چه خبر - گفت و گو با حسين عليزاده: ماجراي قهر علي حاتمي و حسين عليزاده
اين استاد چيرهدست تار و سهتار که چندي ديگر ميتوانيم به اثر جديدش با نام «غمنومه فريدون» گوش بسپاريم، در گفتوگويي کوتاه درباره فعاليت اين روزهايش در حوزه موسيقي، توضيح داد:
من هميشه در حال خلق و ضبط آثار جديد هستم. اکنون ساخت موسيقي چند فيلم به من پيشنهاد شده است که بايد درباره قبول کردن يا نکردنش فکر کنم.
او که از آخرين کنسرتش در ايران حدود يک سال ميگذرد، اعلام کرد که احتمالا در زمستان 1396 کنسرت برگزار خواهد کرد. عليزاده پيش از اين قرار بود «غمنومه فريدون» را که بهنوعي بازگشت به ادبيات و موسيقي مغفول کوچه است، بهار امسال روي صحنه ببرد؛ اما بنا بر دلايلي ابتدا فاز شنيداري آن منتشر ميشود و اجراي نمايش «فريدون» به زمان ديگري موکول شده است.
آهنگساز «دلشدگان» درباره انتخاب موسيقي فيلمهايي که ميسازد، گفت:
گاهي فيلمهايي به من پيشنهاد ميشود که ميگويم، جنس اين فيلمها از جنس موسيقي من نيست. ذهن و موسيقي من جنسي دارد که برخي فيلمها با آن سازگارترند؛ اما نميشود براي اين موضوع قانون کلي تعريف کرد. گاهي يکباره چيزي ساخته ميشود که در نوع خودش جالب است.
اين رديفدان موسيقي ايران با بيان اينکه فيلمهايي با مضامين اجتماعي بيشتر با روحيات موسيقايي او سازگار هستند، اضافه کرد:
مثلا فيلم کمدي، به من و موسيقي من مربوط نميشود. خيلي دوست داشتم ميتوانستم موسيقي فيلم کمدي بسازم، اما نميتوانم.
او با يادآوري خاطرهاي از علي حاتمي – کارگردان فقيد سينما – و اينکه حاتمي درباره ساخت موسيقي فيلم به او گفته بود «تو ميتواني» ادامه داد: همه موسيقيهاي فيلمي که ساختهام هميشه فکر ميکردم، نميتوانم؛ اما وقتي مسئوليت روي گردنم افتاد، سعي کردم بتوانم.
پيش از اين، عليزاده خاطرهاش از حاتمي را اينگونه تعريف کرده بود:
«هنگام ساخت موسيقي دلشدگان دو – سه بار با علي حاتمي قهر کرديم. او يکبار دو صحنه را پشت سرهم مونتاژ کرده بود که موسيقيشان با هم هيچ سنخيت نداشت. به او گفتم علي اين کار را نکن و او پاسخ داد، هيچ صحنه ديگري را فيلمبرداري نکرديم و اين دو بايد پشت سر هم قرار بگيرند. من نيز ديدم اصلا به حرفم گوش نميدهد. بنابراين گفتم با تو اصلا نميتوانم کار کنم. همان شب علي حاتمي و همسرش با يک دسته گل به خانه من آمدند. من به او گفتم علي من نسبت به فيلم تو بيشتر از خودت تعصب دارم و او پاسخ داد، حسين تو ميتواني و رفت. بعد از رفتن او، من ماندم و جمله تو ميتواني و با خودم دعوا ميکردم. اين جمله باعث شد که يک چيزي در ذهنم جوانه زد اين دو صحنه يک پل ميخواست که موسيقيشان به يکديگر وصل شود، فردا براي صداگذاري رفتم و به علي حاتمي گفتم اين را روي صحنه بگذار قبل از اينکه بگويد اين موسيقي خوب است، يا بد به من گفت، ميدانستم تو ميتواني.»
عليزاده درباره استفاده از موسيقي مينيماليستي در فيلمها، گفت:
موسيقي فيلم در واقع در خدمت فيلم است و نبايد آن را جدا ببينيم. اگر فيلمي ايجاب ميکند که موسيقي مينيماليستي داشته باشد، خب داشته باشد.
او در پاسخ به اين پرسش که نظرش درباره استفاده زياد از موسيقي مينيمال در سينماي ايران چيست؟ اظهار کرد:
اگر در تمام زمينههاي فيلم، خلاقيت اتفاق بيفتد، شايد اينگونه نشود. در ايران همهچيز کليشهاي ميشود. استفاده از امکانات و افکتها و چيزهاي آماده نتيجهاش اين ميشود. اگر در يک فيلم، اتفاقي جالب بيفتد و بلافاصله مورد توجه قرار گيرد، مورد تقليد نيز قرار ميگيرد. ما نميتوانيم ديکته کنيم که اين کار نشود؛ اما وقتي چيزي را ديکته و تقليد کنيم، آنموقع بد ميشود.
اين نوازنده همچنين گفت:
اين موضوع ميتواند هميشه در حال تحول باشد. متاسفانه در ايران هميشه سريدوزي ميکنيم، وقتي يک اتفاقي در جايي ميافتد که جالب است، بقيه هم همان کار را ميکنند. بهعنوان مثال بعد از کيارستمي، بعد از کيارستمي چقدر تقليد انجام شد، حالا هم نوبت فرهادي است؛ آنها نميگويند که فرهادي فيلم خوبي ساخته، پس من ميروم با نگاهي ديگر فيلم ميسازم، ميگويند حالا که فيلم او موفق بوده، پس ما هم همان کارها را انجام ميدهيم.
منبع: isna.ir