شبي که تختي زندگي جمشيد مشايخي را تغيير داد!
دوشنبه 19 فروردين 1398 - 10:07:13 AM
چه خبر - نادر مشايخي: تختي در زندگي پدرم يک ‏سمبل بود

همه انتظار داشتند دروغ سيزده باشد، اما نبود. جمشيد مشايخي ساعت ٩ سيزدهمين شب‌سال ٩٨ از دنيا رفت و حالا ‏بعد از چند روزي که از ماجرا گذشته نادر مشايخي، فرزند آهنگساز او مي‌گويد که پدرش در روزهاي آخر حال ‏خوبي داشت و چشم‌هايش برق مي‌زد. او در اين گفت‌وگو به جزئياتي درباره روحيات پدر و مادر، حاشيه‌هاي مصاحبه تختي، ‏ساعت‌هاي پاياني عمر او و رابطه با دوستانش اشاره کرده است.‏

بيشتر بدانيد : جمشيد مشايخي درگذشت + علت فوت

بيشتر بدانيد : تشييع پيکر جمشيد مشايخي با حضور هنرمندان و ازدحام شديد مردم + عکس

مي‌دانم حرف زدن درباره پدر در چنين شرايطي سخت است. با وجود اين، اگر مي‌توانيد از آخرين روز که پدر را ديديد، بگوييد.
حال پدر در روزهاي آخر خيلي خوب بود، اين را خوب مي‌فهميدم. هر وقت حالش خوش نبود برق از چشمانش مي‌رفت اما اين ‏اواخر چشم‌هايش برق داشت و من اميدوار بودم. واقعاً در عرض دو ساعت اين‌طور شد و اين اتفاق افتاد. فقط فرصت کردم آخرين ‏بار با او صحبت کنم ١٠ دقيقه بعد فوت کرد. ‏

بيشتر بدانيد : گفت و گوي منتشر نشده با جمشيد مشايخي + عکس هاي قديمي

حرف‌هاي آخري که به شما گفتند چه بود؟

با چشم‌هايش من را نگاه مي‌کرد و مشخص بود که مي‌داند بالاي سرش هستم. با او حرف مي‌زدم و دستش را مي‌بوسيدم، اما اصلاً ‏نمي‌توانست حرف بزند و انگار با چشم‌هايش حرف مي‌زد.‏

با توجه به اين‌که آقاي مشايخي تابستان‌سال گذشته بيمار بود و عمل جراحي سختي را هم پشت سر گذاشت، مي‌خواهم بدانم اين ‏مدت چطور بر خانواده شما گذشت ضمن اين‌که خب رابطه عميقي هم با مادر داشت.

راستش مادر مثل بوکسور سنگين وزن است، مشت که مي‌خورد به زمين مي‌افتد، اما دوباره بلند مي‌شود و مي‌ايستد. در اين مدت ‏واقعا سعي کرد همه را تسکين دهد. او زن قدرتمندي است بنابراين به خوبي توانست مديريت کند تا با اين قضيه کنار بياييم. اصلاً ‏اين چيزي بود که من از پدرم ياد گرفتم، هميشه به تغيير ناپذيري مرگ معتقد بود و مي‌گفت بايد آن را قبول کنيم. زماني هم که ‏براي ادامه تحصيلاتم از ايران مي‌رفتم با اطمينان گفت که تو حتماً دوباره برمي‌گردي. در جوابش مي‌گفتم که نمي‌دانم شايد نتوانم ‏دوباره به ايران برگردم، اما او طور ديگري تسکينم مي‌داد و مي‌گفت زندگي ادامه پيدا خواهد کرد، اما سعي کن هر جايي که هستي ‏ايراني باشي و مرام ايراني داشته باشي.‏

در اين يکي دو ماه اخير مصاحبه او درباره غلامرضا تختي حاشيه‌هاي زيادي به وجود آورد و در شبکه‌هاي مجازي مورد ‏هجمه‌هايي هم قرار گرفت. خودشان چه واکنشي به اين هجمه‌ها داشتند؟

حرف خاصي نداشت. به‌هرحال عقايد موافق و مخالف هميشه هست، اما جمشيد مشايخي از وقتي يک شب پاي صحبت تختي نشست، تغيير کرد يعني تا اين ميزان تختي در زندگي پدرم مهم بود. هميشه مي‌گفت آن شب هيچ وقت از يادم نمي‌رود و از آن شب ‏به بعد ياد گرفتم بايد به حرف‌هايي که تختي مي‌زند، عمل کنم. واقعاً هم تختي الگوي او شد و به حرف‌هايش عمل کرد، اما طبيعتاً ‏وقتي سن بالا مي‌رود ممکن است تغييري در نحوه توصيف و تعريف آدم به وجود بيايد و سعي کند همه چيز را زيبا و قطعي جلوه ‏بدهد. ‏

بيشتر بدانيد : تختي نمي توانست همسرش را طلاق دهد پس خودکشي کرد!

بيشتر بدانيد : حمله تند پسر جهان پهلوان تختي به جمشيد مشايخي

البته ظاهراً کمي از قضاوت‌هاي مردم دلگير شده بود. ‏

اگر با من مطرح مي‌کردند، مي‌دانستند که نظرم چيست. معتقدم مصاحبه درباره تختي اشتباه بود چون تختي در زندگي پدرم يک ‏سمبل بود و نبايد او را اين طور خراب مي‌کردند.‏

بيشتر بدانيد : روايت جالب جمشيد مشايخي از تاثير گرفتن از تختي براي بازي در قيصر

پدر شما بازيگر بود. اما به‌هرحال شما در هنر، موسيقي را انتخاب کرديد. مي‌خواهم بدانم هيچ گاه از طرف او اصراري براي ‏بازيگر شدن شما نبود؟

زماني که ١٦ سالم بود با سوپر هشت فيلم مي‌ساختم و پيانو هم مي‌زدم. يک روز فيلمم را به او نشان دادم، وقتي آن را ديد گفت که ‏بايد تصميم خودت را بگيري، مي‌خواهي به سينما بروي يا موزيسين بشوي؟ نمي‌شود هر دو حوزه را داشته باشي چون هر چقدر که ‏پارو پهن‌تر شود سرعت را کمتر مي‌کند، بنابراين بايد يکي را انتخاب کني. آن‌جا بود که تصميم گرفتم موزيسين شوم. بعد هم که ‏متوجه تصميمم شد گفت که اگر مي‌خواهي موزيسين بشوي سعي کن از آن دسته موزيسين‌هايي نباشي که فقط در فکر تفريح و ‏سرگرمي در محافل هستند. مي‌گفت بايد به آدمي تبديل بشوي که از موسيقي به‌عنوان ابزار فرهنگي براي نشان دادن زيبايي‌هاي ‏فرهنگ استفاده مي‌کند. ‏

در چندسال گذشته بسياري از هم‌دوره‌اي‌هاي پدر مثل داود رشيدي يا عزت الله انتظامي فوت کردند که خيلي هم به او نزديک ‏بودند. هيچ وقت شده بود درباره آنها با شما حرف بزند؟

مي‌گفت ممکن است با دوستانم اختلاف نظر داشته باشم، اما دليل نمي‌شود که مخالف آنها باشم. ما بيش از ٦٠‌سال باهم کار کرديم و ‏دوست بوديم اما هر جا نظر مخالفي داشته باشم مي‌گويم و اين به معني زير سوال بردن دوستي‌ام نيست. نخستين کار تئاتري که پدر ‏انجام داد به کارگرداني آقاي نصيريان بود و ارزش و احترام زيادي هم براي او قائل بود. حتي او را جزو فاميل خود مي‌دانست، اما ‏معتقد بود که اگر از لحاظ تفکر با چيزي مخالف است بايد بدون تعارف آن را بگويد درحالي‌که خدشه‌اي به دوستي و نزديکي او ‏وارد نکند. از مرگ دوستانش خيلي ناراحت مي‌شد، وقتي داود رشيدي فوت کرده بود در کنارش بودم خيلي گريه کرد چون آقاي ‏رشيدي خيلي بيشتر به او نزديک بود و تئاترهاي آخرشان با هم بود. ‏

بيشتر بدانيد : اشک‌هاي جمشيد مشايخي براي عزت‌الله انتظامي + فيلم

و در آخر براي شما جمشيد مشايخي به‌عنوان پدر تداعي‌کننده چه چيزي است؟

او به من ياد داد وطن پرست باشم. درواقع ايراني بودن را از او ياد گرفتم و خيلي مديون اين پدر هستم. چيزهايي که گفتم همه از ‏صميم قلبم بود.

بيشتر بدانيد : جمشيد مشايخي به روايت جمشيد مشايخي + عکس کودکي


منبع: روزنامه شهروند

http://www.CheKhabar.ir/News/155900/شبي که تختي زندگي جمشيد مشايخي را تغيير داد!
بستن   چاپ