«سيندرلا»در قبيله ماتائو ها+تصاوير
يکشنبه 19 ارديبهشت 1395 - 12:56:42 AM
چه خبر - در اين پست بخش هايي ازنمايشنامه سيندرلا را به انتخاب سيمرغ مي خوانيم....

اون ها - اجداد ما در قبيله ي ماتائو " به هر جنبنده‌اي تا سه متر مي‌گفتن دوست‌ عزيز.
به هر جنبنده‌اي دورتر از سه‌ متر ميگفتن دشمن.
به هر جنبنده‌اي دورتر از دشمن مي گفتن دوست عزيز.
دوست عزيز مجازي براي اون‌ها از دشمن هم مهم‌تر بود.
...
اجداد ما مردم خيلي پيشرفته‌اي بودن.
اون‌ها گاهي دوستان عزيز واقعي رو در پيشگاه دوستان عزيز مجازي قرباني مي‌كردن.


اجداد ما در قبيله ي ماتائو تا سه بلد بودن بشمرن. به بيش تر از سه تا مي‌گفتن خيلي. به بيش تر از خيلي مي‌گفتن سه تا.
براي اون ها سه‌ي دومي مهم تر از سه‌ي اولي بود. سه‌ي مجازي مهم تر از سه‌ي واقعي بود. چون سه‌ي مجازي از خيلي هم بيشتر بود. اگه بخوام همدلي كنم تيمسار؛ بايد بهت بگم كه خيلي به ديدن اهميت نده. اين روزها ممكنه اتفاقاتي هم اون طرف سه متر بيفته. ولي مهم اينه كه كسي اهميت نمي ده.

..\Uploads\News\20160508005628333.jpg..\Uploads\News\20160508005628333.jpg
سيندرلا | جلال تهراني | سالن اصلي تئاتر شهر | شهريور 1392
..\Uploads\News\20160508005629364.jpg..\Uploads\News\20160508005629364.jpg
نقد تئاتر/ نگاهي به نمايش «سيندرلا»
«سيندرلا»، نمايشي با لايه‌هاي زيرين و عميق اجتماعي
«سيندرلا»، اثري است که توانسته با بهره‌گيري از همه ظرفيت‌هاي نمايشي و انساني، لايه‌هاي زيرين و عميق اجتماعي را براي درک درست مفاهيم آن، به مخاطب منتقل نمايد.
جلال تهراني، از نويسندگان به نامي بود که در زمينه نقد و مقاله‌نويسي فعاليت مي‌کرد. او توانسته بود، کارهاي درخشاني از خود به يادگار بگذارد. تهراني درادامه فعاليتهايش، با ورود به عرصه‌هاي نمايش‌نامه‌نويسي، طراحي صحنه و کارگرداني نمايش، رويه پيشين خود را رها ساخته و تمام انرژي خود را صرف کارگرداني تئاتر در ايران کرد. او با تلاش و پشت‌کاري که داشت، توانست شيوه نويني را در عرصه درام‌نويسي و کارگرداني به نمايش بگذارد که تا به امروز هم، اين شيوه ادامه دارد.
ويژگي ديگري که در نمايش‌نامه‌ها و سبک کارگرداني جلال تهراني از اهميت بيشتري برخوردار است؛ تماميت يک اثر نمايشي است. براي اين کارگردان، مفهوم کامل يک نمايش، ازاجزاي آن مهم‌تر است. هنگامي که به تماشاي نمايشي از او مي‌نشينيم؛ چيزي که مخاطب را بيش از همه به شور و هيجان وا مي‌دارد، کل يک مجموعه است.


«نفرتيتي» اولين نمايش صحنه‌اي تهراني در مقام کارگردان است که در سال 81 در تالار کوچک به روي صحنه رفت. پس از اين نمايش، تهراني درهمين سال، نمايش ديگري را به نام «مخزن» در تالار مولوي روي صحنه برد. اين نمايش، با ساختارمنسجم و هوشمندانه‌اي که داشت، بسياري از منتقدان و صاحب نظران اهل فن را به خود جلب کرد، به طوري که روش کاري تهراني را در حوزه ادبيات نمايشي مستحکم کرد.
در سال 82 ، نمايش «تک ‌سلولي‌ها» همانند نمايش قبلي اين کارگردان، در تالار مولوي روي صحنه رفت. تک ‌سلولي‌ها با آن دنياي عجيبي که براي خود خلق کرده بودند، به بيان موقعيت‌هاي خاص سه جفت آدم روي صحنه تئاتر مي‌پرداخت. نمايش «هي مرد گنده گريه نکن» نمايش کاملا متفاوتي غير از نمايش‌هاي ديگر جلال تهراني است. مضمون اين نمايش، در مورد تعدادي روح است که در يک خانه ‌روح ‌زده، سرگردان هستند.
تهراني، سه تريلوژي، به نام‌هاي «دراکولا»، «سيندرلا» و «مکبث» دارد که در «مکبث»، مکبث به خرافات پرداخته و اسير جادوگران مي‌شود. «سيندرلا» هم، به بحث شايعات مي‌پردازد و اينکه واقعيت هرچه که باشد، تاثير مخرب خودش را بر پيرامون و زندگي مردم مي‌گذارد. در «دراکولا» نيز، ما در جايي هستيم که همه رستگار شده‌اند و ايده‌هاي ايدئولوژيک اتفاق افتاده است. اين سه متن نمايشي، به لحاظ زبان، ساختار و ريتم، تشابهاتي با يکديگر دارند.
در نمايش «سيندرلا»، صحنه و نور به شکل حساب شده و متفکرانه‌اي به کار گرفته شده است. جسارت کارگردان درانتخاب موقعيت‌ها و قرار دادن شخصيت‌ها در اين موقعيت‌ها، براي پيشبرد اهداف نمايش بسيار مثال زدني است. اين نمايش يک خط سير کاملا سعودي براي واکاوي شخصيت‌ها و درونمايه آن طي مي‌کند؛ طوري که ما رفته رفته به اصل ماجرا پي مي‌بريم.

..\Uploads\News\20160508005629895.jpg..\Uploads\News\20160508005629895.jpg
دراين نمايش، گلاب آدينه، بهنوش طباطبايي، مجيد آقاکريمي و بهزاد عبدي به ايفاي نقش مي‌پردازند. گلاب آدينه در اين نمايش، در نقش يک سرهنگ، نقش آفريني مي‌کند و بهنوش طباطبايي هم ايفاگر نقش سيندرلا است، بهزاد عبدي که از فعالان عرصه موسيقي و آهنگسازي است، دراين نمايش، دونقش متفاوت را بازي مي‌کند؛ نقش يک بازپرس ونقش يک سروان، که قرباني شايعه است.مجيد آقاکريمي بازيگر ثابت نمايش‌هاي جلال تهراني در دو نقش تيمسار و گروهبان بازي مي‌کند که اين دو نقش به نوعي در امتداد يکديگر هستند. جايگاه تماشاگر در اين نمايش، به شکل ويژه‌اي پررنگ شده است. جلال تهراني دراقدامي بي‌سابقه در پشت سن، براي تماشاگران جايگاهي را تدارک ديد که باعث شده، گنجايش سالن نمايش افزايش پيدا کند.

تهراني براي بيان هر چه بهتر پيام‌ها و انديشه‌هاي خود، به دنبال يافتن و کسب تجربه هاي ناشناخته بوده ؛ به همين منظور، در اجراي ايده هاي خود، چاشني خلاقيت وهيجان را به طور همزمان بکار مي گيرد.
طراحي صحنه و اجراي دکور در اين نمايش، بسيار شاخص است. تهراني تلاش کرده، که صحنه از چيزهاي ريز و بي ارزش بدور باشد.

مخاطبان آثار تهراني را، طيف هاي گوناگوني از مردم تا تئاتري هاي حرفه اي در برمي گيرد. اما منتقدان روشنفکر و يا تئاتري ها، با جزئي ‌نگري، اجزا و عناصر کار را مورد بررسي قرار داده و بيشتر، کليات اثر را مي سنجند. جلال تهراني در جايي گفته بود؛ «هنر وقتي هنر است که امکان داوري را از شما بگيرد»


گروه فرهنگ و هنر سيمرغمنبع: سيمرغ



مطالب پيشنهادي:پيام غم انگيز عموپورنگ پس از مراسم ختم درگذشت پدرش+تصويرگروه بروبکس و بهنوش بختياري در«برگرلند»+تصاويراما روبرتز ولوران گراهام و ساير هاليوودي ها در تابستان چه مي خوانند+تصاويرپنجمين سالگرد درگذشت سلطان پاپ؛مايکل جکسون+تصاويربياييد چشمچراني؛دختر داماش دامن دريد!+تصاوير
http://www.CheKhabar.ir/News/24015/«سيندرلا»در قبيله ماتائو ها-تصاوير
بستن   چاپ