چه خبر - انتظارات کارمندان از رئيس شان
يکي از چالشهايي که يک کارآفرين با آن مواجه ميشود، نحوه مديريت کارکنان است. در اين رابطه کتابهاي زيادي تاليف شدهاند و کلاسهاي آموزشي متعددي نيز تشکيل شده است. اما زماني که اداره خود را پر از کارمندان نسل جديدي ميبينيد که هرکدام شخصيت متمايز، نقاط قوت و ضعف و همچنين روياهاي خود را دارند، زمان آموزش و يادگيري واقعي آغاز ميشود.
يکي از مواردي که در اين دوره به سرعت ميآموزيد، مسايلي است که پس از استخدام ممکن است فرد کارجو با رييس خود داشته باشد و به همين دليل از شغل خود استعفا دهد. در صورتي که براي هدايت و رهبري کارکنان خود زمان کافي بگذاريد و تلاش کنيد، نشان دادهايد که دوست نداريد تا رياست نادرستي داشته باشيد. طبيعي است که مطرح کردن اين موضوع از عمل به آن آسانتر است، چرا که به ندرت اتفاق ميافتد تا کارمندان نسبت به راهنماييهاي رييس خود احساس رضايت کنند و طبق گفته او رفتار نمايند.
به عبارت سادهتر، ميتوان گفت که کارمندان نسل جديد اگر معتقد باشند که رييسشان آنها را درک ميکند و از نيازهاي آنها آگاه است، سختتر کار ميکنند و وفادار باقي ميمانند.
وقت آنها از پول با ارزشتر است
زماني که رييس، کارمندان را تا ديروقت در اداره نگه ميدارد يا حجم زيادي از کار را در اواخر شب و يا تعطيلات به عهده آنها ميگذارد، اين مساله قطعا نفرت کارمندان را در پي خواهد داشت. بنابراين ميبايست به زمان کارکنان ارزش قايل شويد و به آن احترام بگذاريد.
اکثر پروژهها به کار گروهي احتياج دارند و هنگامي که يکي از اعضاي تيم بخش اختصاصي خود را تمام ميکند و آن را به شما تحويل ميدهد، اين انتظار را از شما دارد که به سرعت کار او را کامل کنيد تا به وظايف ديگر خود برسد و منتظر شما نماند. دانستن اين نکته که رييس شرکت يک گلوگاه براي تکميل امور نيست بسيار اهميت دارد و از ناکارآمدي اداره جلوگيري ميکند.
آنها مايلند تا از اتفاقاتي که ممکن است براي شرکت بيافتد، مطلع شوند
در صورتي که فعاليت اداره شما به صورت کاملا محرمانه صورت ميگيرد، اين احتمال وجود دارد که کارکنان شما از اين طبقهبندي رضايت نداشته باشند. اگر کارمندان در تصميمات اتخاذ شده براي شرکت دخيل نباشند، معمولا از اين بابت رنجيده نميشوند. اما اگر اين اتفاق درمورد برنامهها و مسيرهاي پيش روي شرکت باشد، باعث ناراحتي آنها خواهد شد.
کارکناني که در برابر تعداد زيادي از رويدادهاي غيرمعمول شرکت تحمل ميکنند يا هيچ تصوري از 6 ماه آتي شرکت شما ندارند، به مرور حس بي اعتمادي در آنها ايجاد خواهد شد. هيچ کس دوست ندارد تا بدون اطمينان از در اختيار گذاشتن اطلاعات ضروري به او، نهايت تلاش خود را براي کسب و کار و رييسش به کار گيرد.
آنها به يادگيري مسايل جديد علاقهمند هستند
اين روزها به ندرت پيش ميآيد که يک کارمند طبق روال ثابتي که براي همه مقامات شرکت در نظر گرفته شده، فعاليت خود را به شکل صحيح ادامه دهد. يکي از راههاي نتيجه بخش براي جلب رضايت آنها، اين است که مطمين شويد آنها همسو با وظيفه که در شرکت دارند، مهارتهاي تازهاي را ميآموزند. بدين وسيله به طور مداوم بر دانش و تواناييهاي کارکنان شما افزوده ميشود.
يادگيري مسايل جديد اعضاي شرکت را مشغول نگه ميدارد و اين آگاهي را به آنها ميدهد که در صورت رفتن به سوي شغل ديگر، اداره شما از آنها کارمند بهتري را ساخته است.
آنها از عدم وجود حريم خصوصي متنفر هستند
در چند سال اخير، اکثر شرکتها به سمت محيط اداري باز، سيستم خود را تغيير دادهاند. بدين وسيله کارمندان فضاي کاري مشترکي را در اختيار دارند که ميان ميزهاي هرکدام پارتيشن کوچکي وجود دارد يا حتي ممکن است به طور کامل ديواري ميان آنها وجود نداشته باشد. نظريهاي که اين رويکرد را بوجود آورده، معتقد است که بدين وسيله ارتباطات، همکاري و شفافيت بهبود مييابد.
عمل به اين روش، اين حس را براي کارمندان ايجاد ميکند که در فضاي باز نظارت بهتري روي فعاليت آنها داريد و نتيجه آن کاهش اطمينان نسبت به افراد سازمان شما خواهد بود.
آنها به تحسين و ترفيع نياز دارند
به عنوان يک کارآفرين، اغلب ما انتظار داريم که گروهها براي شرکت در کسب موفقيت تجارتمان نهايت تلاش خود را به کار گيرند. اين اتفاق تنها ممکن است در ابتداي کار صورت گيرد. اما اگر که کارکنان شما تلاش زيادي ميکنند و به تعهدات خود بدون هيچ چشمداشتي عمل ميکنند، بايد به سرعت از احتمال افت فعاليت سودمند آنها جلوگيري کنيد. کارفرمايان نهايت سعي خود را ميکنند تا براي موفقيت کسب و کار خود، وظايف متعددي را به عهده کارمندان بگذارند، اما در اين راستا تنها 2 عامل باعث رسيدن به اين مهم ميشود: يکي ستايش کيفيت کاري کارمندان و ديگري افزايش پاداش براي افراد سختکوش است.
هيچکس به معناي واقعي رييس خود را دوست ندارد
به عنوان يک رهبر براي سازمان خود، شايسته است که به کارکنان خود احترام بگذاريد و به آنها اعتماد داشته باشيد. بسياري از کارفرمايان به اشتباه، براي تحسين و علاقه کارمندان نسبت به خود طمع ميکنند. مهم نيست که فضاي کاري شما تا چه اندازه لذتبخش است يا چقدر خود را در زندگي کارمندان تاثيرگذار ميبينيد. حقيقت اين است که هيچکس عاشق رييس خود نيست.
کارمندان شما به رهبري احتياج دارند که ديدگاهي هوشمندانه، عادلانه و دلگرمکننده داشته باشد. اگر به حس علاقه بيشتري در زندگي نياز داريد، ميبايست زمان و انرژي بيشتري را براي دوستان و خانواده خود صرف کنيد. اگر که کارکنان خود را از خانواده خود بدانيد، واکنش احترامآميز کمتري در برابر آن خواهيد ديد. به کارمند خود کمک کنيد تا به وظيفهاي که برعهده دارد عشق بورزد، نه به کسي که برايش کار ميکند.
منبع : itresan.com