يا صحنه‌اي از فيلم را مي‌بينيم يا ارجاع اساسي‌تري به فيلم وجود دارد. هم با مدياهاي ديگر بيشتر به آن پرداخت مي‌شود هم در خود درام درباره‌اش حرف زده مي‌شود. مثلا درباره بزرگراه گمشده مفصل حرف مي‌زنيم. وقتي درباره ژانر اين فيلم و کارگردانش حرف مي‌زنيم به دليل اين است که کاملا به شخصيت‌پردازي کاراکترهاي قصه ربط دارد. چون ما آدم‌هاي قصه‌مان فيلم‌بازهاي حرفه‌اي هستند. يکي فارغ‌التحصيل سينماست و دو تاي ديگري شب‌نشيني‌هاي فيلم‌بيني با نام شب‌شنبه‌ها دارند. وقتي خوره فيلم هستي طبيعتا جور ديگري درباره فيلم‌ها حرف مي‌زني. از خلال اين روابط و گفتگوها سعي کردم بخشي از اين فيلم‌هايي که ممکن است کمي مهجور مانده باشند را بهشان بپردازم.

خطيبي در پاسخ به سوالي مبني بر شباهت عشق فيلم بودن کاراکترهاي اين اثر با «سينما نيمکت» محمد رحمانيان که خود خطيبي هم در آن بازي کرده بود، گفت:

جالب است بگويم من آدم عشق سينمايي نيستم. سينما را دوست دارم اما بدون آن هم مي‌توانم زندگي کنم. کما اينکه سه سال است سراغش نرفته‌ام. من عشق به چيزهايي دارم که فراموش شده. به چيزهايي که زماني منبع اتفاق‌ها و انرژي‌هاي خوبي بوده و الان ديگر نيست.

کارگردان «ده سال تنهايي» با بيان اينکه «سينما براي من در اين اثر خاص ابزاري است براي زدن يک حرف» گفت:

مي‌توانست سينما نباشد اگر از سينما مدياي عوامانه‌تري وجود داشت سراغش مي‌رفتم. براي من صرفا يک بازار بوده نه هدف. چون خودم خيلي دلبستگي آن چناني به فيلم ندارم؛ از کودکي خيلي زياد فيلم مي‌بينم اما نفس کشيدنم را وابسته به سينما نمي‌بينم. پس اينجا سينما يک محمل است تا راهي را باز کند و حرفم را بزنم.

خطيبي ادامه داد:
اين جنس موسيقي که دوستش دارم ممکن است نزد عوام از آن چندان استقبال نشود. اما سينما مردمي‌ترين هنري است که وجود دارد و ابزار خيلي راحتي است تا به هرچه که مي‌خواهي بپردازي. اينجا مساله‌اي که رويش دست گذاشتيم و اجراي موسيقايي که قرار است اتفاق بيفتد ترانه‌هاي فيلم‌هاست و اگر بخواهي خودت را به دردسر بيندازي براي اينکه مثلا به سينما وصل نشوي به نظر من راه خطا رفته‌اي. چون اينها ترانه‌هاي فيلم‌هاست و راحت‌ترين راه براي بيان کردن يا حرف زدن درباره‌اش خود سينماست. هر کار ديگري به نظرم شايد اضافه‌کاري به نظر برسد وقتي انقدر هدف و ابزار مشخص است و باهم هم‌پوشاني دارند.

اشکان خطيبي با بيان اينکه ده سال تنهايي را ديگر اجرا نخواهد کرد، گفت:

به شدت اجراي سخت و انرژي‌بري است. هم زمان خواننده بودن، اجراگر بودن و کارگرداني کردن و مجري طرح بودن کار دشواري است که ديگر آن انرژي سابق را احساس نمي‌کنم.


منبع: ilnanews.com

http://www.CheKhabar.ir/News/95306/توضيحات اشکان خطيبي درباره ده سال تنهايي
بستن   چاپ