چه خبر - دل کندن و جدايي در هفت مرحله
جدايي از کسي که زماني دوستش داشته ايد، نه تنها کار ساده اي نيست که بزرگترين اتفاق زندگي يک شخص مي تواند باشد، شايد هر کس يک بار چنين حالتي را تجربه کرده باشد. اگر شما در حال جدا شدن يا طلاق هستيد غم ويأس را تجربه خواهيد کرد. مراحل مختلف جدايي از يک ديدگاه، به 7 مرحله تقسيم مي شود که در زير به شرح آنها مي پردازيم.
اول: ازبين رفتن علاقه
بعد از خوشحالي حاصل از علاقمند شدن، يک فکر به ذهن خطور مي کند: کسي را که دوستش دارم بدي هايي هم دارد. مثلا خيلي خودمحور است. يا بچه ها را بيشتر از من دوست دارد و .. اگر اين احساسات رفع نشوند، رابطه به مخاطره مي افتد.
دوم: فرسايش
نااميدي و عيب جويي، جلو علاقه و جذابيت را سد مي کند. ديگر وقت آن رسيده با هم صحبت کنند يا به يک مشاور رجوع کنند. اگر تغييري حاصل نشود، رابطه به اين سمت پيش خواهد رفت: به هم توهين مي کنند، براي جلب توجه مسابقه مي دهند، ولخرجي مي کنند، به چيزهاي جديدي علاقه پيدا مي کنند، به هم بدبين مي شوند، نمي خواهند يکديگر را ببينند و ...
سوم: کنده شدن
از هم دوري مي کنند تا کمتر غصه بخورند و ادامه اين جدايي احتمال بهبود روابط را بسيار کم مي کند. گاهي فقط يکي از طرفين در اين مرحله است. در اين مرحله خيلي کم با هم صحبت مي کنند، مي گويند "مهم نيست" حتي اگر واقعاً در عذاب باشند! به فکر يک همسر جديد مي افتند، نمي دانند بمانند يا بروند و گاهي به عصبانيت متوسل مي شوند، چون جدايي را آسان تر مي کند.
چهارم:جدايي فيزيکي
اين به معناي قطعي بودن از بين رفتن رابطه است. قبلا مي گفتند تفاهم نداريم، خيلي دعوا مي کنيم، اما حالا ديگر اصلاً رابطه اي وجود ندارد. تنهايي، ترس و احساس شکست وجود دارد.
پنجم: سوگواري
هر کس از کسي که روزگاري دوستش داشته جدا شود، حتي اگر از او متنفر هم باشد، عزادار مي شود. حداقل اين که يک روياي شيرين بر باد رفته است. اين افراد در عين نااميدي به خاطرات گذشته پناه مي برند، دچار ملغمه اي از اندوه، عصبانيت، احساس گناه ، ترس و اميد مي شوند و وقتشان بيشتر صرف احياي ارتباط هاي کهنه مي شود؛ چه موجود مزخرفي بود، بايد اينطوري رفتار مي کرد، تقصير کي بود و ...بايد اين احساسات کهنه را دور بريزند.
ششم: يک زندگي نو
به جاي گذشته بر آينده تمرکز مي کنند. کمي هم وسواس به خرج مي دهند. لباس هاي نو مي پوشند، چيزهاي جديد مي خورند، مهماني مي دهند، به شدت کار مي کنند. بعضي ها شديداً دنبال يک عشق جديد مي گردند، عده اي از روابط جنسي متنفر مي شوند، برخي هم از هر رابطه عاطفي رو مي گردانند.
هفتم: تطبيق
خوشبختانه اکثر آدم ها پس از چنين شکستي، عاقل تر، محکم تر، قوي تر و پخته تر مي شوند، دوستان بهتري پيدا مي کنند، برنامه هاي منطقي براي آينده مي ريزند، شب ها راحت مي خوابند و به سوي آينده اي بهتر پيش مي روند.
هيچ کس عيناً مثل هيچ کس ديگري نيست. بعضي ها يک مرحله را جا مي اندازند، بعضي ها در يک مرحله متوقف مي شوند، عده اي هم ساکت و سريع تمامي مراحل را طي مي کنند. اگر در مرحله دو يا سه گير کرده ايد و همسرتان براي مراجعه به مشاور روي خوش نشان نمي دهد خودتان دست به کار شويد. اگر بعد از سه ماه هنوز عزادار يک رابطه شکست خورده هستيد به يک مشاور مراجعه کنيد.
اعتقاد عمومي بر اين است که بعد از طلاق هر دو طرف پنجاه- پنجاه مقصر هستند. الزاماً اين طور نيست. شايد مقصر عمده فقط يک طرف( نيازها، شخصيت، افکار غير منطقي يا مشکلات عاطفي) باشد. شايد هم هيچ کس مقصر نباشد، فقط علاقه ها، ارزش ها، عقايد و شيوه زندگي شان متفاوت بوده است. خودتان را سرزنش نکنيد، سعي کنيد در آينده مراقب اين تفاوت ها باشيد.
به چند توصيه توجه کنيد:
- با يک دوست حرف بزنيد و خودتان را خالي کنيد.اگر کسي از دوستان و خانواده پيشنهاد کمک داد قبول کنيد.
- هر چيزي را که از طرف مقابل باقي مانده، دور بريزيد يا اگر قابل فروش است بفروشيد. احتياجي به يادگاري نيست.
- اگر پس از گذشت يک ماه هنوز عزادار هستيد، اجباراً تفريح کنيد.
- مهارت هاي برقراري ارتباط، قاطعيت و تصميم گرفتن، مفيد خواهد بود.
- با فکرهاي غير منطقي که فقط سبب افزايش وابستگي مي شوند، مبارزه کنيد. اغلب يکي از طرفين از جدايي فرار مي کنند. ما مي خواهيم که همسرمان را دوست داشته باشيم اما کنترل تمامي احساسات که دست ما نيست.
- اين واقعيتي است که بايد همه بپذيرند، اين که کسي دوستمان بدارد چيز قشنگي است، اما اجباري نيست. اين که شوهر سابق شما طردتان کرده ارزش شما را کم نمي کند. طرد کردن انتخابي است که او انجام داده و شما هنوز هم شخصيت با ارزش و منحصر به فردي هستيد با هدف ها استعداد ها و نظرات خاص خود. توقف فکر کردن در اين رابطه، راهي مناسب براي کاهش افکار و تخيلات دردآور است.
منبع: tebyan.net