چه خبر - آيا ايجاد نفرت طبيعي است؟ در مقابل احساس نفرت چه کاري بايد انجام داد؟
وقتي روي يک فاميل يا دوست حساب ديگري نسبت به ديگران باز مي کنيد و رفتار نامناسبي از او سر مي زند، که توقع آن را نداشته ايد، ناگهان ورق برمي گردد و علاقه و محبتتان به نفرت تبديل مي شود.
محمد نوربخش، کارشناس ارشد روان شناسي، در اين باره مي گويد: به طور کلي رنجش ها، بخش اجتناب ناپذير زندگي اجتماعي است که خارج از خواسته ما بر ما تحميل مي شود. اما اين امر به معناي آن نيست که ما محکوم به حمل کردن آن ها با خود، در همه عمرمان هستيم. ما مي توانيم خودمان را از شر هر رنجشي خلاص کنيم، فقط کافي است که بخواهيم و به نکاتي که در ادامه مطرح مي شود، عمل کنيم.
چرا نبايد نفرت تبديل به کينه شود؟
بخشيدن دوست يا فاميلي که رفتار اشتباهي داشته است، به هزار و يک علت، روي سلامت روان آدم تاثير مثبت دارد. بعضي از آسيب هاي کينه به دل گرفتن، عبارتند از:
1-روانتان را بيمار مي کند
وقتي که خاطر ما از يک نفر رنجيده است، دائم و پشت سر هم از وي و خودمان، که در موقعيت رنجش، چرا آن اتفاق افتاد و يا چرا جوابش را نداده ايم، حرص مي خوريم. حرص خوردن افراطي هم که نتيجه اش معلوم است؛ انواع و اقسام شکل هاي اضطراب، وسواس و افسردگي را به وجود مي آورد.
2- تمام فکر و ذهنتان را درگير مي کند
وقتي که آدم از يک نفر کينه به دل مي گيرد، به ويژه اگر آن يک نفر، نسبت نزديکي با فرد داشته باشد، ذهن وي بخش بيشتر انرژي خودش را صرف فکر کردن به ظلمي مي کند که بر او شده است. آن وقت است که کم کم تمام فکر و ذکر و هيجان فرد و در نتيجه، رفتار فرد را در مواردي که حتي ارتباطي با آن موضوع ندارد، تحت تاثير قرار مي دهد.
3- دشمن آرامش است
تا وقتي که ما از فردي رنجيده خاطر باشيم، تا اين رنجش را برطرف نکنيم، نه جدا شدن از آن نفر و نه انتقام از او، آراممان نمي کند. يعني به هر حال «رنجيدن» به عنوان يک موضوع تمام نشده در ذهن ما، باقي مي ماند و آرامش زندگي مان را از ما مي گيرد.
اين گونه ديگران را ببخشيد
اين که ديگران اشتباه مي کنند و باعث رنجش خاطر ما مي شوند، در کنترل ما نيست که از آن ها جلوگيري کنيم، اما مي توانيم با آگاهي بيشتر از احساس ناراحتي و نفرت بوجود آمده، راحت تر با آن کنار بياييم.
نفرت را بشناسيم
نفرت يکي از انواع هيجانات است که از بدو تولد همراه انسان است. روان شناسي امروزي تاکيد دارد که هيجانات از جمله هيجان نفرت، زماني در وجود آدم ها شدت مي گيرد و به حسي دائمي تبديل مي شود، که افراد خيلي با آن درگير مي شوند، حتي در اوقاتي که افراد نمي خواهند اين حس آزاردهنده در وجودشان باشد.
در چنين مواقعي آدم ها مي کوشند تا آن فرد يا شرايط آزاردهنده را از خود دور کنند. البته اين عکسالعمل طبيعي است، چون ما از ابتداي زندگي ياد مي گيريم از چيزهايي که در ما ايجاد انزجار مي کنند، دوري کنيم. اما بهترين راه براي مواجهه با حس نفرت، آگاه شدن از وجود اين هيجان در فطرت ماست و اين که مي توانيم کنترلش کنيم.
لازمه گذشت فراموشي نيست
گذشت را نبايد به معناي فراموش کردن اتفاقات پيش آمده بدانيد. واقعيت اين است که اتفاقات زندگي، اتفاق افتاده اند، و نمي توان آن ها را فراموش کرد. تأثيري که گذشت کردن دارد اين است که، بار هيجاني ماجرا را مي گيرد، و باعث مي شود که شما ديگر از بابت يادآوري آن اتفاق حالتان بد نشود، نه اين که آن ماجرا به کلي از ذهنتان پاک شده باشد، يا آن خاطره را از ذهنتان پاک کنيد.
دليل ناراحتي تان را منصفانه بررسي کنيد
ميزان هيجان ماجرايي را که باعث ناراحتي تان شده است، کمي پايين بياوريد و اتفاقي را که باعث رنجش شما شده است، منطقي تر بررسي کنيد. ببينيد که واقعا چرا طرف مقابلتان شما را رنجانده است. آيا او خودش محدوديت هايي نداشته که باعث آن رفتار شده است؟ ممکن نيست که در روز يا روزهايي که شما را رنجانده است، از چيزي ناراحت بوده باشد؟ احتمال ندارد که شما رفتاري کرده باشيد که چيز تلخي را برايش زنده کرده باشد؟ اصلا به اين خاطر نيست که او خودش در زندگي اش تحت فشارهاي رواني شديدي بوده و براي همين، کلا زود عصباني مي شود؟ همه اين ها مي تواند محدوديت هايي باشد که باعث مي شود، يک نفر شما را برنجاند. شما خودتان از اين محدوديت ها نداريد؟ براي خودتان پيش نيامده است که ناخواسته يک نفر را برنجانيد؟ کمي منطقي تر و منصفانه به اين سوال ها فکر کنيد.
در ضمن معمولا رنجش خاطر عميق، زماني صورت مي گيرد که شما از آن فرد مقابل، توقع چنين رفتاري نداشته ايد. اما اين فرد حتما خوبي هايي داشته است که شما با وي، مدت ها احساس نزديکي کرده ايد و بعد طي ماجرايي از رفتارش رنجيده ايد! فکر کنيد، ببينيد که واقعا هيچ خوبي در وجود آن فرد نيست؟
بخشيدن را در عمل نشان دهيد
اگر واقعا از ته دل يک نفر را بخشيده باشيد، ديگر نبايد اکراه داشته باشيد که برويد با او دست بدهيد و روبوسي کنيد. اگر هم به شما بر مي خورد که چرا او پا پيش نگذاشته است، غيرمستقيم، به يکي از فاميل هاي معتمد يا دوستان مشترک نشان دهيد که تمايل داريد با آن فرد آشتي کنيد، تا شرايط براي آشتي مهيا شود. معمولا در جمع هاي فاميلي و دوستانه، واسطه هاي زيادي براي برپايي مراسم آشتي کنان وجود دارند.
منبع: روزنامه خراسان