چه خبر - آشنا: برخي ميخواستند از سيل شيراز، ماهي سقوط دولت را صيد کنند
در يادداشت حسامالدين آشنا که با عنوان «شيرازه هويت ملي ما در گلستان و شيراز مستحکمتر شد» در حساب کاربري او در تلگرام منتشر شده است، آمده است:
«في تقلب الأحوال عُلم جواهر الرجال
در سختيها جوهره افراد٬ گروهها٬ جوامع و نظامها معلوم ميشود.
چند سال قبل سيل و طوفان در نيواورلئان آمريکا موجب فروپاشي اجتماعي شد. براي لحظهاي بخشي از سيل بند محافظ شهر بر اثر طوفان فروريخت، سيل شهر را فراگرفت و نظم اجتماعي از هم پاشيد.
68 در صد مردم شهر که سياهپوست بودند هيچ وسيلهاي براي فرار نداشتند، گرسنه و بي مراقبت به حال خود رها شدند و اين سياه پوستان تهي دست که هيچ وسيلهاي براي زنده ماندن در اختيارشان نبود تبديل شدند به گروههاي خشن؛ گردشگران در خيابانهايي غارت و کشته شدند که به دليل وجود دار و دستههاي تعرض کننده به زنان و کودکان به ورطه هرج و مرج در غلتيده بودند.
براندازان فکر ميکردند که شيراز و آققلا تبديل به نيواورلئان ميشود اما فقط براندازان چنين نبودند، کسان ديگري هم کوشيدند ماهي سقوط دولت را از آب گل آلود سيل بگيرند، بايد به موج سواران گفت سيل مرکب راهواري نيست و سيلبازان را به صخره واقعيت خواهد کوبيد.
اما واقعيت چه بود؟
مردم جوهره وجودي خودشان را نشان دادند؛ درهاي خانههاي شيرازيان به روي ميهمانانشان باز شد٬ هتلها پذيراي ميهمانان سيلزده شد٬ يکي غذا توزيع ميکرد، يکي پتو، يکي منزلش را در اختيار قرار ميداد، يکي گوشي سيلزدگان را تعمير ميکرد، يکي تعميرات برقي خودرو انجام ميداد، ديگري به خودروهاي آسيبديده خدمات مکانيکي ارائه ميکرد و آن يکي cng خودروهاي گازسوز را تعمير ميکرد؛ و همه رايگان و صلواتي.
صدها امدادگر و مددکار و جوان داوطلب از سراسر کشور به ياري سيل زدگان آققلا شتافتند. کسي نپرسيد سيل زده سنياست يا شيعه٬ فارس است يا ترکمن؟ اين ايران است؛ اين ايراني است. قدر اين ملت را بايد دانست. گنجينههاي ايرانزمين همين مردم مهربان و انسان دوستاند!
دولت و سپاه و ارتش و بسيج همه دست به دست هم دادند تا کمتر از 48 ساعت هزاران پناهجو اسکان داده شوند و شاهد کمترين خسارات انساني در سيل باشيم. ملت در اين قضيه احساس ميکند که همه در کشتي واحدي نشستهاند. بايد از ملت تشکر کرد و بايد اين را نمونهاي از مقاومت در مقابل سختيهايي همچون تحريم دانست.
بحرانهايي که بهطور مشترک همه مردم را تحت تأثير قرار ميدهند، ميتوانند فرصتي براي حس همبستگي و بودن در کشتي واحد باشند. بهطور عادي مردم در کشورهاي پهناور اغلب با سرگرم شدن به امور محلي و روزمره، فراموش ميکنند که يک ملت هستند. بحرانهاي سراسري به آنها کمک ميکند که به ياد بياورند سرنوشت مشترکي دارند. همه مردم ايران در شهرهاي مختلف گرفتار بحران مشابه بودند اما در اين روزهاي سخت و به رغم همه اتفاقات ناخوشايند، همدلي بي نظيري را به نمايش گذاشتند. شهروندان زيادي بودند که از کرمانشاه و سرپل ذهاب راهي گلستان شدند٬ از شمال کشور براي کمک در بين مردم خوزستان و شيراز حاضر شدند؛ يا کساني اهل جنوب ايران راهي گلستان و کرمانشاه شدند. تقارن نوروز و بحران آب و هوا باعث شد که مهمانان و ميزبانان نوروزي از شهرهاي مختلف در کنار هم براي يک هدف مشترک همکاري و همدلي کنند. اين احساس وطن دوستي بايد به خدمت گرفته شود و اگر اين اتفاق بيفتد، پشت سر گذاشتن تحريمها و اجراي اصلاحات اداري و اقتصادي و در نهايت تقويت جامعه و نظام به مراتب آسانتر خواهد بود.
همه بايد از تلاشهاي ارتش و سپاه و همه نهادهاي مردمي و دولتي که از شمال تا جنوب و از شرق تا غرب کشور همکاري کردند، قدرداني کنيم. اين بحرانها ميتوانستند فجايع بزرگتري بيافرينند اگر همکاري، هماهنگي و همدلي در ميان مردم با يکديگر و مردم و دولت نبود. اين اتفاق ثابت کرد که ما ميتوانيم به رغم همه تفاوت سلايق و اختلافات سياسي با هم کار کنيم و به موفقيت برسيم. اين تجربه خوبي بود که در آغاز سال جديد، يکبار ديگر با هم عليه تحريمها و قلدري خارجي و کاستيها و نقايص داخلي متحد شويم و در آنجا هم به پيروزي برسيم. همه با هم.
يک جنبه مثبت اين حادثه رشد آگاهي و دانش مردم است. مردم مصرف کننده منفعل رسانهها نيستند، مردم چند رسانهاي و چند منبعي هستند، مردم از دريچه و عينکي که دانش و تجربه به دستشان داده به پديده سيل مينگرند. آنها ميدانند که اين سيل امروز نيامد، آن روز آمد که به قول معصومه ابتکار سازمان جنگلها از زير نظر سازمان محيط زيست خارج شد و مثل زمان شاه به وزارت کشاورزي بازگشت:
" وضع مديريت جنگل از زمان رياست مرحوم پدر در سازمان حفاظت محيط زيست، سال 58 در ذهنم نقش بست. آن سال بهدليل گزارشهاي تخريب و بهرهبرداري از زمان شاه مخلوع، براي حفاظت و کاهش بهرهبرداري از جنگلهاي هيرکاني که قدمت ميليون ساله دارند، با تصميم شوراي انقلاب، سازمان جنگلها رفت زير نظر سازمان محيط زيست. اين تصميم با مخالفت شديد بهرهبرداران و جنگلبانان مواجه شد و در نهايت پس از 6 ماه شورا مصوبه را لغو و سازمان جنگلها به وزارت کشاورزي بازگشت. "
آن روز آمد که فناوري بر علم شهرسازي غلبه کرد:
" فناوريها به کمک شهرداريها آمدند تا کف مسيلهاي رودخانههاي شهرها را هم آسفالت کنند، مسيل کنار دروازه قرآن را هم بپوشانند، و در حريم و بستر رودخانههاي شهرها، ساختوساز کنند؛ اما علم شهرسازي لاي گزارشان مشاوران و مقالات شهرسازان، خفقان گرفته بود. حکمراني اين گونه بود. "
ما نارواييهايي نسبت به جامعه و نارواييهايي هم نسبت به طبيعت انجام دادهايم. در اين ايام عيد و نوگشت سال، اما بايد سعي کنيم هم در جهت آشتي با طبيعت و هم در جهت پيوند بيشتر با جامعه قدم برداريم. درباره طبيعت ما معمولاً حرمت و احترام طبيعت را نگه نميداريم و برخلاف آن نگاهي که در ايران باستان و گذشته نسبت به طبيعت داشتهايم و آن را امري مقدس ميپنداشتيم، امروز زندگيمان همراه با تعدي و تعرض به حدود طبيعت است. اينجا بايد فرصتي براي ما و بچهها و نسل جوانترها باشد که طي اين روزها به طور عملي آموزش ببينند که چگونه بايد با طبيعت برخورد کنند. همين گونه مسئولين ما آن را فرصتي براي احياي زيست محيط شهري و جلوگيري از تعرض و تجاوز به طبيعت بدانند.
طبيعت با اين حرکت به ما پيام داد بايد با من هماهنگ باشيد بايد با من آشتي بکنيد٬ مردم هم پيام دادند که همه فقط وقتي ميتوانيم سيل و طوفان بلا را به سلامت پشت سر بگذاريم که سوار بر کشتي واحد شويم. همه ما ساکن کشتي واحد هستيم.»
منبع: bartarinha.ir
http://www.CheKhabar.ir/News/155616/آشنا- برخي ميخواستند از سيل شيراز، ماهي سقوط دولت را صيد کنند